آیت وکیلیان| مرکز پژوهشهای مجلس طی ارایه گزارشی آماری در ارتباط با «جایگاه کار در وضع فعلی کشور»، کار مفید کارمندان ایرانی (در بخش دولتی) را 22 دقیقه در روز ارزیابی کرده است. این درحالی است که سال گذشته این رقم یک ساعت و 4 دقیقه یا به عبارتی 64 دقیقه بود. با این حساب، کار مفید کارمندان نسبت به سال 96 به یکسوم کاهش یافته است. میزان کار مفید در جامعه ایران در هفته، حداکثر ۱۱ ساعت برآورد میشود و در بخشهای دولتی نیز این عدد و رقم ۲۲ دقیقه در روز احصا شده است. در ماده 51 قانون كار ميزان مجاز ساعت كار روزانه افراد در بنگاهها و واحدهاي مشمول قانون كار كشور 8ساعت اعلام شده است كه البته كارگر و كارفرما ميتوانند با توافق ساعات كار برخي روزها را كمتر و برخي ديگر را بيشتر در نظر بگيرند، اما به صورت كلي نميتواند از 44 ساعت بيشتر باشد. در اين زمينه عنوان ميشود كه مشمولان قانون كار در طول يك هفته كاري كه البته غير از جمعه محاسبه ميشود تا 49 ساعت نيز كار ميكنند. با اين حال، قانون كار هيچ گونه تاكيدي بر وضعيت بهرهوري نيروي كار و ميزان ساعات مفيد كاري افراد در قالب ماده 51 ندارد. مصطفی اقلیما و حسین باهر دو جامعهشناس و پژوهشگر مطرح کشور در گفتوگو با «شهروند» مهمترین دلایل و عوامل پایینبودن ساعت کار مفید در ایران را تبیین و تحلیل کردهاند که از نظر میگذرد.
فعل و انفعالاتی که انگیزه میگیرد
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در گفتوگو با «شهروند» دلایل و عوامل زیادی را در پایینبودن ساعت کار مفید در ایران موثر میداند. مصطفی اقلیما در توضیح نقش «ساختار سیاسی» بهعنوان یکی از عوامل پایینبودن ساعت کار مفید در ایران میگوید: «در نظم سیاسی موجود با توجه به اینکه فعالان عرصه سیاست و اقتصاد فرصت ارتقا و دستیابی به جایگاههای شغلی بالاتر را پیدا میکنند، تمرکز خود را روی کار یا شغلی که دارند، قرار نمیدهند، بلکه دایم به مراتب و سطوح بالاتر فکر میکنند.» اقلیما در مورد نقش «فرهنگ سنتی»میگوید«در فرهنگ ایرانی معمولا «زمان» اهمیتی نداشته است و عبارتهایی مثل «دم غنیمت شمردن»، «بیخیال فردا» و امثال اینها در تاریخ ادبیات ایران خود تاییدی بر این مدعاست.» این جامعهشناس در مورد «غیرتخصصی بودن شغل» بر این عقیده است که «بسیاری از افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که یا در آن زمینه تخصص کافی یا تجربه لازم برای آن کار ندارند.» وی نقش «بروکراسی» را نیز اینگونه بیان میکند که «بسیاری از کارها در پیچوخمهای بیخود اداری پیچوتاب خورده و مدت زیادی از وقت و زمان هدر رود.» «درآمد پایین» هم به گفته پدر مددکاری اجتماعی ایران یکی از عوامل مربوط به پایینبودن بهرهوری کار مفید در ایران است.» «طولانی بودن تعطیلات» نیز موجب میشود تنبلی و سستی به مرور زمان بهعنوان یک عادت درآمده و افراد بیشتر دنبال تفریح خواهند بود تا کار.» اقلیما در توضیح «عدمتعریف نوع کار افراد در محل کار» میگوید که «نیرو، جذب سازمانها میشود، بدون آنکه برای وی جایگاه و وظیفه خاصی تعریف شده باشد.» این استاد بازنشسته جامعهشناسی مفهوم دو علت «چندشغلهبودن مدیران و کارمندان» و «عدمنظارت دقیق بر فرآیند کار» و تاثیر آنها بر کاستن از میزان ساعات کار را مشخص دانست. مصطفی اقلیما در ادامه تشریح کرد که «مکانیسم «تشویق و تنبیه» نیز که یکی از اصول اساسی مدیریت است در سیستم اداری بهطور دقیق به چشم نمیخورد. همین مسأله موجب میشود فرد پرکار به دلیل آنکه تصور کند از نظر مدیر خود، تفاوتی بین او و فرد کمکار وجود ندارد، در طولانی مدت، تبدیل به یک فرد کم کار شود.»
