آرمین منتظری دبیر سرویس جهان
محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، چند روز پیش از سوی وزارت خزانهداری آمریکا در لیست تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار گرفت. اقدامی که به صدر اخبار رسانهای جهان رفت. بسیاری از کشورها این اقدام را یا محکوم کرده یا به انتقاد از آن پرداختند. تحریم وزیرخارجه یک کشور درتاریخ سیاسی بینالملل امری عجیب و خلاف عرف است. اما نکته جالب اتفاقاتی بود که بعد از تحریم ظریف رخ داد. برخی از مخالفان داخلی ظریف ادبیاتی درخصوص او به کار گرفتند که در برخی موارد با ادبیات مقامات آمریکایی درباره ظریف شباهت داشت، گویی برخی فرصت را غنیمت شمرده بودند و به محض اینکه اسب حمله به ظریف توسط آمریکا زین شد، سعی کردند اندک سواری از این اسب بگیرند.
شاید بگویید این عادت برخی از ما ایرانیهاست، البته درست میگویید. برخی از ما ایرانیها متاسفانه سنت ارجنهادن به شخصیتهایمان را نمیدانیم. کدام شخصیت برجسته دوران بعد از انقلاب را میشناسید که ما سعی کرده باشیم حق ارجنهادن به او را ادا کرده باشیم. اشارهام تنها به شخصیتهای سیاسی نیست. از عرصههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و اقتصادی مدام نخبهکشی میکنیم و به نظر نمیرسد این عطش به زودی فروکش کند.
سخن اما درباره ظریف متفاوت است. من معتقد نیستم که ظریف هرچه کرد، درست بود. خود او همچنین اعتقادی ندارد و بارها عنوان کرده از اشتباه بری نیست. اما واقعیت این است که ظریف کسی بود که در حساسترین برهه تاریخی بعد از انقلاب در عرصه دیپلماسی ایران ظهور کرد و در طوفانیترین شرایط اقیانوس تحولات بینالمللی کشتی دیپلماسی ایران به پیش راند. حال این کشتی ممکن است برخی نقاط دچار آسیب شده باشد که البته این ماهیت طوفان است. نمیشود دل به طوفان زد و انتظار هیچ آسیبی نداشت، اما باید از خود بپرسیم که آیا این کشتی به سلامت از این دریا عبور کرد یا نه؟
بحث تئوریسازان این ادعا مطول است اما شاید بتوان به اختصار اشاره کرد که اگرچه امروز ایران پس از برجام تحت فشارهای اقتصادی ناشی از بدعهدی آمریکا قرار دارد اما آمریکا نیز به واسطه همین بدعهدی و قلدری جایگاه و موقعیتی که قبل از برجام داشت را از دست داده است. آمریکا دیگر آن آمریکایی نیست که به یک اشاره اجماعی جهانی علیه ایران را در آژانس و شورای امنیت سازمان ملل رقم میزد و قطعنامه پشت قطعنامه علیه ایران صادر میشد. ایجادشدن این موقعیت از نتایج دل به دریازدن ظریف و همکارانش است. برخی اما در همین کشتی نشستهاند و تبر به دست گرفته کف آن را سوراخ میکنند. حمله به ظریف در موقعیت فعلی در عرصه عمل هیچ دستاوردی برای هیچ گروه سیاسی به دنبال ندارد. اساسا برجام و موضوعات مربوط به توافق هستهای و تحریمهایی که آمریکا علیه ایران اعمال کرده، دیگر به مسائل فراجناحی تبدیل شدهاند. دوختن قبای جناحی از این مسائل اشتباه است و این قبا بر تن هیچ جناحی راست نخواهد آمد.