این روزها که ترکیه خود را برای انجام عملیاتی بزرگ در خاک سوریه و ضد کردهای این کشور آماده میکند، شاید برای برخی سوال پیش آمده باشد که ریشه دشمنی عمیق بین دولت ترکیه و کردها از کجا نشأت میگیرد. فارغ از دیدگاهها و توهمات دایی جان ناپلئونیستی، به واقع باید اذعان کرد که ریشه این خصومت بیارتباط با سیاست برخی کشورهای اروپایی یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم فاتحان جنگ بینالملل اول نیست. جنگی که در پایان آن بسیاری از امپراتوریهای قدیمی در اروپا مضمحل شده و از دلش کشورهای جدیدی روی نقشه سیاسی جهان سربرآوردند.
شکست و فروپاشی یک امپراتوری
امپراتوری عثمانی را شاید بتوان مغبونترین شکستخورده جنگ جهانی اول قلمداد کرد؛ چه آنکه بخش اعظمی از متصرفات خود را که طی قرنها به دست آورده بود از کف داد و از یک امپراتوری قدر قدرت که حد شمالیاش بالکان، حد غربیاش شمال آفریقا، حد جنوبیاش حجاز و حد شرقیاش مرزهای ایران بود، به کشوری کوچک در فلات آناتولی محدود شد. در بحث تقسیم متصرفات عثمانی خصوصا در منطقه خاورمیانه، «توافقنامه سایکس - پیکو» شهرت بسزایی دارد؛ زیرا پایهای شد بر تشکیل بسیاری از کشورهای عموما مسلمان خاورمیانه. اما شاید کمتر کسی بداند که پیش از اجراییشدن این توافقنامه، اروپاییها با «معاهده سور» قلع و قمع سرزمینهای تحت تصرف عثمانیها را آغاز کرده بودند. 99 سال پیش در چنین روزی، برابر 11 آگوست 1920 میلادی «معاهده سور» بین دولتهای فاتح در جنگ جهانی اول با دولت عثمانی به امضا رسید. محمد ششم آخرین امپراتور عثمانی در این معاهده شرطهایی را که فاتحان جنگ به او تحمیل کرده بودند، پذیرفت و این در حالی بود که هنگام امضای آن تنگههای بسفر، داردانل و شهر استانبول (پایتخت) در تصرف نظامیان انگلیسی و فرانسوی قرار داشت.
شورش افسران بر ضد امپراتور
انفصال همه سرزمینهای عربی از امپراتوری عثمانی، الحاق جزایر واقع در دریای اژه و مدیترانه به ایتالیا و یونان، تشکیل یک جمهوری ارمنی در آناتولی شرقی، موافقت با بینالمللی اعلامشدن تنگههای بسفر و داردانل و نهایتا دادن خودمختاری به نواحی کردنشین -به شرط ارجاع تقاضای استقلال آنها به جامعه ملل بعد از گذشت یک سال- اهم مفاد عهدنامه سور را تشکیل میدادند. یکی از مهمترین پیامدهای امضای معاهده سور، شورش گروهی از افسران ترک موسوم به ترکان جوان بر ضد محمد ششم خلیفه عثمانی بود. سرکردگی این افسران برعهده مصطفی کمال آتاترک قرار داشت که پیشتر در جنگ گالیپولی - یکی از معدود نبردهای جنگ جهانی اول که با پیروزی عثمانیها به پایان رسید - لیاقت خود را ثابت کرده بود. درنهایت با سقوط امپراتوری عثمانی و تشکیل جمهوری ترکیه برخی از مفاد عهدنامه سور نیز به محاق فراموشی رفت که یکی از آنها اعطای خودمختاری و نهایتا به رسمیتشناختن استقلال کردهای ساکن در شرق ترکیه بود. موضوعی که تا همین امروز محل مناقشه دولت ترکیه و کردهای این کشور باقی مانده است.