شهرام شهیدی طنزنویس
خانمباجی پنج تا از نوهها را به خط کرده بود و اینستاگرامشان را چک میکرد. پدرم پرسید باز بگیر بگیر شد؟ اتفاقی افتاده؟ خانم باجی گفت: چه بگیر بگیری؟ دارم درس زندگی میدم بهشون. یکی از نوهها گفت میشه صفحه من را نبینین؟ هر تنبیهی لازم هست میپذیرم. خانم باجی گفت: نچ! و اول گوشی او را گرفت. به صفحه نگاهی کرد و گفت: اه اه... برو گمشو. یادم باشه به مادرت بگم چه عتیقهای پرورش داده. اینا چیه میذارین تو صفحهتون؟ حالم
بد شد.
بعد گوشی بقیه را چک کرد. خان عمو گفت: خدا را شکر انگار همه سالم بودند و مورد بد و مشکوکی در صفحهشان نبود. خانم باجی گفت اتفاقا همه مردود شدند. دارم برایشان. نوهها ترسیده بودند. یکیشان گفت: خانم باجی جان صفحه به این پاستوریزهای. نه خشونتی. نه خلافی. نه زهرماری. چرا پس مردود شدم؟ خانم باجی گفت: آهان. همه مردود شدین چون ماه پیش هی دمار از روزگار حجم اینترنت من درآورده بودین از بس استوری کلیسای نوتردام میگذاشتین و از نابودی فرهنگ حرف میزدین. اما امروز هیچکدام حتی یک عکس از آتش سوزی بازار تاریخی تبریز بارگذاری نکرده بودین. بازار تبریز فرهنگ نیست؟ در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت نشده بود؟ روح آقاجان گفت: عجب. جدی سوخت؟ پدرسوختهها بازار تبریز سوخته و شما یک اعتراض کوچک نکردید؟ یک گلایه؟ ابراز تاسف ساده؟ البته که تنبیه حقتان است. اما من از خانم باجی میخواهم عطوفت نشان بدهد و این بار از سر تقصیر شما بگذرد. چون درواقع مقصر اصلی کسانی هستند که روی این خبر مانور ندادهاند. بچهها نمیدانستند که. اگر میدانستند حتما استوری هم میگذاشتند.
یکی از نوهها گفت: آقاجون ماهه! دومی گفت: روح آقاجونمون جنتلمنه...جنتلمنه... سومی گفت: خانمباجی هم عشق منه...
عشق منه...
خانم باجی گفت: بفرما این هم از تربیت صحیح پدر مادرتان. به جای اینکه از این خوانندههای وطنی مجاز ترانه بخوانند چی یاد گرفتهاند. مثلا از آلبوم مجوزدار یکی از خوانندگان محبوب این ترانه را بخوانید که «اره رو چون فرو کنی، چه درکشی، چه تو کنی؟»
روح آقاجان پرسید: این مجوز گرفته؟ همه گفتند: بله. پرسید: پخش هم شده؟ همه گفتند: بله. پرسید: در ایران؟ همه گفتند: بله. روح آقاجان گفت: خانم باجی من جای شما باشم به مجوز اهمیت نمیدهم. اره و خشونت بهتر است یا جنتلمنی بنده؟ به نظرم این روزها موسیقی زیرزمینی فاخرتر از بعضی موسیقیهای رو زمینی شده.
عمه خانم گفت: اصلا این روزها همه چیزمان زیرزمینیاش بهتر از رو زمینیاش شده. مثلا همین اقتصاد. دیروز اعلام کردند حجم مبادلات در اقتصاد زیرزمینی ایران به پانصدوسیوششهزار میلیارد رسیده. روی زمین ما این حجم مبادله اقتصادی داریم؟
روح آقاجان گفت: به نظرم شما هم الان این نوهها را مرخص کن. با هم برویم زیرزمین ببینیم میشه سرنخی چیزی در مورد این اقتصاد زیرزمینی به دست بیاریم یا نه.
خانم باجی چنان فریادی سر روح آقاجان کشید که نامبرده تا سیاهچاله m87 دوید.