شماره ۴۵۵ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۷ آذر
صفحه را ببند
50‌درصد طلاق‌ها در 5‌سال اول زندگی رخ می‌دهد
365روزهای بی‌وفا
بررسی آماری نشان می‌دهد تعداد طلاق‌ها در 5‌سال اول زندگی مشترک از‌ سال 83 تا‌ سال 90 معادل 138‌درصد افزایش یافته است 33‌درصد طلاق‌ها در 5‌سال گذشته در‌ سال نخست زندگی زوج‌ها رخ داده است

شهروند| هنوز یک‌سال نشده از پای سفره عقد بلند شده‌اند که از هم جدا می‌شوند. وسایل خانه‌شان هنوز نوی نو است، هنوز خیلی از غذاها را درست نکرده و سر سفره مشترکشان نخورده‌اند، بچه که نه، هنوز فکر بچه‌دار شدن هم به ذهنشان نرسیده. هیچ‌کدام اینها را هنوز تجربه نکرده‌اند که راهی دادگاه خانواده می‌شوند، قاضی را راضی می‌کنند که نمی‌توانند با هم زندگی کنند و بعد دفاتر ثبت طلاق، بعد از چند‌ سال از گذشتن روزی که در آن عقد ازدواجشان را ثبت کردند، منتظر آنهاست؛ حلقه‌ها از انگشت‌ها بیرون می‌آید، امضاها زده می‌شود و راه‌ها جدا.
موضوع جدید نیست؛ روندش از سال‌های اولیه دهه 80 شروع شد. وقتی مسئولان سازمان ملی جوانان که بعدها با حکم محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت نهم و دهم منحل شد، اعلام کردند که تعداد طلاق‌ها در سال‌های اولیه زندگی مشترک دارد کم‌کم نگران‌کننده می‌شود. بعد از آن بود که دیگر مسئولان و مشاوران خانواده و ... هم کم‌کم از نگرانی‌هایشان در این‌باره گفتند. اینها نمونه‌هایی از آمارهای ثبت احوال درباره تعداد طلاق‌های ثبت شده در ۵‌سال اول زندگی است: تعداد این طلاق‌ها در سال83، 30‌هزار و ۶۰ مورد، در‌ سال ۸۴ با افزایش ۵۳درصدی نسبت به‌ سال قبل ۴۶هزار و ۲۱۱، در‌ سال ۸۵ با افزایش ۱۱‌درصدی ۵۱هزار و ۶۴۶مورد، در ‌سال ۸۶ با افزایش ۵‌درصدی ۵۴‌هزار و ۶۵۵ مورد، در ‌سال ۸۷ با افزایش ۲۷درصدی ۶۹هزار و ۹۰۵ مورد و در‌ سال ۸۸ با کاهش 4.7‌درصدی ۶۶هزار و ۷۳۳ مورد، در ‌سال ۸۹ با افزایش ۵‌درصدی ۷۰هزار و ۲۰۰ مورد و در‌ سال ۹۰، با افزایش ۲درصدی ۷۱هزار و ۶۸۴ مورد بوده است. بررسی آماری نشان می‌دهد که تعداد طلاق‌ها در ۵‌سال اول زندگی در 8‌سال (از‌ سال ۸۳ تا‌سال ۹۰) ۱۳۸‌درصد افزایش داشته است.
آن‌طور که آمار رسمی ‌سال 92 نشان می‌دهد در هر ساعت، ۱۸طلاق در ایران ثبت شده است. همین چند وقت پیش بود که سرپرست دفتر آمار و اطلاعات سازمان ثبت احوال ایران گفت در ‌سال گذشته بیش از ۱۵۵‌هزار طلاق در این کشور به ثبت رسیده است. قبل از او «احمد تویسرکانی»، رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک مدتی پیش گفته بود در‌ سال ۹۲ میزان طلاق به نسبت‌ سال قبل 6درصد افزایش و شمار ازدواج‌ها حدود ۴‌درصد کاهش پیدا کرده است.