بلای بکارگیری بیتخصصی
یک استاد جامعهشناسی در مورد پایینبودن ساعت کار مفید در ایران به «شهروند» میگوید که «میزان فرصتسوزی و هدر دادن زمان در بیانگیزگی افراد و کارمندان تاثیر زیادی دارد.» «حسین باهر» معتقد است که «در فرهنگ کاری ما ایرانیان آنچه بیشتر از همه برجسته است اینکه توجهی به استعدادها و ظرفیتهای بالقوه موجود در جامعه نداریم و این مسأله بستری را فراهم میکند که افراد بدوناستعداد به جای افراد بااستعداد جذب شوند که در این شرایط مشخص است فرد دل به کار نمیدهد.» این پژوهشگر مسائل اجتماعی معتقد است که «مواردی همچون کارشکنی، خرابکاری، بیتوجهی به ارباب رجوع و به وجود آمدن فرآیند غیرعقلانی در میان کارکنان، ماحصل وضعیتی است که ما به تخصص در کار اهمیت ندادهایم، چراکه فرد متخصص تنها به حوزه کاری خود فکر میکند، نه به حاشیهها.» باهر معتقد است که «وقتی در یک سازمان پاداش و تشویق نه به فکر خلاق و باانگیزه بلکه متاثر از فعل و انفعالات رابطهای به افراد غیرخلاق داده میشود، فرد انگیزه کاری خود را کاملا از دست میدهد.» وی معتقد است که «مهمترین نکته در مورد پایینبودن بهرهوری نیروی کار در ایران را بتوان به پایینبودن سطح درآمد و دریافتیهای افراد مرتبط دانست، به نحوی که این مسأله اساسی باعث شده افراد انگیزه افزایش سهم خود در تولید و ارایه خدمات در بنگاهها را تا حدود زیادی از دست بدهند.» باهر افزود: «پایینبودن فرهنگ کار و آموزش نیروی انسانی نیز از مواردی است که به پایینماندن بهرهوری نیروی کار در واحدها لطمه میزند. با این حال، پایینبودن تکنولوژی مورد استفاده در بیشتر واحدهای اقتصادی کشور و ضعفهای مدیریتی نیز بر ادامه روند پایینبودن بهرهوری نیروی کار لطمه میزند.»
بنا به آمار مرکز پژوهشهای مجلس، کار مفید کارمندان ایرانی (در بخش دولتی) 22 دقیقه در روز ارزیابی شده است. این آمار در سال گذشته 64 دقیقه در روز بود؛ یعنی طی یک سال گذشته راندمان کارمندان کشور حدود یک سوم کاهش داشته. در واقع اگر یک کارمند بنا به قانون کار در روز باید 8 ساعت (480 دقیقه) کار کند، حدودا 1 بیست و یکم کاری را انجام میدهد که از یک کارمند انتظار میرود. به این ترتیب برآوردی که از این معادله ساده به دست میآید این است که کاری را که روزانه از عهده یک کارمند برمیآید، باید حدود 21 نفر انجام بدهند تا به همان زمانی برسد که طبق قانون کار اعلام شده است. در واقع بهرهوری 21 نفر کارمند ایرانی معادل یک کارمند است!
گزارشی که در سال 1390 منتشر شد، سرانه مفید کار در ایران سالانه 800 ساعت بوده، درحالیکه این میزان در ژاپن 2420 ساعت و در کرهجنوبی 1900 ساعت است، همچنین این میزان در چین 1420 ساعت، آمریکا 1360 ساعت، ترکیه 1330 ساعت، پاکستان 1100 ساعت، افغانستان 950 ساعت، آلمان 1700 ساعت، کویت 600 ساعت و عربستان 720 ساعت است. براساس این گزارش، متوسط کار روزانه در بخش دولتی در ایران در سال 1390 ، 1.4 ساعت و در بخش خصوصی 2.6 ساعت بوده است.
بر این اساس به نظر میرسد راندمان کارمندان در یک دهه گذشته حدود 75 درصد کاهش داشته است.