طرح نو| «مد» (Fashion ) شیوه رفتاری است که بهطور موقت توسط بخش مشخصی از اعضای یک گروه اجتماعی پیگیری میشود. در تعریف دیگر، «مد» نوع لباسی است که در بازه زمانی متاخر پذیرفته میشود. «مد گرایی» هم به وضعیتی میگویند که فرد، سبک لباس پوشیدن و در کل رفتار و زندگی خود را بنا بر آخرین الگوها تنظیم میکند و به محض آنکه الگوى تازهای در جامعه رواج پیدا کرد، از آن پیروى میکند. «مد» تنها در شیوه لباس پوشیدن خلاصه نمیشود و عرصههای دیگری از زندگی فرد را هم در بر میگیرد؛ عرصههایی که حتی شامل شیوه گفتار و لحن بیان فرد هم میشود. موافقان «مد گرایی» این پدیده را به ویژگیهای ذاتی انسان مرتبط میدانند؛ ویژگیهایی که تنوعطلبی یکی از آنهاست و انسان در برابر دل بستن به آن ناگزیر است. مخالفان «مد گرایی» هم با هر صحبتی سریعا این پدیده را با غربگرایی مترادف میدانند و پای ماهوارهها و قهرمانان رسانههای مختلف را به میان میکشند. در سطرهای زیر با «رشید»، «زهره» و «نکیسا» همراه شدهایم؛ دانشجویان جوانی که در رده سنی 18 تا 22سال قرار دارند و هرکدام بنا بر تجربههایشان، از «مد» و «مدگرایی» گفتهاند.
غرب گرایی همین است دیگر
«رشید» دانشجوی رشته ارتباطات است. او در بخش فرهنگی یکی از گروههای دانشجویی دانشگاه خود فعالیت میکند. «رشید» تمایل به «مدگرایی» را دلیلی بر خودنمایی میداند و معتقد است که «فرد به این وسیله میخواهد قسمتی از نقاط منفی خود را پوشش دهد و به این شکل خودش را در گروههای مختلف مطرح کند.» او در ادامه «مدگرایی» را یکی از نشانههای غرب گرایی میداند و میگوید: «ما تنها توانستهایم از غربیها این مسائل را به ارث ببریم و کورکورانه از آنها پیروی کنیم. آنچه مدنظر غربیها است از طریق شبکههای ماهوارهای ترویج میشود و باعث تزریق احساس رقابت و چشم و همچشمی بین جوانان ایرانی میشود. من با این تقلید کورکورانه مخالفم. اینکه جوانها هیچ هویتی از خود نداشته باشند و کاملا جذب فرهنگ بیگانه شوند».
«رشید» که بحث را به فعالیت شبکههای ماهوارهای میکشاند و مشخصا از شبکه موسوم به «من و تو» بهعنوان عاملی برای ترویج «مدگرایی» نام میبرد، صحبتهایش را ادامه میدهد: «مجریهای این شبکه به شکلی ظاهر میشوند که برای جوانان داخل کشور جذابیت داشته باشند و از این راه آنان را به تقلید از خود مجاب کنند».
«رشید» با اشاره به یکی از جلسات نقدی که با همین محور در دانشگاه برپا کرده بودند، میگوید: «ما در جلسه به این نتیجه رسیدیم که «مد گرایی» را یک سری از شرکتهای خاص ترویج میکنند تا بتوانند به این وسیله محصولات و برندهای خود را به فروش برسانند. باید از حضور این شرکتها در بازار داخلی جلوگیری کرد؛ این کار تنها مقداری نظارت میطلبد. شما ببینید تمام الگوهایی که به جوانان نشان دادهاند، هرکدام یک ادا و اطواری در میآورند، از ورزشکار گرفته تا هنرمند ... آن وقت چطور میتوان جلوی این مسائل را گرفت؟ از خود بیگانگی فرهنگی به همین میگویند دیگر».
