یک- «بسمالله! صادرات نفت عربستان را به صفر برسانیم»، «تردید نکنید، تنگه هرمز را ببندید»، «خلیجفارس را گورستان نظامیان شما میکنیم»، «ترامپ با حماقت خود، جواز قتل نظامیان آمریکا را صادر کرد». اینها تنها بخشی از تیترها و مطالب ناآرام یکی از رسانههای کشور است. لحن و موضعی که بیتردید مورد استقبال همانهایی قرار خواهد گرفت که ظاهرا نشانهشان گرفته و قرار است تهدیدشان کند. ترامپ در تمام ماههایی که بر سرکار بوده، تلاش کرده از ایران کشوری خشن و جنگطلب نمایش دهد که مدام هل من مبارز سر میدهد و قصد بیثباتکردن منطقه را دارد. توصیفی که با تلاشهای دیپلماتیک ما و عقلانیت دولت بشدت در تعارض است، تا حد زیادی خنثی شده، به همین خاطر هم است که شکافها میان آمریکا و اروپا عمیقتر میشود. اما اینکه یک رسانه در داخل، آن هم رسانهای که قرار است بخشی از مواضع رسمی ما را بازتاب دهد، با این شیوه و با این زبان به تحریک و تهییج همفکران خود میپردازد و بنزین بر آتشی میریزد که ترامپ به دنبال شعلهورتر کردن آن است، چقدر با منافع ملی و سیاستهای صلحطلبانه کشور همخوان است، سوال بیاهمیتی نیست. اینکه چنین اعلام مواضعی چقدر به برقرار ماندن امنیت و ثبات در منطقه و افزایش قدرت ایران کمک خواهد کرد. در توان ایران بهعنوان یکی از مهمترین نقشآفرینان خاورمیانه تردیدی وجود ندارد. اینکه ایران در مقابل تهمتها و تهدیدها سکوت نخواهد کرد و اینکه هر تعرضی را به سختی پاسخ خواهد داد، دایما مورد تاکید مسئولان کشور بوده است. اما هر حرکت و پاتکی باید از صفر تا صد در کنترل سیاستمداران و دولتمردان کشور و قوای تصمیمگیر باشد و کسی نباید به خود اجازه فراتر رفتن از این تصمیمات را بدهد. همه کارشناسان قبول دارند که منطقه شرایط ملتهبی دارد و در این وانفسا، شرط عقل و سیاست این است که نه فقط گزک به دست کسی ندهیم که هر تفرقهافکنی را خلع سلاح کنیم. این رفتار تازگی ندارد. در سالهای گذشته مکررا شاهد تخریب دولت و بیاحترامی به مجلس و حتی فشار و تهدید به مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر مراکز و مسئولان کشور از جانب تندروها بودهایم. ارسال پیامکهای اهانتآمیز و تهدیدآمیز یکی از آخرین نمونهها در این زمینه بود که نه تنها با پیگیری و بازخواست مواجه نشد، بلکه گویا برخی از عوامل تشویق هم شدهاند. شاید همه آن فعالیتها با توجیه آزادی بیان و تعارفاتی از این دست قابل چشمپوشی باشند که نیستند. اما وقتی پای تمامیت کشور وسط است، بعید است بتوان همه چیز را به شوخی گرفت و انتظار تسامح و شکیبایی داشت. چرا که اگر دولت و مسئولان در قبال خود بتوانند صبوری کنند و بگذرند، در قبال منافع مردم نمیتوانند.
پس شاید وظیفه شورایعالی امنیت ملی باشد تا با تذکر و جدیت به خرج دادن، همگان را متوجه مسئولیتشان کند. شورایعالی امنیت ملی که گاهی در موارد کماهمیت هم پیشدستی و نکاتی را به رسانهها یادآوری میکند که ممکن است نیازی هم نباشد، مطمئنا در این شرایط ملتهب حواسش هست که هر جمله و کلمهای میتواند چه بازتاب و هزینههایی برای کشور داشته باشد. کشوری که بدون این مشکلات هم درگیر سیلاب و مشکلات داخلی است و بیش از این نیازی به بحرانسازی ندارد.