نیره توکلی جامعهشناس
مد از نظر جامعهشناسی پدیدهای است که در هر جامعه و فرهنگی وجود دارد. مد را به خودی خود نمیتوان ناپسند و عجیب و غریب دانست. مد نوعي الگوي سليقهاي فرهنگي يا اجتماعي است. علاقهمندان به آن نيز گروههاي سني ويژهاي نيستند بلکه با شدت و ضعف، در ميان همه طبقههاي سني و اجتماعي ديده ميشوند. در اين ميان نوجوانان و جوانان به دليل شرايط سني، کنجکاوي و روحيه تنوعطلبي بيش از ديگر گروههاي اجتماعي، مجذوب جاذبههاي مد ميشوند. مد موضوعی است که هم تحتتأثیر رسانهها قرار دارد و هم به تنوعطلبی برمیگردد که در آن افراد به دنبال آشناییزدایی از زندگی عادی و نگاهی متفاوت به محیط پیرامونشان هستند. مد هرچه باشد، خوب يا بد، اخلاقي يا غير اخلاقي، ارزشي يا غير ارزشي، نکته مهم در شيوه برخورد با آن است. در تاييد يا رد آن نبايد افراطي يا احساسي برخورد کرد. برخی سعی میکنند این پدیده را فقط از یک جنبه در زندگی افراد بررسی کنند؛ با این حال مد و مدگرایی به همه ابعاد زندگی اعم از فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی برمیگردد. مدگرایی زمانیکه از حالت طبیعی خارج شود و به افراط بیفتد، به زندگی فردی و اجتماعی افراد ضرر میرساند. مدگرايي افراطي ميتواند باعث از بين رفتن قدرت تعقل، ابتکار و تصميمگيري در افراد و همچنين موجب آسيبهاي اجتماعي و فرهنگي شود. مد يک رفتار اجتماعي است که به يکباره به تغيير سليقه در افراد منجر ميشود که ممکن است با فرهنگ و رسوم خانواده و جامعهاي که افراد برحسب سابقه و قدمت از آن پيروي ميکنند، تناقض داشته باشد. برای مثال میتوانیم نقش تبلیغات را بر گسترش مدگرایی بررسی کنیم. وقتی پیامهای بازرگانی به مردم القا میکند که فلان یخچال علاوهبر اینکه سرد و فریز کردن خوراکیها را انجام میدهد، شکل و شمایل و رنگهای متنوع و وسایل اضافی دارد یا ماشین لباسشویی که عملا شستوشوی البسه را انجام میدهد، در طرحها و رنگهای خاص متناسب با دکوراسیون آشپزخانهها عرضه و نمایش داده میشود، همین مسأله در مردم نوعی نیازهای کاذب ایجاد میکند و مردم بدون اینکه فکر کنند آیا نیازی به این محصول با این قابلیتهای فانتزی دارند یا نه، به سراغش میروند و صرفا برای مد بودن آن را تهیه میکنند. همانطور که اشاره شد مد پدیدهای است که باید از لحاظ مختلف مورد بررسی قرار گیرد. سادهترین نگاه این است که مد در همه کشورها و در همه فرهنگها دیده میشود. مد بعضی وقتها تحتتأثیر موجهای جهانی و گاهی هم بر اثر موجهای داخلی شکل میگیرد و مدت زمانی رواج دارد و کمکم فروکش میکند. ولی این روند تمام نمیشود، وقتی تب و تاب یک نوع لباس یا یک مدل گوشی همراه میخوابد، یک موج جدید جایگزین آن میشود. از منظر مصرفگرایی، رسانهها در نظام سرمایهداری این انتظار را دارند که هر کالایی قبل از اینکه کارکرد خود را از دست بدهد- مثلا لباس قبل از اینکه کهنه و غیرقابل استفاده شود- جایگزین دیگری برای آن تهیه شود و مردم آن را خریداری کنند. میتوان گفت مدگرايي درواقع پناهبردن افراد برای رسيدن به آرامش ظاهري است. درباره دلايل گسترش مدگرايي در بين جوانان ميتوان به یکسری کمبودهای محیط خانواده، انطباق نداشتن ارزشهای نسل دیروز و امروز و پاسخگو نبودن جامعه به نيازهاي نسل جدید اشاره کرد. جوانان و نوجوانان در گرایش به سمت مد بهدنبال تجربههای تازه، جلب توجه یا همشکل شدن با الگوهای شخصیتی ذهنیشان هستند. دوره جواني، فصل تازهاي در زندگي انسان است که جوان با ورود به آن، در پي تجربهاي جديد براي رسيدن به هويتي متمايز است. اين نياز در رفتار جوان به صورت مدگرايي خودش را نشان ميدهد. يکي ديگر از عوامل مدگرايي، همانندسازي با شخصيتهايي است که جوان آنان را الگوي خود قرار داده است مانند هنرپيشههاي سينما یا خوانندگان. در این میان برخی درصدد جلب توجه ديگران هستند. استفاده از لباس، مدل مو و حتي کفشهاي عجيب و غريب، همه براي جلب توجه ديگران است. در کل میتوان گفت مد و گرایش افراد و قشرهای خاص در جامعه موضوع گستردهای است که باید به شکل عمقی به آن پرداخته شود. اگر بخواهیم از منظر جامعهشناسی این پدیده را مورد بررسی قرار دهیم، علاوهبر پرداختن به پيامدهاي منفي مدگرايي، بايد به دنبال راهکارهايي براي تعديل آن بود.