شماره ۴۵۹ | ۱۳۹۳ شنبه ۶ دي
صفحه را ببند
11‌سال از زلزله بم گذشت
بم و ‌هزار کوچه خاکی

شهروند| آن روز بم که نه، ایران لرزید. صبح روز 5دی ماه،‌ سال 82. چند ساعت هم طول نکشید که خبرش به همه جا رسید؛ بم ویران شد. آن روز را همه یادشان است. اگر کسی نام بم را تا آن روز نشنیده بود، 5دی 82، بم را در ذهنش جاودانه کرد. حالا 11‌سال از آن روز گذشته و بم، هنوز بم نشده.
 بم؛ آن شهر پر از نخلستان‌های معروف و خرماهای صادراتی و مردم شاد، بعد آن روز، دیگر مانند قبلش نشد. زلزله 6.3 ریشتری، صبح آن روز 44‌هزار نفر را با خودش برد و حدود 4‌هزار نفر را معلول کرد. آوار شدن ارگ تاریخی بم را هم که همه یادشان است؛ ارگی که هنوز بعد از گذشت 11‌سال و اجرا کردن چند طرح بازسازی، آنی نشده که بود. بعد از پالایش‌های اولیه جمعیتی که در سال‌های بعد از زلزله در بم انجام شد، حالا جمعیت این شهر به حدود 107‌هزار نفر رسیده. 107 هزارنفری که حالا شب و روزشان را در هویت جدید این شهر می‌گذرانند. از آن روز به بعد، هر ‌سال 5دی که می‌آید، مردم یا همان بازمانده‌های زلزله بی‌آن‌که حرفی بزنند راه بهشت زهرا را می‌گیرند و می‌روند بالای سر پدر و مادر، خواهر و برادر، پسر و دختر، عمه و خاله و ...‌ای را که زلزله 6 ریشتری بم، 11‌سال پیش آنها را با خودش برد. دیروز هم یازدهمین باری بود که بمی‌ها مثل هرسال به بهشت زهرا رفتند و سعی کردند غم این سال‌ها را با اشک‌هایشان از دلشان بیرون بریزند. بعد از آن و مثل هر سال، مراسم یازدهمین سالگرد زلزله بم در بهشت زهرا و با حضور تعدادی از مسئولان مانند وزیر اطلاعات، مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران و مسئولان شهر بم برگزار شد.
مردم و مسئولان بم اما هنوز گلایه‌هایشان بجاست؛ آنها می‌گویند بم بعد از گذشت 11‌سال از زلزله، هنوز برای آنها بم نشده؛ آنها از بی‌هویتی شهر می‌نالند، از مردم غریبه‌ای که از شهرهای اطراف به بم آمدند و شکل شهر را عوض کردند، از حاشیه‌نشینی، مناسب نبودن امکانات شهری، کم بودن حمایت‌های روانی و اجتماعی و ....  یدالله دانشیار، رئیس اداره بهزیستی بم یکی از آنهاست. او در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید:  «موضوع مشکلات روحی‌ای که در حال حاضر مردم بم درگیر آنند، موضوع بسیار مهمی است. مردم بم بعد از 11سال، دچار سردرگمی و گرفتاری روحی‌اند؛ البته مردمی که شب زلزله این‌جا بودند نه کسانی که بعد از زلزله، به هر دلیلی میهمان بم شدند. بم قبل از زلزله یک شهر توریستی بود و بعد از زلزله به یک شهر مهاجرپذیر تبدیل شد.» او ادامه می‌دهد: «آسیب‌های بعد از زلزله را می‌توان با گذشت زمان کمرنگ کرد ولی نمی‌توان کلا از بین برد. یکی از آسیب‌هایی که مردم بم در حال حاضر دارند، تصادفات جاده‌ای در جاده بم - کرمان است. من خودم با کسی حرف زدم که در این جاده هر روز رانندگی می‌کند و تمام اعضای خانواده‌اش را در زلزله از دست داده است. او می‌گفت که تمام مدتی که پشت فرمان می‌نشیند به یاد بچه‌هایش است.»
