حسام مهدوی، شهروند| سالهاست که از صادرات غیرنفتی بهعنوان جایگزینی برای نفت نام برده میشود اما در عمل هیچگاه این اتفاق رخ نداده و صادرات غیرنفتی با مشکلات عدیدهای روبهرو است. با توجه به اهمیتی که صادرات غیرنفتی در رشد اقتصادی کشور دارد هنوز این امکان برای این بخش فراهم نشده که بتواند آنطور که بایدوشاید در این زمینه نقشآفرینی کند. مشکلاتی همچون نرخ تسهیلات و تورم 2رقمی مانع اساسی بر سر راه تولید صادراتمحور ایران است و این بخش از تولید که به صادرات و حضور در بازارهای بینالمللی نیاز مبرم دارد اکنون با این مشکل مواجه است. درواقع بخش صادرات ایران با رقبایی که نه تورم 2رقمی دارند و نه با مشکل عدمتأمین سرمایه از سوی بانکها مواجهاند، باید رقابت کند. «شهروند» برای بررسی این موانع گفتوگویی با «امیر عابدی» نایبرئیس کمیسیون توسعه صادرات اتاق بازرگانی انجام داده که در ادامه میخوانید.
وضعیت بخش صادراتی ما چگونه است و در حال حاضر این بخش با چه مشکلاتی مواجه است؟
در حوزه صادرات یک دغدغه عمومی وجود دارد و آن هم نبود یک استراتژی مشخص و مدون برای توسعه صادرات است. در اصل نبود یک برنامهریزی مشخص برای صادرات باعث شده تا در این حوزه باری به هر جهت حرکت کنیم و نتوانیم آنطور که بایدوشاید در امر صادرات غیرنفتی و توسعه آن اقدام کنیم. در حال حاضر صادرکنندگان ما در شرایط نابرابر با رقبای خارجی در حال فعالیت هستند و با توجه به نبود این استراتژی مشخص برای توسعه صادرات، تمام تلاش خود را در این راستا به کار گرفتهاند. نکته مهم این است که صادرات میتواند موتورمحرک تولید باشد و توجه به توسعه آن باعث رشد درآمدهای ارزی، ایجاد اشتغال، کاهش تورم و بسیاری دیگر از موارد شود. علاوه بر آن رشد صادرات به توسعه روابط بینالمللی و شناخت جوامع دیگر از کشور ما کمک شایانی خواهد کرد. من بر این باورم که ایران توانایی تأمین بخشی از نیازهای منطقه را داراست و با توجه به منابع خدادادی و سابقه طولانی و مثبت در امر تجارت میتواند بخش زیادی از بازارهای منطقه را در اختیار بگیرد اما متاسفانه آنچه در اقتصاد ایران اتفاق افتاد و مانع رشد توسعه صادرات ایران شد نگاه سنتی به مقوله صادرات و بازارهای صادراتی بوده است. درواقع گرایش به بازارهای سنتی در صادرات در منطقه باعث شده تا بخش صادراتی ما نتواند از پتانسیل موجود به خوبی استفاده کرده و در راه توسعه گام بردارد.
چه عواملی در بروز این مشکلات نقش داشته است؟
در این شرایط تصور کنید صادرکنندهای که در ایران به فعالیت مشغول است و با نرخ تسهیلات و تورم 2رقمی مواجه بوده باید در زمان مقرر هم به تعهدات صادراتی خود عمل کرده و سر وقت کالای موردمعامله را به خریدار تحویل دهد. مسلما در این وضع ادامه کار و فعالیت برای صادرکننده سخت و دشوار خواهد بود. علاوه بر این صادرکننده باید خود را به تکنولوژی روز دنیا مجهز کرده و همچنین باید برای حفظ وضع و جایگاه خود در بازارهای جهانی حضوری مستمر داشته باشد. در این شرایط بخشی از تکنولوژی موجود در ایران با تقاضای مشتری مطابقت نداشته و همین موضوع امکان حضور باکیفیت کالاهای داخلی را در بازارهای صادراتی سلب کرده است. این موضوعی است که خارج از اراده بخش خصوصی و خود صادرکننده است چراکه صادرکننده نمیتواند به تنهایی در جهت ارتقای سطح تکنولوژی خود و بهروزرسانی آن اقدام کند بلکه این یک وظیفه حاکمیتی است و مسئولان ذیربط باید در این مورد تصمیم گرفته و اقدام کنند. مشکلات قانونی که در این میان مطرح است مانند قانون تجارت و کاهش نرخ رشد اشتغال در کنار رتبه پایین ایران در فضای کسبوکار از جمله مواردی است که قیمت تمام شده تولیدکننده را افزایش داده و مانع از فعالیت راحت تولیدکننده در زمینه صادرات میشود. اینها مواردی است که خارج از اراده بخش خصوصی است و باید نقش حاکمیتی را در آنها جستوجو کرد.
