رهبری تیم
به معنای توان فرد در ترسیم چشماندازی از اهداف کلی و مأموریتهای اصلی خانهها برای داوطلبان است، به صورتی كه بتواند اعتماد داوطلبان را جلب کند ، برای آنها الگو باشد، به كار آنها معنا بخشیده و با توجه به نیازهای جمعی هر یك از آنان در آنها اشتیاق، انگیزه، خلاقیت، و نوآوری را شکوفا سازد.
مدیریت و برنامهریزی
به معنای توانایی ساختار دهی به امور و مشخص نمودن فعالیتها، زمانبندی، اولویتبندی، برآورد منابع، و پیگیری فعالیتها به نحوی که كار به موقع و باکیفیت به اتمام برسد. به علاوه فرد باید بتواند موانع فعلی و احتمالی را پیشبینی و اقدامات اصلاحی را تعیین نماید.
تصمیمگیری
به معنای توان ایجاد رویکردهای جدید و با کیفیت ضمن بررسی و نقد هزینهها و مزایا، و پیامدهای کوتاه و بلندمدت رویكردهای مختلف و سپس انتخاب قطعی بهترین راهحل و تعهد به اجرای راهحل به روشی بهجا و بههنگام است.
مدیریت بر خود
به مفهوم خودشناسی و مدیریت بر احساسات، افکار و رفتار خود در زمانهای عادی و بحرانی است. فردی که معتقد به توانمندسازي و تاثیرگذاری بر دیگر كاركنان است. دارای اعتمادبه نفس بالا و مسئولیت پذیری نسبت به کارهای انجام شده، بوده و درک صحیحی از تاثیر محیط پیرامون بر خود دارد.
روحیه ایثار و خدمت داوطلبانه
داشتن روحيه خدمت به ديگران و احساس نوعدوستی با هدف تاثیرگذاری در تعاملات بین فردی از ویژگیهای این شایستگی است؛ تداوم در انجام کارهای تیمی و گروهی، علاقه به انجام کارهای گروهی و پیش قدم بودن در انجام کارهای محول شده. فرد متعهد به مسئولیت پذیری جمعی و نگرش راه حل مدار داشتن را دارا باشد.
معتمد بودن ( امین بودن )
مفهوم قابل اعتماد بودن و قابلیت اطمینان و اعتماد را در گروه ایجاد کردن است. این شایستگی به مفهوم مهارت ایجاد فضایی امن در ارتباطات بین فردی و در تعامل با ذینفعان و سازمان تعریف میشود. فرد توان تشخیص شرایط بی اعتمادی و ناامن در ارتباطات بین فردی را داشته باشد و دارای هوشیاری محیطی باشد.
تفكر انتقادی
به معنای توان سنجيدن، نقد كردن و بررسی موضوعها و پیشنهادها بر اساس محاسن و معایب يا نقاط قوت وضعف آنها است. فرد در جریان این بررسی مجموعه ملاحظات منطقی، مالی، و فنی را بهكار میگیرد ( استنباط، قیاس، ارزیابی استدلالها و مفروضات از جمله عناصر موجد این قابلیت است).
نوآوری
به معناي توانايي شخص براي ايجاد راهحلهاي نو و بدیع در حل مسائل است، به گونهاي كه فرد با استفاده از اطلاعات، دانش، و باورها و نیز قالببندي مجدد مسائل بتواند گزینههای نوینی را در نظر بگيرد و رويكردهاي منحصربهفرد و راه حلهاي مفيد براي حل مسأله ارایه نمايد.
هوش عمومی
به معناي توانايي تشخيص ارتباط بين مسائل، فهمیدن، يادگرفتن، و سازگارشدن سريع با وظایف و تکالیف جديد است، به گونهاي كه فرد توان تغيير مسیر اجرایی و تمرکز سريع به هنگام کار روي چندين موضوع يا پروژه را دارا باشد.
ارزیابی عملکرد
به معنای توانایی فرد در تعریف معیارهای عملكرد و تعیین ابزارهای سنجش آنها و سپس اندازهگیری میزان پیشرفت کار با توجه به برنامه زمانی است. چنین فردي توان بازبینی كار و اخذ بازخورد از منابع مختلف و بررسی مشکلات کار را دارد . پایش و مدیریت شرایط نزدیکترین مفهوم با این شایستگی است.
ارتباط موثر
به معنای توان انتقال و دریافت مطلوب اطلاعات و عواطف دیگران و متأثر و متقاعد ساختن آنها از طریق بیان منطقی و مناسب، شنیدن فعال، توجه به پیامهای نهفته در ایما و اشارههای دیگران و دادن پاسخ مناسب به آنها است.
تفویض اختیار
با توجه به هر یک از تواناییهای افراد تفویض اختیار و تقسیم بندی کردن مسئولیتها. گسترش حیطه ....پایبندی به اخلاقیات و اصول ارزشها.