علی شفیعی، فرماندار وقت بم در زمان زلزله هم درباره مشکلاتی که مردم بم بعد از گذشت 11‌سال از زلزله با آنها دست به گریبانند، می‌گوید: «شاید امروز چهره بم دیگر آن جلوه‌های بد را نداشته باشد اما من معتقدم که بم تا بازگشت روحی و اجتماعی مردم فاصله زیادی دارد. من همیشه گفته‌ام که باید در بم سه بحران را در نظر بگیریم. یکی تا چهلم است که گریه و شیون و عزاداری دارد. بعد از آن گوشه‌گیری و انزواست و مرحله بعد، پرخاشگری است. امروز اگر من نگاه کنم که همه اعضای خانواده من رفته و من مانده‌ام و من. شهر، شکل گرفته، زندگی در شهر جاری شده ولی من دیگر کسی را ندارم، دچار کمبودهای عاطفی زیادی خواهم شد. این کمبود عاطفه، باعث آسیب‌های اجتماعی فراوانی خواهد شد. وقتی بمی‌ها عزیزانشان را دفن کردند، عاطفه‌ها هم دفن شد. نبود عاطفه، پرخاشگری می‌آورد. این عاطفه الان نیست. بازمانده‌ای دیگر وجود ندارد که عاطفه‌ای باشد. یک خانواده، ۲۰نفر از اعضایش را از دست داده، تنهای تنها مانده، قطعا و یقینا فقدان عاطفه باعث افسردگی و پرخاشگری می‌شود. من یادم است که اوایل زلزله یکی از نگرانی‌های جدی ما بازسازی روح و روان مردم بود، به همین دلیل گروه مداخلات روانی را تشکیل دادیم. اما هنوز هم نمی‌توان روح و روان مردم بم را بازسازی کرد چون عمق فاجعه خیلی زیاد بود.»
هزار کوچه و خیابان در بم هنوز آسفالت نیستند
علیرضا پشتیبان، عضو شورای شهر بم یکی از کسانی است که از کم بودن خدمات شهری در بم گله می‌کند. او در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که با این‌که حدود 30‌درصد از بازسازی بم مانده ولی هنوز مشکلاتی در این شهر وجود دارد:  «مثلا هم مردم و هم مسئولان از وضع آسفالت ناراضی‌اند. واقعیت این است که این آسفالت را نه مردم و نه زلزله خراب نکرده‌اند بلکه آسفالت کوچه و خیابان‌ها حین کمک‌رسانی به مردم خراب شده است. وقتی خاک را عقب بزنیم، معلوم است که این کوچه‌ها قبل زلزله، آسفالت بودند. با اینکه70‌درصد کار شده ولی برای تکمیل کار، کمک جدی دولت را می‌طلبیم. در حال حاضر ‌هزار کوچه و خیابان هنوز آسفالت نشده و از طرف دیگر پروانه‌های ساختمانی دیگر صادر نمی‌شود و ساخت‌وساز جدیدی نداریم.» او ادامه می‌دهد: «مشکل اصلی بم، وام‌هایی است که مردم و اصناف گرفته‌اند و چون متاسفانه سرمایه‌ها و زندگی مردم در زلزله نابود شد، این وام‌ها معضلی شدند برای بم؛ با این‌که دولت‌های قبل گفتند نباید مردم سود این وام‌ها را بپردازند ولی این موضوع عملا به بانک‌ها اعلام نشد. حالا مردم باید سودهای کمرشکن این وام‌ها را پرداخت کنند.»
درس‌هایی که از زلزله بم گرفتیم
هنوز چند‌ سال از زلزله بم نگذشته بود که مسئولان مدیریت بحران کشور از درس‌هایی گفتند که زلزله بم به مسئولان کشور داد. حالا حرف آنها هنوز هم همان است؛ درس‌هایی که از زلزله بم باید گرفت.
مرتضی اکبرپور، معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور در این‌باره به ایسنا گفته است: «11‌سال از زلزله بم گذشته و من احساس می‌کنم در این مدت و در حوادث بعد از این زمین‌لرزه هیچ‌گاه نتوانستیم آنطور که باید و شاید از پتانسیل و ظرفیت مردمی استفاده کنیم. نقش مردم در حوادث و بلایای طبیعی بسیار مهم است و باید با ارایه آموزش‌های صحیح از ظرفیت آنان در امدادرسانی و کنترل اوضاع مناطق زلزله‌زده یا بحران‌زده استفاده کنیم.»
حسن قدمی، رئیس سابق سازمان مدیریت بحران کشور هم با برشمردن بعضی درس‌هایی که نتوانستیم از زمین‌لرزه بم بگیریم، می‌گوید: «بهترین درس از زلزله بم همان چیزی بود که حضرت آقا درباره لزوم تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور فرمودند، اما متاسفانه به نظرم درس خوبی که نگرفتیم هم مربوط به همین سازمان مدیریت بحران کشور است و ما نتوانستیم توصیه صحیح و معقول ایشان را به خوبی اجرایی کنیم.»


تعداد بازدید :  302