محمدمهدی عسگرپور کارگردان و تهیه کننده
ابتدا باید چند نکته مشخص را بگویم که تاکنون از گفتن آنها ابا داشتم اما الان میخواهم اشاره کوچکی به آنها داشته باشم. باید به دولت قبل و مشخصا دولت دهم اشاره کنم؛ از دولت نهم نامی به میان نمیآورم زیرا روابط خانه سینما با مجموعه معاونت سینمایی در آن دوران نسبتا منطقی تعریف میشد ولی در دولت دهم در بین مجموعه کسانی که به نمایندگی از اصناف خانه سینما با دولتیان درگیر شدند، بیشترین شباهت را از جهت ظاهری با آدمهای دولت دهم داشتم. همچنین از نظر ارتباط با بعضی از آقایانی که در دولت دهم مدیریت داشتند، سابقه دوستی بیش از 20سال داشتم، بنابراین با یک حساب دودوتا چهارتا میتوان به این نتیجه رسید که من در دولت دهم هم میتوانستم فیلمهای پرهزینهای که تا حدی مد شده بود بسازم و این کار پیچیدهای برایم نبود.
البته که به باورم در آن دوران گزینه همکاری با دولت دهم برایم منتفی بود، به همین دلیل بیشتر در حوزه تلویزیون کار کردم و فیلمنامه نوشتم. در آن دوران هروقت فرصتی دست میداد فیلمنامه مینوشتم. من 3 فیلمنامه سینمایی در یک دوره حدود 2 تا 3ساله نوشتم. باید این نکته را روشن کنم که امکان کار حتی در دولت دهم برایم میتوانست فراهم باشد. پس ارتباط من با دولتها و حتی دولت قبل هم میتوانست خوب باشد.
من بعید میدانم کسانی که در سینما فعالیت میکنند حرفشان این باشد که من خواستهام فیلمی در این دولت بسازم و چون به من گفتهاند «نه» حالا تلخی میکنم. به نظرم این بسیار واضح است که من هم مثل بسیاری از افراد دیگر در این دوره میتوانم فیلم بسازم، بنابراین مباحث شخصی را باید کنار گذاشت. از سوی دیگر عقل معاش حکم میکند که چه در دولت دهم و چه این دولت که مدیران آن میتوانند از دوستان نزدیکم باشند خود را درگیر نکنم تا بتوانم به راحتی کار و زندگی و فعالیتهایم را داشته باشم اما ما با یک پدیده دیگری مواجهیم و آن این است که تا وقتی مسئول هستیم باید منافع مجموعه تحت مدیریتمان را پیگیری کنیم. اگر زمانی برسد که من مسئولیت صنفی نداشتم، بهعنوان یک فیلمساز اظهارنظر میکنم و فیلمم را میسازم همچنان که بقیه همکارانم هم چنین کاری میکنند حتی آنهایی که با مدیران سینمایی دولت فعلی اصلا رابطه خوبی ندارند و همچنان میکوشند فاصله خود را حفظ و عیان کنند، هرجا و هرزمانی هم که دستشان برسد و بتوانند منفیبافیهای خود را خواهند داشت و از قضا الان هم حمایت میشوند، پس به طریق اولی من هم میتوانم کار خود را انجام دهم.
اصل بحث این است که ما بهعنوان یک نهاد صنفی و من بهعنوان مدیرعامل خانه سینما باید بدانیم که نیت این دولت در حوزه فرهنگ خیر است و در این راستا تلاش میکند. بخشی از مشکلات را هم واقعا حل کرده است، فکر میکنم همین که سینما را به یک آرامش نسبی رساندهاند موفقیت بزرگی برایشان محسوب میشود ولی برای بخش جدیدی از مشکلات که مهم هم هستند و بهزودی ممکن است به مشکلاتی لاینحل تبدیل شوند دولت میتواند تدبیر دیگری بیندیشد و مثلا میتواند به شکلدهی افکارعمومی توسط سینما اتکا کند که بهنظر من در حال حاضر چندان این کار را انجام نمیدهد. الان این اتفاق غالبا در مراسمها رخ میدهد. مراسم جشنواره فجر و مراسم روز ملی سینما اینها مقدمهای برای ارتباطات خوب هستند که این ارتباطها حتما باید جلوتر بروند تا مدیر بتواند کار خودش را پیگیری کند و اگر دولت خود را از قدرتی که در آحاد سینما وجود دارد منتزع کند قطعا خودش از پس بسیاری از مشکلات و ماجراها نمیتواند بربیاید و در معادلات سیاسی و اجتماعی که در ارتباط با نهادهای تصمیمگیرنده قرار میگیرند دچار مشکل خواهد شد کمااینکه الان هم این اتفاق در حال
رخ دادن است.
منبع: مهر