امین فرجپور روزنامهنگار
سریالهایی که در چند هفته اخیر از تلویزیون پخش شدهاند، بارزترین جلوه چیزی است که در ادبیات سینمایی ضعف فیلمنامه خوانده میشود؛ آسیبی که سالیان سال است از آن بهعنوان بزرگترین مانع خلق آثار مانا در سینما و تلویزیون ما نام برده میشود.
در این چند وقت اخیر سریالهای مرضیه، ترور خاموش و ستایش 3 روی آنتن رفته است. سه سریالی که درباره هر کدام میتوان طوماری از ایرادات و آسیبهای بدیهی فیلمنامهای ردیف کرد؛ اما به سیاق همیشه که هر زمان پای انتقاد از محصولات رسانه ملی وسط میآید، مدیران با استناد به آمارهای صداوسیما که فلان سریال فلان درصد از بینندگان را راضی کرده، لبهای منتقد را میدوزند، این سریالها هم از نقد مصون ماندهاند- که البته بخشی هم به این دلیل است که منتقد جدی چنین کارهایی را جدی نمیگیرد و روزنامهنویسی هم که در پوشش کار رسانهای تبلیغاتچی کم مزد و مواجب سلبریتیها شده است، توان و سواد و میلی به انتقاد از کسانی ندارد که آب باریکهای که به جیب میزند، حاصل سخاوت آنان است!
اما فارغ از نقد و منتقد و دلیل ضعف آثاری که به هر حال چکیده تلاشهای تنها نهاد رسمی تولید آثار نمایشی برای عموم مردم است، پاسخ به این پرسش که «چگونه این آثار از چندین و چند شورا و کارگروه -و دیگر فیلترهایی که هر کدام از اعضایش فلان قدر حقوق میگیرند و به تنها وظیفهشان هم که جلوگیری از ورود و بروز چنین ایراداتی در آثار نمایشی است، عمل نمیکنند- رد میشوند» میتواند به شکل طعنهآمیزی روشنگر باشد.
این اتفاق در حالی میافتد که آثار نویسندگان و فیلمسازانی که در تقسیمبندیهای خودساخته جزو حلقه موهوم معتمدان سینما و تلویزیون نیستند، با ریزبینیهایی گاه دیوانهکننده بررسی میشوند که نه تنها اثر را از مسیر اصلی و روح غایی خودش تهی میکند که گاه به شکل اندوهباری فقط و فقط به این دلیل طرح میشوند که صاحب اثر خارج از آن حلقه کذایی به هیچ طریق فرصتی برای تولید اثرش پیدا نکند.
بهعنوان نویسندهای که بارها و بارها این روند را تجربه کردهام، میتوانم به تأکید بگویم که تمام ریزبینیها و ایرادگیریها و نیتخوانیهای شوراهای مختلف صداوسیما زمانی که نوبت به آثار هنرمندان و نویسندگان مورد اعتماد میرسد، تبدیل میشود به تساهلی سهلانگارانه. این را خود بارها به چشم دیدهام که چگونه نویسندهای که سریالی روی آنتن دارد و سریالی دیگر در مرحله پیشتولید، تنها براساس یک خلاصه چند خطی وعده تولید اثری دیگر را نیز میگیرد و همزمان روی هر سه این سریالها کار
میکند -واقعا؟ انتظار ندارید اینجا اسم طرف را بگویم که. همزمان نویسندهای دیگر با دهها اصلاحیه و حذفیات رنگارنگ مواجه میشود و بعد از رفع آنها با نکات جدید شورایی دیگر، تا درنهایت آنچه بر جای میماند یا شیری بییال و دم و اشکم باشد و یا هنرمندی فرسوده که عطای کار را به لقایاش میبخشد و میرود در عرصهای دیگر کار کند!
اینها همه به این دلیل گفته آمد که بگویم این همه آثار مملو از آسیب و ایراد و ضعفهای ابتدایی در صورت بررسی منصفانه میتوانستند راهی به رسانه ملی نیافته و آثاری دیگر با کیفیتی بسیار فراتر روی آنتن بروند -اگر کمی، فقط کمی دایرههای بسته بازتر میشد.