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم اما باز هم این مسئولان امور جوانان که حالا در وزارت ورزش و جوانان مشغول به کارند،هستند که  می‌گویند درباره بالا رفتن تعداد طلاق‌ها در یک‌سال و پنج‌سال اول زندگی مشترک زن و شوهرها نگرانند. همین دو هفته پیش بود که محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت 33‌درصد طلاق‌ها در پنج‌سال گذشته، در ‌سال اول زندگی زوج‌ها رخ داده است. به گفته او، 50‌درصد طلاق‌ها در 5‌سال اول زندگی اتفاق می‌افتد. اردیبهشت گذشته هم این مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال بود که از افزایش آمار طلاق در پنج‌سال اول زندگی همگام با بالا رفتن سن ازدواج خبر داد. علی‌اکبر محزون در آن زمان گفت: «طلاق در 5‌سال ابتدای زندگی در میان زنان 15 تا 19‌سال 40‌درصد است که این آمار برای زنان 25 تا 29‌سال به 61.6‌درصد می‌رسد.» به گفته او آمار طلاق در پنج‌سال ابتدای زندگی برای مردان 20 تا 24‌سال 45درصد، 25 تا 29‌سال 51.8‌درصد و در میان مردان 30 تا 34‌سال نیز 57‌درصد است.
جدا از آمار و ارقام اما زن و شوهرهای امروزی برای تمام کردن زندگی‌هایشان دلایل خودشان را دارند. آنها می‌گویند انگیزه‌هایشان برای ادامه زندگی مشترک، حتی بعد از چند‌سال از شروع آن کمرنگ است و جدا شدن بهتر است تا با طلاق عاطفی زندگی کردن زیر یک سقف. «محسن خدایی»، حالا سال‌هاست که رئیس شعبه 264 دادگاه خانواده است. او پرونده‌های زیادی را در این سال‌ها قضاوت کرده که خوانده و خواهانش زن و شوهرهایی بوده‌اند که در سال‌های اولیه زندگی مشترکشان برای جدا شدن از هم به دادگاه تحت مدیریت او آمده‌اند. او در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «تعداد این طلاق‌ها بین زن و شوهرهایی که در سنین پایین ازدواج کرده‌اند، بیشتر است. آنها تا بخواهند به هم عادت کنند، اخلاقشان با هم منطبق شود و ... درگیری‌ها و اختلافات زیادی در سنین اول ازدواج با هم پیدا می‌کنند و چون معمولا سعه‌صدر کمی دارند، سریع راه دادگاه خانواده را در پیش می‌گیرند تا طلاق بگیرند.» او دخالت خانواده‌ها در زندگی فرزندانشان را یکی دیگر از عمده دلایل جدا شدن زن و شوهرها در چندسال اول زندگی مشترکشان در سال‌های گذشته می‌داند:   «ما حتی مراجعانی داریم که یک یا دو ماه است که ازدواج کرده‌اند ولی به دلایل مختلف که دخالت خانواده‌ها از عمده‌ترین آنهاست، برای طلاق به شعبه ما می‌آیند. از طرف دیگر ما می‌بینیم که خانم یا آقایی مراجعه می‌کند و می‌گوید سال‌ها با هم آشنا بودند ولی وقتی زیر یک سقف رفته‌اند و دیده‌اند که ازدواج، مسئولیت و یک سری تکلیف دارد، متوجه شده‌اند که نمی‌توانند با هم زندگی کنند. موضوع دیگر این است که اوایل زندگی رفت‌وآمد خویشان و فامیل بیشتر و طبعا اظهارنظرها نیز بیشتر است.» او ادامه می‌دهد: «براساس بررسی‌های انجام شده، طی ۳۳‌سال گذشته آمار طلاق در ۵ یا ۶‌سال اول ازدواج بسیار بالاست و علت آن هم دوساختی شدن جامعه است. از طرف دیگر از آن‌جا که تعداد زیادی از ازدواج‌ها بدون شناخت کافی انجام می‌شود و معیارها و انتخاب‌ها بر پایه منطق و اصول عقلانی نیست میزان طلاق در این دوره به صورت محسوسی افزایش می‌یابد.»
