عباس عبدی روزنامهنگار
اخيرا در يكي از پستهاي تلگرامي گزارشي در مورد طلاق و مقايسه كشوري آن نوشته شده بود. اين گزارش به نقل از مراكز آماري وابسته به اتحاديه اروپاست. در آن آمده است كه ايران با 27درصد نرخ طلاق دهمين كشور از حيث پايينبودن ميزان طلاق است. خوشبختانه آمار اینگونه امور در ایران موجود و دقیق است و نیازی به استناد به دیگران نداریم. در مقابل متاسفانه بايد گفت كه این آمار از دوجهت ايراد دارد؛ اول اينكه نرخ طلاق در سال 1396، در ايران 29درصد بوده و احتمالا اكنون به حدود 31درصد رسيده است و اين رتبه با نرخ طلاق كانادا كه رتبه دهم در میان کشورهایی که نرخ بالای طلاق را دارد، فقط 7درصد تفاوت دارد. از زاويه دوم مسأله ايران فقط نرخ طلاق نيست، بلكه سرعت رشد آن است، كه طي 10سال گذشته از رقم 13درصد به 31درصد كنوني رسيده است. اين سرعت رشد در روستاها بسيار شديدتر است و اگر با همين دست فرمان جلو برويم، به زودي رتبههاي بالا را به دست خواهيم آورد.
به نظر میرسد که يكي از ريشههاي مهم، شدتيافتن نرخ طلاق، ساختار حقوقي خانواده و سختیهای ازدواج در ايران است كه بايد جداگانه به آن پرداخته شود. يكي از عوارض اين ساختار را در موضوع کاهش میل به ازدواج مشاهده ميكنيم. امروز كه سياستهاي كلي نظام معطوف به افزايش جمعيت است، بيش از هرچيز بايد مسأله ازدواج را حل كند. گزارشي كه از سوي ايسپا در اينباره منتشر شده است، بايد موجب نگراني باشد.
مهدی رفیعی سرپرست مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) گزارشی از نتایج نظرسنجی ملی ایسپا با عنوان «نگرش جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده» که در اسفندماه 1397 با جامعه آماری جوانان مجرد 18 تا 34 کل کشور و با حجم نمونه 3هزار اجرا شد، ارایه کرد. در این نظرسنجی از پاسخگویان خواسته شد نظر خود را درباره این جمله که «بعضی معتقدند لازم نیست آدم حتما ازدواج کند» اعلام کنند. 60.1درصد از جوانان مخالف و 38.9درصد موافق این جمله بودند. در ادامه از پاسخگویان در مورد تصمیم به ازدواج پرسیده شد: «آیا در آینده تصمیم به ازدواج دارید؟ 68.3درصد جوانان کشور اعلام کردهاند در آینده ازدواج خواهند کرد. 25.2درصد اعلام کردهاند مطمئن نیستند ازدواج کنند و 4.3درصد نیز گفتهاند اصلا ازدواج نخواهند کرد.»
برخيها برايشان رقم 60درصد موافقت با ازدواج اهميت دارد، درحالي كه به نظر ميرسد رقم 39درصد مخالفان بسيار بسيار مهمتر است. جامعه ما به كجا رسيده كه اين تعداد از جوانان آن مخالف با ضرورت ازدواج هستند و حدود 30درصد گفتهاند يا ازدواج نميكنند يا اطمينان از ازدواج خود در آینده ندارند.
متأسفانه جامعه ايران در برابر مسائل اساسي خود چون خانواده، واكنش درستي نشان نميدهد. ميخواهيم مسائل جديد را در قالبهاي سنتي و گذشته حل كنيم، درحالي كه هرچه به آن راهحلها پناه ميبريم، نهتنها مسأله حل نميشود بلكه تشديد ميشود و به نوعي ناهنجاري آن را تشديد ميكند.