حسین زاهدی| شواهد و قراین نشان میدهد که دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال کارشان با مجری اسپانسر خود به دادگاه کشیده خواهد شد. در ماههای گذشته هر فرد مسئولی در این دو تیم پرهوادار مصاحبه کرد از بدقولی اسپانسر در اجرای تعهدات خود حرف زد. این درحالی است که شرکت طرف قرارداد سرخابیها اعتقاد دارد پولی که به دو باشگاه داده، بیشتر از تعهدات مندرج در قرارداد بوده و از هر دو تیم طلبکار هم هست!
حالا به نظر میرسد که در آینده، دادگاه قضائی باید تعیین کند مدیران پرسپولیس و استقلال حقیقت را میگویند یا مجری اسپانسر! نتیجه این پرونده از سه حالت خارج نیست؛ یا کار طرفین به شکایت حقوقی میرسد و مشخص میشود که یک طرف دروغ میگوید یا با همین دستفرمان همکاری برای لیگ نوزدهم هم ادامه خواهد داشت و ابهامات به قوت خود باقی خواهد ماند.
نکته قابل تامل اینجاست که در فوتبال ایران، باشگاهها عادت ندارند که اسناد و مدارک درآمد و هزینههای مالی خود را -مثل اتفاقی که در فوتبال روز دنیا رخ میدهد- در معرض دید عموم قرار دهند. این عادت بد پنهانکاری هم باعث میشود که همواره تلاش برای شفافسازی مالی از سوی رسانهها و منتقدان، با افشاگری پرسروصدای رسانهای همراه شود. به هر صورت وقتی هواداران بهعنوان صاحبان اصلی باشگاهها نمیتوانند در جریان عملکرد سالیانه مالی باشگاه قرار بگیرند، انتشار هر خبری درباره فعل و انفعالات مالی حکم افشاگری میگیرد و دردسرساز میشود.
در فوتبال ایران، هواداران و رسانهها نمیدانند که بهطور مثال باشگاهها با هر بازیکن چه قراردادی امضا میکنند. در پرسپولیس و استقلال هم که این مقاومت در برابر شفافسازی به دلیل سروصدایی که اخبار تیمها در سطح جامعه ایجاد میکند بیشتر از هر تیم دیگری است.
در چنین فضایی، اما چه میشود ایرج عرب، مدیرعامل پرسپولیس و امیرحسین فتحی، مدیرعامل استقلال خودشان بدون فشار بیرونی اقدام به شفافسازی برای مردم و رسانهها کنند؟ مثلا بگویند میزان دقیق بلیتفروشی در لیگ برتر، لیگ قهرمانان آسیا و جام حذفی چقدر بوده است و درآمد آن کجاست؟ یا اینکه بدون مصلحتاندیشی بگویند آیا این خبر درست است که درآمد باشگاه از قرارداد تبلیغات محیطی که توسط سازمان لیگ منعقد شده، جزو پرداختیهای مجری اسپانسر قرار میگیرد؟
شما وقتی با مدیران شرکت طرف قرارداد پرسپولیس و استقلال صحبت میکنید، به صراحت میگویند پول زیادی بیشتر از تعهد به خودشان پرداخت کردهاند. چه میشود مدیران عامل این دو باشگاه مردمی با سند و مدرک به مردم بگویند که چقدر از اسپانسر دریافتی داشتهاند.
به هر حال، برخی منابع موثق خبری میگویند یکی از موارد اختلافی بین باشگاهها و اسپانسر، مربوط به اسنادی است که شرکت مبنا توسعه به دو باشگاه در قبال پرداخت پول قرارداد ارایه داده است. مثلا برای فصل قبل گفته میشود اسپانسر نزدیک به یک و نیممیلیارد تومان به دلیل ساختوساز در سکوهای ورزشگاه آزادی سرخابیها را جریمه کرده و معتقد بوده که برای بخشی از سکوهای ورزشگاه نتوانسته بلیتفروشی کند. همچنین درباره اسناد و مدارک مربوط به دریافت ضمانتنامه بانکی از اسپانسر هیچ شفافسازی صورت نگرفته است.
درآمد باشگاه از پیامکهای هواداری است و هیچ آمار دقیقی از دریافتی از شرکت ایرانسل ارایه نشده است. اصلا چرا کسی نمیداند که چه تعداد هوادار روزانه به سرشماره مربوط به دو باشگاه پیامک میزنند و چه میزان پول به دو تیم پرداخت شده است؟! آیا به دلیل جواب جنجالی این سوالهاست که آقایان ترجیح میدهند کارشان در اتاق شیشهای نباشد؟! واقعا چرا؟
برای مدیران باشگاه و مجری اسپانسر کاری دارد که اسناد پرداختی مالی و صورتحسابهای مربوط به قرارداد را برای آگاهی مردم منتشر کنند تا همه متوجه شویم کدام طرف دروغ میگوید؟