تامین سرمایه درخصوص رشد و توسعه صادرات چه نقشی دارد؟
سرمایه در گردش نقش اساسی برای تولید صادراتمحور دارد. وظیفه تأمین این سرمایه بهعهده صندوق ضمانت صادرات و بانک توسعه صادرات است اما متاسفانه تاکنون نه صندوق و نه بانک توسعه صادرات نتوانستهاند این وظیفه را به خوبی انجام دهند بهطوریکه بخش خصوصی هنوز با مشکلات تأمین سرمایه دستوپنجه نرم میکند. سرریز تسهیلات بانکها بیشتر به سمت شرکتهای بزرگ بوده و کمتر به صادرکنندگانی که با ریسک وارد بازار شده و به فعالیت مشغولند توجه شده است. این را در نظر بگیرید که بخش صادراتی ما باید با رقبایی که نرخ سود تسهیلات یکرقمی و تورم پایین و در کل هزینههای کمتر تولید نسبت به ما دارند، رقابت کند.
اخیرا شاهدیم صادرات کالاهای بیکیفیت به بازارهای همیشگی مانند عراق و افغانستان فزونی یافته بهطوریکه میزان کالاهای مرجوعی از این بازارها زیاد شده است. به نظر شما چرا این اتفاق رخ داده است؟
نظام حملونقل نامناسب، سیستم توزیع و بازاریابی سنتی که همواره گران و پرهزینه است به همراه نرخ بالای تسهیلات بانکی باعث شده تا تولیدات داخلی غیررقابتی شوند. این موارد از جمله اقداماتی است که باید توسط دولت هماهنگ و برنامهریزی شود. بیشتر صادرکنندگان برای کیفیت محصولات صادراتی اهمیت فراوانی قائل هستند اما این موارد و مشکلاتی که ذکر شد باعث میشود عدهای قلیل از صادرکنندگان اقدام به صدور کالاهای بیکیفیت کنند که باید حساب این گروه را از صادرکنندگان خوشنام و شناسنامهدار جدا کرد و این موضوع را به تمام بدنه صادراتی کشور تعمیم نداد. صادرکنندگان برای اینکه قیمت تمامشده را کاهش دهند مجبور به حفظ کیفیت هستند چرا که کاهش کیفیت مساوی است با از دست دادن بازارهای صادراتی و تولیدکنندهای که بازار خود را از دست بدهد با مشکلاتی چون عدمبازگشت سرمایه مواجه خواهد شد، بنابراین میتوان گفت که حفظ کیفیت، هزینههای تولید را کاهش داده یا حداقل ثابت نگه میدارد.
اما این اتفاق باعث میشود صادرکنندگان خوشنام که شناسنامهدار هم فعالیت میکنند با ضرر مواجه شوند.
