شماره ۴۵۸ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۴ دي
صفحه را ببند
وداع با مرتضی احمدی
جوانمرد تهران با خودش یک فرهنگ را به خاک برد

شمیم قربانی | مراسم تشییع پیکر مرتضی احمدی بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون روز گذشته انجام شد تا بخشِ مهمی از خاطراتِ تهران، خاطراتِ نمایش‌ها و ضربی‌خوانی‌ها برایِ همیشه با او دفن شود. اگر تعدادی از‌ آثارش را که این سال‌ها توسطِ نشرِ آوا خورشید به مدیریتِ بابک چمن‌آرا منتشر نشده بود، همین خاطرات هم از او باقی نمانده بود؛‌هر چند حالا هم دیگر ضربی‌خوانی نیست که قدرتِ او را داشته باشد. به قولِ بهزاد فراهانی، او مرد کوچه، خیابان، بازار، قهوه‌خانه و مردی بود که پای دل توده‌های زحمتکش جامعه می‌نشست. مرتضی احمدی واژه‌های مردمی را دستچین می‌کرد و در خردی جمعی آنها را تبدیل به ترانه می‌کرد و با عشق به مردم هدیه می‌داد؛ همانند کاری که شاملو در کتابِ کوچه‌اش انجام می‌داد. شاید بهترین واژه‌ها را در این میان، ‌مرضیه برومند بیان کرد. آن‌جا که گفت امروز روز اندوه و حسرت است، نه برای مرتضی احمدی که با آبرو و عزت زندگی کرد و با آبرو و عزت هم از دنیا رفت، بلکه برای ما که همراه پیکر مرتضی احمدی یک فرهنگ را دفن می‌کنیم. این فرهنگ روزبه‌روز رنگ می‌بازد و نایاب می‌شود. او در ابتدا از مردم و هنرمندان حاضر در جمع خواست یک دقیقه برای آرامش مرتضی احمدی سکوت کنند. مراسم تشییع مرتضی احمدی با حضور پرشور مردم و هنرمندان در تالار وحدت برگزار شد و پرسپولیسی‌ها بنری را در تالار وحدت نصب کرده‌ بودند که روی آن نوشته شده است: «آهای پرسپولیسی‌ها عمو مرتضی رفت.»
بهزاد فراهانی از اولین سخنرانانِ این مراسم بود. از دوستی‌اش با مرتضی احمدی گفت و از رازهایِ او: «صادقانه بگویم سر دل او را البته نه به اندازه نوه هنرمند و دخترش شنیده‌ام. مایلم بگویم آقا مرتضی مرد تهران بود ولی می‌گویم جوانمرد تهران بود. زندگی او به 3 بخش هنر، ورزش و زندگی که مخرج مشترک هر 3 پدیده مردم بودند، تقسیم می‌شد. متأسفم برای کشوری که مرتضی‌خان احمدی و احمدی‌ها با حسرت و تلخ‌کامی، ما را ترک می‌کنند. مهدی کاشانی، مسعود تاجبخش، انوشیروان ارجمند و حال آقا مرتضی ما را ترک کردند و مدیران هرگز از خود نمی‌پرسند که این غصه‌مندی از کجاست که جامعه هنر را ترک نمی‌کند.»
صابر ابر پس از پایان سخنان فراهانی، به این نکته اشاره کرد که پیشنهادی که همیشه مرتضی احمدی به او می‌داده این بوده که لبخند را از یاد نبر. برای این مراسم هم هرقدر دنبال عکس بدون لبخند او گشته‌اند، چیزی پیدا نکرده‌اند. مرضیه برومند هم با اشاره به سادگی و بی‌نیازی زنده‌یاد مرتضی احمدی، در پاسخ به صحبت‌های فراهانی متذکر شد: «دوست ما متأثر بود و سخنانی گفت ولی مرتضی احمدی هرگز از کسی چیزی طلب نکرد و تا آخرین لحظه محتاج کسی نبود. من دوست ندارم که دست هنرمند دراز باشد و مرتضی احمدی بی‌نیاز بود. هر کارگردانی لذت می‌برد از این‌که با احمدی کار کند، برعکس حالا که بازیگران جِزّجگر هستند. » رئیس سازمان سینمایی تصریح کرد: امسال پاییز دردناک و خزان غم‌آوری داشتیم. امیدوارم ادب، آداب و بزرگ‌منشی این مرد بزرگ الگوی همه ما باشد. ما مدیران باید به وظیفه خود عمل کنیم و امیدوارم بتوانیم این کار را انجام دهیم.
در ادامه علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد هم سخنرانی کرد و با اشاره به آشنایی با مرتضی احمدی و دیدارهایی که با هم داشتند، درباره شخصیت زنده‌یاد گفت: ‌وقتی کسی به دیدن آقای احمدی می‌رفت تا یک هفته با انرژی بود چون زنده‌یاد احمدی خاطراتی را می‌گفت و وجوهی را از تهران تعریف می‌کرد که کمتر کسی آنها را می‌دانست یا بیان کرده بود.


تعداد بازدید :  283