تنوع طلبی عیبی دارد؟
در مقابل نگاهی که «رشید» به پدیده «مدگرایی» دارد، «نکیسا» دانشجوی رشته عکاسی قرار گرفته. «نکیسا» تمایل زیادی دارد که خودش را «به روز» نگه دارد و متناسب با جریان روز لباس بپوشد و آرایش کند. او میگوید: «این که فردی بخواهد خود را به بهترین شکل ممکن آراسته کند که در بین دیگران و جامعه به نیکی از او یاد شود طبیعی است. مسلم است که آدم دلش میخواهد متناسب با تمام مردم جهان پیش برود و بتواند از ایرانی بودن خود دفاع کند. در نگاه بسیاری از کشورها، ایران کشوری متحجر و جهان سومی به حساب میآید، اما ما میتوانیم متناسب با مسائل روز جهان پیش برویم و به همه ثابت کنیم که ایرانیها چیزی از آدمهای سایر کشورها کم ندارند». «نکیسا» که در یک آتلیه عکاسی کار میکند و از وضع مادی خوبی برخوردار است، صحبتهایش را به این شکل ادامه میدهد که «ما انسانها تنوعطلب هستیم و دوست داریم که در لباس پوشیدن و حتی دیالوگهای روزمره خود تنوع ایجاد کنیم. من حتی یک لحظه هم نمیتوانم فکر کنم که با همان لباسی کهسال گذشته استفاده میکردم در گروههای مختلفی که عضو هستم حاضر شوم. اگر مرا بکشید هم دیگر نمیتوانم مثلسال گذشته موهایم را درست کنم یا شلواری را بپوشم که قسمتهایی از آن بر حسب مدلی که دارد پارهپاره است». «نکیسا» با طعنهای که به مخالفان «مدگرایی» میزند، حرفهای خود را به پایان میرساند: «ما تا جوان هستیم میتوانیم هر طور که دوست داریم لباس بپوشیم و به وضع موهای خود برسیم وگرنه سنمان که بالا برود نمیتوانیم حتی از رنگ شاد استفاده کنیم».
آراستگی ظاهر، نه تقلید کورکورانه
بسیاری از افراد، دیگر تمایلی به همراهی با «مد» و «مد گرایی» ندارند؛ جالب آن جاست که - حتی- این حرکت را در اصطلاح «خز بودن» میشمارند. «زهره» دانشجوی رشته گرافیک یکی از این افراد است؛ او میگوید: «در بین دوستانم که از قدرت مالی خوبی هم برخوردارند، افرادی را میشناسم که اصلا تمایلی به ورزشهایی مثل یوگا که مدتی است در بین برخی از گروهها مد شده، از خود نشان نمیدهند و حتی فکر عمل جراحی گونه و بینی آنها را آزار میدهد و دوست دارند با چهره طبیعی خودشان زندگی کنند». «زهره» در ادامه میگوید: «چند تا از همکلاسیهایم متناسب با تعریف مد ایرانی و اسلامی به لباسهایی که با این رویکرد تهیه شده است، علاقه پیدا کردهاند و از گالریهای فروش آنها هم بازدید میکنند و با وجود قیمتهای گرانی که دارند، لباسها را تهیه میکنند. دوستانی هم دارم که همیشه دنبال تعویض لباس و تهیه برندهایی هستند که فلان بازیگر و هنرپیشه خارجی پوشیده است». «زهره» جزو آدمهایی به حساب میآید که نه مخالف «مدگرایی» است و نه موافق آن؛ او از آراستگی ظاهر دفاع میکند و آن را مترادف با «مدگرایی» نمیداند: «بحث آراستگی ظاهر فرق میکند، اگر کسی بخواهد مرتب لباس بپوشد و آراسته در جامعه ظاهر شود مترادف با تمایل به «مدگرایی» به حساب نمیآید. زیبا زندگی کردن که بد نیست؛ البته تا جایی که نشود از آن با عنوان تقلید کورکورانه یاد کرد».