شماره ۱۷۰۸ | ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۲ خرداد
صفحه را ببند
دنیا محل سختی‌ها

محمدحسین بخشیان کارشناس مذهبی

در دعای روز بیست‌وهفتم ماه رمضان از خدا مسألت می‌کنیم که کارهای ما را از سختی به آسانی تبدیل کند. دنیا محل سختی‌ها و گرفتاری‌هاست. قرآن کریم می‌فرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کبَد. همانا انسان را در سختی‌ها آفریدیم. واقعیت این است که دنیا محل سختی‌ها و بلاهاست (البته این بلاها، دارای هدف و معنا هستند، اگر بی‌هدف و معنا بودند، آزاردهنده می‌شدند) ما انتظارمان از زندگی، راحتی و آسایش است و چون به آن نمی‌رسیم، ناراحت می‌شویم. اساسا راحتی برای دنیا آفریده نشده و بدیهی است طلب‌کردن آن‌چه وجود ندارد، مایه رنج و عذاب است.
امام سجاد علیه‌السلام در روایتی درباره راحتی به چند اصل اشاره فرموده است:  
الف) در خواستن، باید آن‌چه را که وجود دارد، طلب کرد، نه آن‌چه را که خلق نشده است.
ب) طلب‌کردن ناممکن‌ها، پیامدش حسرت و افسوس است
ج) پیامد دیگر طلب‌کردن ناممکن‌ها، ناکامی است
د) در ثروت دنیا، راحتی و آسایش نیست، زیرا هرچه به دست آورید، بیشتر طلب می‌کنید و بیشتر نیازمند می‌شوید.
و) اگر بدانید دنیا جای راحتی نیست، راحت زندگی می‌کنید و از ناملایمات به تنگ نمی‌آیید.
باید توجه داشت که سختی‌ها اجتناب‌ناپذیرند
انتظار زندگی بدون سختی، انتظاری غیرواقعی است. سختی‌ها جزیی از زندگی ما هستند.
پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: «ایها الناس هذه دارُ ترحٍ لا دار فرحٍ و دارُ التواءٍ لا دار استواءٍ فَمَن عَرَفَها لم یفرح لرجاء و لم یحزن لشقاء» این‌جا خانه غم است نه خانه سرور و خانه دشواری است نه سرای آسودگی پس هرکس آن را شناخت، در خوشی‌هایش سرمست نمی‌شود و در ناخوشی‌هایش افسرده نمی‌گردد. سختی‌ها براساس تقدیرات الهی است و تقدیر الهی براساس حکمت و مصلحت انسان‌هاست.
ما معتقدیم که جهان براساس حکمت الهی می‌چرخد و هیچ حادثه‌ای در زندگی انسان بدون حکمت و دلیل نیست. مهم آن نیست که زندگی بدون رنج باشد، مهم آن است که معنا و مفهوم و فلسفه رنج‌ها را درک کنیم، مهم کشف هدف از زندگی است. اگر به فلسفه زندگی دست یابیم، سختی آن نیز معنا می‌یابد و دیگر آزاردهنده نخواهد بود. اگر منطق ما این باشد که: افراد باید شاد و خوشحال زندگی کنند و غم و اندوه نداشته باشند، این عقیده باعث می‌شود افراد دردمندی که رنجی اجتناب‌ناپذیر دارند، از این‌که شاد نیستند، اندوهناک‌تر شوند؛ یعنی آنان نه‌تنها اندوهناک هستند، بلکه بار این اندوه را نیز به دوش می‌کشند که چرا شاد نیستند. اینجاست که می‌توان فهمید چرا دین، محور آموزه‌های خود را «لذت محوری» قرار نداده است، چون جز اندوه بیشتر، نتیجه‌ای ندارد.


تعداد بازدید :  596