سعید اصغرزاده
فعاليتهاي داوطلبانه ميتواند مهارتهاي شما در زندگي را تقويت كند اما برخي از مردها بيشتر از اينكه در امور خانواده و كار خود تبحر داشته باشند، شدهاند اهل سياستبافي! هرچند لنین کسانی که داوطلبانه هیزم آتش سیاست میشوند را «احمقهای مفید» مینامید اما باور كنيد كه اين نوع مفيد بودن به درد ما نميخورد. همهچيز از خانواده شروع ميشود؛ حتي درست كردن سياست بدوننياز به سياستبافي! امروز ميخواهم بگويم، اگر ميخواهيم آثار مثبت فعاليت داوطلبي را در جامعه ببينيم بايد خانواده داوطلبپرور داشته باشيم. اصلا از خودمان شروع كنيم. آن هم با رعايت نكات ساده در زندگي خصوصي!
نقل است فردی كه يكبار در لسآنجلس با یکی از شعرای معاصر ايراني جلوى خانهاش قرار داشته. این شاعر بعد از تأخيرى طولانى پايين ميآيد و سراسيمه به دوستش مىگويد؛ «يه دقيقه بيا بالا. زنم به من سپرده زير گاز را خاموش كنم ولى من بلد نيستم.»
بله! مردان ما بهويژه روشنفكران ما بهويژه افرادي كه بايد الگوی خانوادهها قرار گيرند، گاه از انجام امور ابتدايي زندگي عاجزند.... بسياري بهترین نوع مدیریت در خانه را مدیریت مشارکتی ميدانند. اين مشاركت داخلي ميتواند پايه آن مشاركت خارجي قرار بگيرد. منظور از مدیریت مشارکتی این است که زن و مرد همپای همدیگر در کارهای خانه سهیم باشند و برای هم مسئولیتهایی را تعیین کنند. در مدیریت مشارکتی هیچ مرد و زنی حرف اول و آخر را نمیزند و تصمیمات دونفره را با یکدیگر میگیرند. بله در جامعه هم ميتوان با دولت و مراكز قدرت به همين تعامل رسيد و مشاركت را شكل داد. مهم هم نيست كه دولت مرد باشد يا زن. وجوه تعامل بر پايه گفتمان و مشاركت است!
بگذريم! رفتار مناسبتري براي آموزش مشاركت و روابط داوطلبانه نيز وجود دارد. مثلا اگر ميگوييم براي ايجاد مشاركت اجتماعي در كمك به همنوعانمان بايد سطح سواد و مطالعه در جامعه را بالا برد بايد اول خودمان اهل مطالعه باشيم. فرزندمان را اهل مطالعه تربيت كنيم و اين كار از همان خانه شروع ميشود. بگذاريد يك نكته جالب برايتان تعريف كنم. بسياري از ما با خواندن مشكل نداريم. فقط شايد تنبلي ميكنيم يا بيبرنامه هستيم. اما هستند جاهايي كه حتي مهارت خواندن هم ندارند. برايتان از دنياي معاصر مثال ميزنم.
«یاری برای خواندن»، یک سازمان سوادآموزی کودکان در شهر کیپتاون آفریقایجنوبی است که در دبستانهای این شهر به شکل داوطلبانه فعالیت میکند. سازمان یاری برای خواندن، در ۱۱۱مدرسه این شهر با ۱۵۲۸دانشآموز که با دشواری در مهارت خواندن روبهرو هستند، کار میکند. ۶۸۶ نیروی داوطلب سازمان یاری برای خواندن را در اجرای این پروژه همراهی میکنند. هدف، توانایی بخشیدن به کودکان دارای ناتوانی در خواندن برای تقویت مهارتهای سوادآموزی و علاقهمند شدن به کتابخوانی است. یاری برای خواندن، تلاش میکند تا همه کودکان، دبستان را با شوقی برای خواندن به پایان برسانند. میلیونها کودک و بزرگسال در آفریقایجنوبی بیسواد هستند.نزدیک به ۸۰درصد از دانشآموزان پایه پنجم دبستان در این کشور، از ضعف در مهارت خواندن رنج میبرند. دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم دبستان گروهی هستند که بیشترین سود را از فعالیتهای این سازمان به دست میآورند. نیمی از افرادی که به شکل داوطلبانه در فعالیتهای سازمان یاری برای خواندن فعالیت میکنند، بیکار هستند و در مناطق آسیبپذیر شهر زندگی میکنند. آنها برای مشارکت در یک فعالیت باارزش و تقویت خودباوریشان در این برنامه شرکت کردهاند. سازمان یاری برای خواندن از سال ۲۰۰۵ تاکنون بر زندگی ۶۵۴۲ کودک با آموزش مهارت خواندن به آنها تأثیر گذاشته است.
ميبينيد، بيكارهاي آفريقايجنوبي به مهارت دانشآموزان و بچهها در خواندن چشم اميد دوختهاند و كمكشان ميكنند. آنها لابد چيزهايي را باور دارند كه ما نداريم. ما اما با وجود سيستم آموزشي مناسب و شيوههاي تدريس در سطوح مختلف و مدارس متعدد با نامهاي متفاوت و طبقاتي، اصلا مشكل مهارت در خواندن را شايد نداشته باشيم. فقط مشكل خواندن را داريم. 75درصد كتابهاي منتشر شده در كشور اصلا مخاطب ندارند. به قولي ما یک بچه بیسواد را تحویل آموزش و پرورش میدهیم و پس از ۱۳سال در بهترین شکل او را به صورت نفر اول پذیرفته شده در کنکور به آموزش عالی تحویل میدهیم حتی اگر یک کتاب غیردرسی هم نخوانده باشد! بله سرانه مطالعه هر ایرانی در شبانهروز فقط 2دقیقه است، البته در این محاسبه کتابهای درسی در نظر گرفته نشدهاند. اگر زمان درس خواندن را هم به این رقم اضافه کنیم، سرانه مطالعه هر ایرانی میشود 6دقیقه. وحشتناکی این رقم، وقتی بهتر مشخص میشود که بدانیم سرانه مطالعه آمریکاییها 20دقیقه، انگلیسیها 55دقیقه و ژاپنیها 90دقیقه است و بفهميم كه مطالعه رابطه مستقيم با شعور شهروندي و كار داوطلبانه دارد.
شما ميتوانيد فعاليت داوطلبانه خود را از امروز با مشاركت در كار خانه و آموزش رفتارهايي مثل خواندن كتاب آغاز كنيد. ميدانم كه نميكنيد...