اعتقاد ما در اتاق بر این است که بازارهای منطقهای مناسب هستند و باید رشد و توسعه پیدا کنند اما حضور ما در این بازارها نیاز به بازخوانی مجدد دارد. دولت با نگاه ویژه به صادرات باید از این بخش حمایت کرده و موجبات حضور قدرتمندتر ما در بازارهای منطقهای را فراهم کند. در شرایطی که با استانداردهای بینالمللی فاصله داریم و مبادله پول در ایران گران است صادرات از مرز فعالیتهای کمریسک عبور کرده و وارد فضای فعالیتهای پرریسک شده است در این شرایط بیمههای صادراتی نقش مهمی دارند و علاوه بر آن همانطور که قبلا هم اشاره شد صندوق ضمانت صادرات و بانک توسعه صادرات باید وارد عمل شده و به وظایف خود پررنگتر عمل کنند. اگر در یکی، دو مورد در حوزه صادرات بداخلاقیهایی اتفاق افتاد نباید به کل صادرکنندگان تعمیم داد. صادرکنندگان به تنهایی فعالیت میکنند و کالای خود را به هر شکل ممکن به بازار میرسانند. این در حالی است که زیرساختهای حملونقل ما با مشکل مواجه است و مشکلات حملونقل امکان رقابت را از ما گرفته است. درواقع انحصاری که در واردات خودروهای سنگین حملونقل وجود دارد مانع شده تا صادرکنندگان با فراغبال به فعالیت ادامه دهند. این انحصار باید بازنگری شده و امکان واردات خودروهای سنگین حملونقل برای شرکتهای صادراتی فراهم شود.
اتاق بازرگانی در این میان چه نقشی داشته و چگونه با این موضوع برخورد کرده است؟
اتاق بازرگانی نماینده بخش خصوصی است و در حوزه تصمیمسازی حضور و فعالیت دارد اما در زمینه تصمیمگیری دخالتی ندارد. درست است که اتاق مشاور سهقوه است اما تصمیمگیری در این حوزه برعهده دولت است و دولت باید با بداخلاقیهای موجود در اقتصاد و تجارت کشور برخورد کند. در اصل اتاق نمیتواند از صدور کالاهای بیکیفیت جلوگیری کند بلکه این وظیفه سازمانهای متولی مانند گمرک و سازمان استاندارد است. همچنین نبود قوانین شفاف و بازدارنده لازم نیز مانع آن شده تا آنطور که بایدوشاید جلوی اینگونه بداخلاقیها در حوزه صادرات را گرفت، البته در نهایت خود صادرکننده نیز باید به این توجه کند که حفظ خود در بازار را به سود آنی و زودگذر ترجیح داده و آن را در اولویت بداند.
شما به مشکلات حملونقل درخصوص صادرات اشاره کردید. مقداری بیشتر در این خصوص و موانعی که حملونقل برای صادرات ایجاد کرده توضیح دهید.
انحصار واردات خودروهای سنگین حملونقل برای شرایط عادی تجاری وضع شده اما اکنون در شرایط عادی نیستیم که بخواهیم بر این اساس عمل کنیم. در شرایطی که در کشور با کمبود خودروهای حملونقل مواجهایم و کانتینرهای یخچالدار در ایران مستهلک شده است امکان واردات فقط برای شرکتهای حملونقل، دست صادرکننده را میبندد. در این شرایط صادرکنندگان نیز باید امکان واردات این نوع خودروها را داشته باشند تا با استفاده از این امکان بتوانند کالاهای خود را به سهولت صادر کنند اما این امکان توسط سازمان پایانههای حملونقل به شرکتهای حملونقل داده شده و واردات این نوع خودروها برای سایر شرکتها با تعرفه بسیار بالا امکانپذیر است. در این شرایط که ناوگان حملونقل ما فرسوده شده و قابلیت صادرات کالا به نحو احسن را ندارد دولت باید با ایجاد امکان واردات برای صادرکنندگان رسمی و شناسنامهدار از این بخش حمایت کند.
نگاهمان سنتی است و استراتژی مشخصی برای توسعه صادرات نداریم
انحصار واردات خودروهای حملونقل مانع صادرات شد
نرخ سود و تورم 2رقمی دست صادرکننده را بست
تکنولوژی داخلی مطابق نیاز مشتری خارجی نیست
موانع صادراتی خارج از اراده صادرکننده است
تامین سرمایه صادرات از سوی بانکها رضایتبخش نبوده است
بداخلاقیهای عدهای معدود، در صادرات را نباید به کل بخش تعمیم داد