1- احسان شریعتی استاد فلسفه دانشگاه تهران در صفحه شخصیاش در فیسبوک به تعهد سیاسی جامعهشناسی اشاره کرده و نوشته است: تفاوت فیلسوف و جامعهشناس در این است که دغدغه اولی کشفِ «حقیقت» فینفسه است (اگرچه خلافِ افکار عمومی و پسندِ عوام بنماید)، حال آنکه از دومی انتظار میرود که پیشداوریهایش را به تعلیق درآورد تا «انگیزهها»ی بازیگرانِ یک پدیده اجتماعی - فرهنگی را چنانکه رُخ مینماید، توصیف کند و بفهماند.
تا اینجا، کارِ جامعهشناس و «جامعهشناسیِ معرفتی» با فیلسوفِ «پدیدهشناس» و «فلسفه عمل» تفاوتِ بنیادی ندارد؛ مگر آنکه برای او مفاهیم «ذاتی» نیستند، بلکه بازتاب یا نمادِ کنش – و - واکنشِ نیروهای اجتماعیاند.
تنها از هنگامیکه جامعهشناسی وارد سپهرِ عمومی و جدالِ ارزشی میشود و بهلحاظِ سیاسی «متعهد» شده باشد، «جامعهشناسی انتقادی» پا به عرصه وجود میگذارد، و حتی این اصطلاح به نوعی این - همانگویی بدل میگردد.