عوامل دخیل در طلاق اما زیادند؛ از اعتیاد گرفته تا دخالت‌های اطرافیان و ناسازگاری. «حمیدرضا جلایی‌پور»، جامعه‌شناس که اخیرا پژوهشی را درباره خانواده‌های ایرانی انجام داده، درباره علل طلاق در ایران به «شهروند» می‌گوید: «در ایران یکی از سرمایه‌ها، خانواده است اما موضوعی که ما می‌بینیم این است که خانواده در ایران به‌ویژه در سال‌های اولیه‌ای که تشکیل می‌شوند، با آسیب‌هایی روبه‌رو هستند که باید دلایلش را دید. مثلا قبلا دخترها در 13سالگی ازدواج می‌کردند و حالا سن ازدواج آنها به 25رسیده است، این موضوعی است که در آینده نزدیک به یک آسیب جدی تبدیل خواهد شد چرا که ازدواج در سن بالا نشان می‌دهد که پیوند زناشویی دیر شروع می‌شود.» او ادامه می‌دهد:   «آسیب دیگر در خانواده‌های ایرانی این است که جدایی بین زوج‌ها زیاد است. طلاق تا حدی در همه دنیا هست و حد نرمال دارد. ولی در ایران طلاق زیاد است. اخیرا پژوهشی را می‌دیدم که نتایجش از پرونده‌های مختومه در دادگاه‌های خانواده استخراج شده و 32 دلیل برای جدایی زن و شوهرها از هم ذکر شده؛ اعتیاد به موادمخدر، دخالت اطرافیان، کتک‌کاری، تنفر و بی‌علاقگی، سوءظن، درآمد ناکافی، اختلالات روانی، خشونت روانی و ازدواج‌های تحمیلی به ترتیب، مهم‌ترین علت‌های طلاق در ایران هستند. اینها موضوعاتی است که مهم هستند و از منظر جامعه‌شناسی باید بررسی شوند.»
یکی دیگر از موضوعاتی که مشاوران خانواده به‌عنوان یکی از دلایل وقوع طلاق‌ها در سال‌های اولیه زندگی مشترک زن و شوهرها اعلام می‌کنند، اجباری نبودن مشاوره قبل از ازدواج در ایران است. آنها می‌گویند اگر این مشاوره‌ها اجباری شود، تعداد زیادی از این طلاق‌ها کم خواهد شد. «شکوه نوابی‌نژاد»، رئیس انجمن مشاوره ایران یکی از آنهاست. او در این‌باره می‌گوید:   «متأسفانه آمار بالای طلاق مربوط به 3‌سال اول زندگی است، ما برای اصلاح اینها در محدوده رسالت خودمان این مسئولیت را می‌پذیریم که مشاوره پیش از ازدواج اجباری شود تا مراکزی که افراد مورد اعتماد و وثوق مردم در آن‌جا مشغول به کار هستند جوانان را هدایت کنند. به همین دلیل درصدد آن هستیم تا طرح اجباری شدن مشاوره پیش از ازدواج را به مجلس ارایه دهیم تا بعد از آن هیچ زوجی بدون آموزش و مهارت‌های زندگی ازدواج نکنند.»
سیما فردوسی، مشاور خانواده هم یکی از کسانی است که در گفت‌وگو با «شهروند» معتقد است با توجه به بالا رفتن نرخ طلاق در ایران، دیگر وقت آن رسیده هم مشاوره قبل از ازدواج اجباری شود و هم خدمات مشاوره‌ای بیمه شوند تا به دلیل بالا بودن هزینه جلسات مشاوره، افراد توان رفتن به این جلسات را داشته باشند: «به نظر من اگر اجباری شدن مشاوره‌های ازدواج اصولی رسیدگی شود و مشاوران حاذقی که در این زمینه کار کرده‌اند، دراین‌باره نظر دهند، این موضوع تأثیر زیادی بر پایین آوردن نرخ طلاق در کشور به‌ویژه طلاق در سال‌های اولیه زندگی مشترک خواهد داشت.»
این روانشناس می‌گوید: مشاوره‌های قبل از ازدواج باید طوری شود تا زوج‌ها مانند برگه آزمایش خون، برگه تأیید مشاور را هم برای ثبت عقدشان با خود داشته باشند. ولی به هرحال باید مواظب بود تا این موضوع مشکلات را بیشتر نکند و جلوی ازدواج‌های نادرست گرفته شود.»


تعداد بازدید :  360