شهروند| وقتی پستچی مرموز وارد خانه زن پولدار شد هیچکس تصور نمیکرد او همدست زن میهمان این خانه باشد. زوج جوان برای تصاحب ثروت پیرزن پولدار، سناریوی سرقت طراحی کردند و میهمان ناخوانده خانهاش شدند. اما این زن و شوهر سارق وقتی در برابر بازپرس پرونده سرقت شان قرار گرفتند ادعای متفاوتی را مطرح کردند.
ماجرا از زبان متهمان
روز یکشنبه 23 آذرماه بود که زوج مرموز با دستبند در برابر قاضی نصرتی بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران قرار گرفتند. این زن و شوهر که یک شب قبل توسط ماموران کلانتری نارمک دستگیر شده بودند داستانسرایی عجیبی داشتند. مرد جوان درباره علت دستگیریشان گفت: «چند روز پیش یکی از اقواممان که زن ثروتمندی است به همسرم پیغام داد و از ما خواست تا به او برای اجرای نقشه کمک کنیم. این زن میانسال از سالهای گذشته با برادرم روابط کاری داشت اما از مدتی قبل این ارتباط بهم خورد، به همین خاطر برادرم خودش را از او مخفی میکرد. باید برادرم را به او تحویل میدادیم تا به هرکدام از ما 15میلیون تومان میرسید. پیشنهاد عجیبی بود، قرار شد بهعنوان سارق به خانهاش برویم، زمان سرقت، پلیس ما را دستگیر کند. این برنامهریزیها برای این بود که وقتی برادرم برای آزادی ما به کلانتری میآمد، زن میانسال او را به دام اندازد. ما هم که تحتتأثیر این پیشنهاد میلیونی قرار گرفته بودیم تصمیم گرفتیم تا کمکش کنیم.»
دختر جوان هم با تأیید ادعاهای نامزدش، به بازپرس نصرتی گفت: «روز حادثه طبق نقشهای که طراحی کرده بودیم، به خانه این زن ثروتمند رفتم. قرار بود همسرم با یکی از دوستانش بهعنوان سارق وارد خانه شوند. زن صاحبخانه هم با پلیس تماس بگیرد و اما وقتی ماموران آمدند صاحبخانه ما را بهعنوان سارق منزلش معرفی کرد و گفت هرگز حاضر به
رضایت نیست.»
آغاز تحقیقات پلیسی
روز حادثه سارقان زن صاحبخانه را بیهوش کرده بودند. او در بیمارستان بستری بود و نمیتوانست بهعنوان شاکی پرونده در دادسرا حاضر شود. همین موضوع ظن کارآگاهان را درباره ادعای این زوج قوت بخشید. با دستور بازپرس نصرتی تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده آغاز شد. تا اینکه در جریان تحقیقات پلیسی ناگهان ورق ماجرا برگشت. کارآگاهان با شگرد پلیسی توانستند دست به رازگشایی این سرقت عجیب بزنند، با برملا شدن راز این سرقت بار دیگر این زوج سارق در برابر بازپرس پرونده قرار گرفتند، اما اینبار پرده از سرقت مخوفشان برداشته شد، آنها که در برابر مدارک و مستندات پلیسی قرار گرفته بودند اعتراف عجیبی داشتند. مرد جوان که متهم اصلی این سناریوی سرقت بود، گفت: «این زن ثروتمند که با برادرم مراودات کاری داشت از پدر و مادرم چک و اسناد مالی گرفته بود. به همین خاطر نقشه سرقت از خانهاش را طراحی کردیم. روز حادثه نامزدم را بهعنوان میهمان به خانهاش فرستادم. یک ساعت بعد بهعنوان پستچی به آنجا رفتم. زنگ خانهشان را که زدم، همسرم در را برایم باز کرد. نقاب داشتم و هرگز تصور نمیکردم که رازمان برملا شود. وقتی وارد خانه شدم ترسیده بودند. برای اینکه این زن پولدار شک نکند ابتدا دست و پای همسرم را بستم، صاحبخانه شروع به داد و فریاد کرد. دستمالی را که آغشته به مواد بیهوشی بود روی دهانش گذاشتم. ترسیده بودم به همین خاطر به سرعت متواری شدم اما زن صاحبخانه من را شناخت و به همین خاطر همسرم را تحویل پلیس داد. به کلانتری نارمک رفتم و با همدستی همسرم تصمیم گرفتیم تا برای رفع اتهام این داستان را مطرح کنیم.»