شماره ۴۵۹ | ۱۳۹۳ شنبه ۶ دي
صفحه را ببند
ناپدید شدن دختران کلیپسی در سطح شهر

جوک‌های شبکه‌های اجتماعی، نوشته‌های بی‌امضایی هستند که گاه اثراتی مخرب به‌بار می‌آورند و گاه به تغییر نگرشی در یک فرهنگ غالب می‌انجامند. گاه حتی فکر می‌کنید ایده اصلی مطلبی از روی مطالب صفحه اصلی شما در یک شبکه اجتماعی کپی‌برداری شده، پرورش‌یافته و تکثیر شده! وقتی می‌خواهید در فیس‌بوک پستی بگذارید، به قسمتی برمی‌خورید که نوشته است what’s on your mind?  چه‌چیزی در ذهنتان است؟ هرکس طبق آنچه مطابق با وضع روحی و روانی و موضوعات روزی که در سر دارد به شکلی در این قسمت چیزی می‌نویسد یا عکسی می‌گذارد اما همیشه در این قسمت حرف و تصاویر جدی جای نمی‌گیرند بلکه برخی این قسمت‌ها را با جوک و شوخی و لطیفه پر می‌کنند، گاهی حتی این روند از یک پست تنها عبور کرده و یک صفحه یا گروه را به‌خود اختصاص می‌دهد دلنوشته‌هایی در شاخه‌ها، موضوعات و اشکال متفاوت. واژگانی که گاهی در پشت آن دنیایی از حرف و خلاقیت پنهان است. گاه از یک شبکه اجتماعی این جریان آغاز می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی موبایلی به‌سرعت گسترش می‌یابد. گاه هنجارشکنی‌های جوک‌ها در مقابل هنجارشکنان جامعه قد علم می‌کند. گاه مقابله جنسیتی دارند و گاه خود افراد هنجارشکن از آن جوک‌ها که علیه آنان تکثیر شده، بهره‌برداری می‌کنند و گاه دیده می‌شود که جوک‌ها آثاری بازدارنده داشته‌اند. نمونه واضح این جوک‌ها را می‌توان در جوک‌هایی درخصوص کلیپس مشاهده کرد. موجی که سبب شد، هنجارشکنی در نوعی پوشش روسری و آرایش مو در میان دختران، با عقب‌نشینی و تقبیح مواجه شود! (فارغ از این‌که چه اهدافی پشت این نوع سوژه‌یابی پنهان بوده و آیا مطابق برنامه‌ای هدایت‌شده بوده است یا خیر!)
شبکه‌های اجتماعی این‌روزها دنیایی جدا و مجزا از دنیای حقیقی‌اند و پرطرفدار و برخی آن‌قدر مشغول این فضاها هستند که در دنیای حقیقی تا این حد روابط اجتماعی را تجربه نمی‌کنند. این روند تا جایی است که شاید بتوان گفت، این افراد دچار نوعی اعتیاد و حرف‌شنوی از شبکه‌های اجتماعی شده‌اند و این مهم باعث شده است تا تأثیرپذیری خاصی از پیام‌های این محیط داشته باشند، چه مستقیم و چه غیرمستقیم. برخی در این میان شاخک‌هایشان به سرعت عمل می‌کند و پیش از این‌که موج جوک‌ها آنها را در محیط خانه، مدرسه، دانشگاه و کار مورد اصابت خود قرار دهد، جبهه عوض کرده و با تغییر چهره، خود در مقام گوینده جوک برمی‌آیند. شاید باید ابتدا سنجید عوامل ایجاد چنین جوک‌هایی چیست؟ احساس خطر، دشمنی، نقد، نیاز به تفریح، نمودی از نارضایتی افکار عمومی و... اگر چنین است چرا این‌گونه نمود پیدا می‌کند؟ فضای بسته جامعه در بیان نقد علت آن است؟ یا هدف‌گذاری هوشمندانه‌ای از سوی گروه‌هایی مرجع که با نشانه‌گذاری پلکانی آسیب‌های جامعه، شبکه‌های اجتماعی را هدایت می‌کنند؟ یا نوعی کشمکش غیرهوشمندانه نشأت گرفته از رکود و جمود فکری؟ با توجه به پاسخ هریک از پرسش‌ها می‌توان نوع مواجهه با این موج‌ها را تغییر داد. طبیعی است که بدون نظارت و هدایت، دامنه این جوک‌ها تا تخریب شخصیتی و مرزهای اخلاقی پیش می‌رود و نمی‌توان بازدارنده آن بود. اما همه‌فهم شدن استفاده از شبکه‌های اجتماعی و تبدیل شبکه‌ها به مجموعه‌هایی که پدر و پسر و دختر و همسر همه در آن قرار می‌گیرند سبب شده است که گاه مرزهای اخلاقی و حرمت‌ها درهم نوردیده نشود و جوک‌ها درقالب نوعی بیان مفرح و نشاط‌آور که همچون پر کاهی آدمی را قلقلک می‌دهد، بروز پیدا کنند و در کشاکش این گفتمان عمومی شاهد غیب‌شدن دخترها با کلیپس در سطح شهر باشیم. بله جوک‌ها نوع خاصی از رفتار را مورد مضحکه قرار داده و تحسین نگاه پیش از آن را به‌نگاهی تمسخرآمیز مبدل کرد که موجبات سلب امنیت روانی را برای فرد به‌وجود می‌آورد. کلیپس روی مو برای برخی مدی به‌روز و حاکی از تشخص بود اما جوک‌ها آن مد را د مده کردند و تشخص را واژگونه ساختند و البته بسیاری هم معتقدند، این جوک‌ها، دختران و نهاد خانواده را نشانه گرفته بوده است. برخی آن را نوعی از خشونت علیه قشر مونث جامعه می‌دانند. اما متناسب با گروه‌های متعدد اجتماعی و تنوع بسیار بالای پیام‌ها و جوک‌ها، نسبی بودن قضاوت ما امری است اجتناب‌ناپذیر.
دامنه این بحث باز است. این جوک‌ها مخالفان و موافقانی دارد و نمود ظاهری آن‌که ناپدیدشدن دختران کلیپسی در سطح شهر است، مورد اذعان همگان قرار دارد. این نقد قابل‌نقد و تکذیب و تأیید و مقدمه‌ای است بر چرایی از مد‌افتادن یک مد موی دخترانه و نه چیزی بیشتر یا کمتر...
فراموش نکنیم این‌روزها جوک‌های شبکه‌های اجتماعی تفکربرانگیز شده‌اند و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارند. اگرچه طبیعت‌شان بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله‌ای می‌انگارند برای نیل به هدفی سطحی یا عمیق.


تعداد بازدید :  337