شهرام شهیدی طنزنویس
خانمباجی وارد شد و دید نوهها هنوز پای تلویزیون نشستهاند و فوتبال نگاه میکنند. گفت: این لیگ کوفتی فوتبال هم تمام نمیشه نفس راحت بکشیم. بالاخره قهرمان
مشخص نشد؟
پسردایی گفت: «نه هنوز. کشید به هفته آخر.» دخترعمه گفت: البته با این ناداوریها و لیگ کثیف و {...} و {...}و... از الان قهرمان مشخص است. (موارد {...} توسط خانمباجی مورد بازبینی قرار گرفته و در واقع اشکال از فرستنده است. به گیرندههای خود
دست نزنید.)
روح آقاجان گفت: مربی تیمتان کم مانده بود مرا هم در نتیجه مسابقات موثر بداند. البته خداییاش امکان تأثیر من روی نتایج فوتبال باشگاهی از کسایی که اسم برده بود
بیشتر است.
دخترعمه گفت: شما باید هم این را بگویید. خود شما علنا طرفداریتان را از تیم سرخپوش تهرانی اعلام کردهاید. همین کافی نیست؟
روح آقاجان گفت: دخترجان نکنه من یا معاون وزیر خارجه در شهرآورد تهران پنالتی را چیپ زدیم؟
خانمباجی گفت: قبلا هم وزیر خارجه سابق یک معاون داشت که شدیدا آبی بود و حتی در هیأتمدیره آبیها عضویت داشت. اسمش چی بود؟ آص.. ی همچین چیزی.
دخترعمه گفت: نخیر.
خانمباجی گفت: حیف برنامه نود را جمع کردند، وگرنه تا تهوتوی همه سیاستمداران طرفدار آبی را درمیآورد. از آن رئیس دولت سابق تا ....اووووو خیلی هم بودند.
روح آقاجان گفت: اتفاقا فکر کنم نود دوباره پخش بشود، منتها از شبکه تلویزیونی رباطکریم.
پدرم پرسید: چطور؟ شواهدی چیزی به دست آوردی؟
روح اقاجان گفت: روزنامه گل نوشته میز عادل فردوسیپور در برنامه نود توسط اوراقچیها به یک هندوانهفروش در رباطکریم فروخته شد. بندهخدا هندوانهفروش با خودش گفته در این اوضاع اقتصادی که مردم قدرت خرید هندوانه ندارند، بهتر است بزند تو کار رسانه. تفسیر ورزشی به شرط چاقو.
عموجان گفت: اتفاقا الان محیطهای ورزشی هم بیشتر با همین اسلوب پیش میروند. فوتبالمان شده شمشیربازی. البته نه از نوع مدرنش، اپه و سابر و فلوره. از نوع سنتیاش، قمه و چاقو. والیبالمان هم همینطور. تکواندو. کشتیمان هم. خلاصه همه رشتهها را جمع کنیم فقط برویم تو کار شمشیربازی سنتی بیشتر مدال میآوریم.
خاندایی گفت: الان این موضوع اصلی
کشور است؟
روح آقاجان گفت: خب به ما چه که در این خانه نمیشود در مورد موضوعات اصلی کشور حرف زد. این خانمباجی هی سقلمه میزند
که نگو.
خانمباجی گفت: شما از کی سقلمهشناس و موضوع اصلیشناس شدی؟
روح آقاجان گفت: از وقتی که...
خانمباجی گفت: نگو نگو.
روح آقاجان گفت: بابا چیزی نیست. میخواستم...
خانمباجی گفت: نگو نگو.
روح آقاجان گفت: حالا فهمیدید چرا یک هندوانهفروش تصمیم میگیره میز برنامه نود را بخره؟ به خاطر تأثیر رسانه.که بتونه بگه خانمها آقایان موضوع مملکت الان فوتبال نیست.
صدای ناشناسی از بیرون گفت: بله بله.
حتما نیست.