خبر محکومیت مهدی قائدی به یکسال حبس و پرداخت دیه کامل به خانواده احمدرضا شاکر از سوی دادگاه در روزهای گذشته یکی از مهمترین اتفاقات فوتبال ایران بود که صحبتهای زیادی هم درباره آن مطرح شده است. کاربران فعال در توییتر هم نظرات مختلفی درباره این رأی و پرونده مهدی قائدی منتشر کردند که چند توییت منتخب را در زیر میخوانید:
نوشتن سرگذشت، ماهیت و ماجرای فوتبال ایران نه رُمان میخواهد، نه داستان کوتاه و نه حتی یک مینیمال! به یاد داشتن یک نام کافی است؛ مهدی قائدی.
ولی مهدی قائدی؛ تو با خودت چی کار کردی؟ چی کار داری میکنی؟
مهدی قائدی اگر یک بار سرگذشت پیام صادقیان و مجاهد خذیراوی و چند ستاره پرحاشیه فوتبال ایران رو مرور کنه، دیگه آنقدر نگرانی درباره آیندهاش وجود نداره.
ولی کاش قائدی از همون اول حقیقت رو میگفت. مدتها تاکید کرد راننده خودرو نبود و آخر با بررسیهای صورت گرفته و حکم دادگاه مشخص شد که حقیقت رو نگفته! وجههاش هم زیر سوال رفت.
درست یا غلط باید بپذیریم که تو پرونده قائدی و این سانحه رانندگی خون یک جوون 17 ساله زمین ریخته بود و باید حق خانواده اون مرحوم هم گرفته میشد.
چرا بعضی از طرفداران استقلال دارن به خانواده شاکر و مادر این پسر 17 ساله که تو سانحه رانندگی کشته شد، بد و بیراه میگن؟ یعنی فوتبال و کری آبی و قرمز اینقدر مهمه که به خودمون اجازه میدیم چنین واکنشی یه یک خانواده داغدار داشته باشیم؟
جالب اینجاست قائدی یک بار تعهد داده بود بدون گواهینامه پشت فرمون نشینه، اما بازم اشتباه کرد تا اون سانحه چپ کردن ماشین و فوت احمدرضا شاکر پیش اومد. خدا به خودش هم خیلی رحم کرد. ولی واقعا چرا این پسر آنقدر بیتفاوت بود؟
مدتها قبل کلیپی از بازیگر زن سریال شهرزاد (در نقش پرستار تیمارستان) به همراه بادیگاردهایش در شبکههای مجازی منتشر شده بود و همین موضوع دیروز دستمایه انتقاد پرویز پرستویی به آن شد. او در این پست اینستاگرامی با اشاراتی به این بازیگر، ریحانه پارسا، حتی جشنواره فیلم فجر و بقیه جشنوارههای بین المللی نوشت:« وزارت محترم فرهنگ و ارشاداسلامی. جشنوارههای ایرانی و بین المللی ایران. صاحبین مراسمهای رنگ و وارنگ. فرش قرمز پهنکنها. صاحبین برندهای رنگ و وارنگ. تورو به هر کسی که اعتقاد دارید، یه تجدید نظری تو خودتون بکنید. یه نگاه به عکسهای جورو واجوری که تو مراسمها گرفته میشه که محل معرفی برندها شده بکنید. یه نگاه به میهمانانتون بکنید. یه دختر جوان که یه سریال مناسبتی بازی کرده، چپ و راست، رو این فرش قرمزهاتونه و عکس میگیره، بعضی از رسانههای زرد هم که ماشاالله، برای عکسها اسم میگذارند، فلانی با لباس راحتی با لباس مشکی با لباس بلند با لباس کوتاه با نگاه غمگین با لباس شاد و رنگی فلانی خیره به افق..
پرستویی در بخش دیگری از پست خود به بزرگان عرصه سینما هم اشاره کرد: «راستی آقای بیضایی کجاست؟ راستی حال آقای تقوایی چطوره؟ آقای کشاورز خوبند؟ از فرامرز صدیقی چه خبر؟ از کارگر فنی که یک عمر تو سینما کارکرده و به نون شبش محتاجه چه خبر؟ » این حرفها واکنشهای جالبی هم از سوی کاربران داشت؛ یکی درباره ناشناختهبودن این بازیگر نوشته بود و برخی دیگر هم مثل این کاربر از تبلیغاتیبودن این تصاویر نوشتند: «این کلیپ اساسا تبلیغاتی هستش و به هدفش هم رسید استاد کاش کمی کمتر نقد کنید پستهای انتقادپذیرانه از سمت شما بار منفی پیجتون رفته بالا. یه مقدار مردم رو امیدوار کنید.» کاربران درباره موضعگیری پرستویی واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. کاربری نوشته: پرویز پرستویی یه کلیپ از یه دختره زده که تو شهرزاد پرستار تیمارستان بوده و کپشن زده که چرا اینا معروف میشن و فلان... من حالا سریالو ندیدم اما اونا هم که دیدن فک نمیکنم بشناسنش، اما حالا با تلاش پرویزخان منم میشناسمش. خداوکیلی بی فکر پست نذارید». این موضع مشترک تقریبا تمامی کاربرانی است که خواستهاند به پرستویی واکنش نشان دهند. البته برخی نیز به خود پرستویی و کارنامهاش اشاره کردهاند: «کسی که جایگاهی چون پرویزخان پرستویی دارد، قطعا میتواند در مورد کوچولوهای حرفهاش قضاوت نیز بکند»؛ که در نقطه مقابل نظر کاربرانی است که گفتهاند: «پرویز پرستویی یه زمانی بازیش خوب بود ولی الان دیگه نیست. به تکرار افتاد و تو هر پروژه سطح پایینی هم حضور پیدا کرد. حالا بازیگری در این حد چه حقی دارد کسی دیگر را مورد ارزیابی قرار دهد»؟
و البته چند واکنش متفاوت نیز داشتیم: « کاش پرویز پرستویی هیچوقت صفحه اینستاگرام نساخته بود»؛ یا: «چند وقتی هست که با اظهارنظرهای پرستویی هیچ ارتباطی برقرار نمیکنم اما این پست آخرش را خیلی دوست داشتم»...