شاید اگر دینشاه ایرانی از پارسیان ادیب ساکن هندوستان عبدالحسین سپنتا را به ادامه تحصیل در سرزمین مهاراجهها ترغیب نمیکرد اکنون در شناسنامه نخستین فیلم ناطق ایرانی نام شخص دیگری بهعنوان نویسنده و بازیگر درج شده بود. سپنتا که خود مردی ادیب، تاریخدان و علاقهمند به مقوله ایرانشناسی بود در پی سفر به هند با یکی دیگر از پارسیان این کشور به نام خان بهادر اردشیر ایرانی که مدیریت کمپانی تولید فیلم را در شهر بمبئی برعهده داشت، دیدار کرد و همین آشنایی مقدمهای شد برای ساخت نخستین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لُر».
خالق نخستین فیلم ناطق سینمای هند و ایران
کمپانی اردشیر ایرانی از مدتها قبل تولید فیلم ناطق به زبان هندی را آغاز کرده بود و او خود نویسندگی، کارگردانی، تدوین و حتی بازیگری در اغلب این آثار را برعهده داشت. جالب است بدانید سینمای هندوستان که این روزها شهرتی عالمگیر یافته است همچون سینمای ایران تولید نخستین فیلم ناطق خود به نام «عالمآرا» را مدیون اردشیر ایرانی است. او در سال 1931 میلادی با کارگردانی اثر فوق فصلی نوین را در تاریخ سینمای این کشور رقم زد و اهالی هندوستان را با جادوی توأمان صدا و تصویر آشنا کرد. ملاقات با سپنتا فکر تولید فیلمی به زبان فارسی را در سر ایرانی انداخت و جالب اینکه مقدمات کار زودتر از آنچه تصورش میرفت، مهیا شد. عبدالحسین سپنتا که دستی به قلم داشت نوشتن فیلمنامه را تقبل کرد و حاصل آن شد داستان عشق سوزان جعفر و گلنار. پس از اعلام علاقه سپنتا برای بازی در نقش جعفر، پیدا کردن یک بازیگر زن به مهمترین دغدغه گروه فیلمسازی بدل شد؛ مشکلی که وقتی همسر یکی از کارمندان کمپانی اردشیر ایرانی قبول کرد نقش گلنار را بازی کند به نقطه آرامش رسید و موجب کلید خوردن فیلم شد.
طوفان «دختر لر» و مدرنیزه شدن سینماها
هشتاد و شش سال پیش در چنین روزی، برابر سیام آبان 1312 خورشیدی، فیلم «دختر لر» در تهران به نمایش عمومی درآمد. به دلیل مجهز بودن سینما مایاک و سینما سپه به تجهیزات صوتی، اکران نخستین فیلم ناطق ایرانی سهم آنها شد و به دلیل استقبال چشمگیر مردم، مالکان باقی سینماها نیز تدریجاً اقدام به نصب ادوات پخش صدا در سالنهای خود کردند. هرچند استارت صنعت سینما در ایران با «حاجیآقا آکتور سینما» و «آبی و رابی» زده شد، اما بلوای «دختر لر» که امتیاز آن بیش از هر چیز دیگری در ناطق بودنش بود، موجب شد این فیلمها و دیگر آثار صامت از سکه بیفتد و همه به فکر تولید فیلم ناطق باشند. این میان بزرگترین بازنده تولید و اکران نخستین فیلم ناطق ایرانی را شاید بتوان روحانگیز سامینژاد یعنی همسر همان کارمند کمپانی اردشیر ایرانی و بازیگر نقش گلنار قلمداد کرد که بعد از نمایش «دختر لر» دیگر زندگیاش مثل قبل نشد و برای مدتی طولانی مورد انتقاد، طعن و شماتت جامعهای که بازیگری در سینما را برای زنان موجه نمیدانست، قرار گرفت.
منابع: «تاریخ سینمای ایران» نشر روزنه و «فرهنگ سینمای ایران» نشر نگاه