مهدی شادمانی| یکسال هفتگی با محمدحسین میثاقی کار کردم و سالیان بیشتر با فردوسیپور. حالا بابت این مدت، به شناختی رسیدهام که میشود در موردشان بنویسم. کارگردان بابت تایم هشدار میدهد. ناظرپخش هنوز روی آیتم ایراد دارد. یکی اساماس داده که میهمان حضوری برنامه سوتی داد. میهمان روی خط به انگلیسی حرف میزند و مترجم اشتباه ترجمه میکند. در این بلبشو آرام نشسته و به دیالوگها گوش میدهد و خطای مترجم را میگیرد و ... این عادل فردوسیپور است. برای اینکه بدانی سوپرمن است. از موبایل جادوییاش که دستهاولترین اخبار را مجانی دارد تا مدل رانندگی و جنون فوتبال دیدنش در ۳ مانیتور همزمان باید بدانی! کارنامه بالا و پاییندار نود را نباید از سر شکم تحلیل کرد، باید بدانی نود را کسی ساخته که در کار بینظیر است و ادعای شباهتش با کسی دروغ است. «شبیهترین به عادل» این بدترین توصیفی بود که این روزها باب شده. محمدحسین میثاقی، یک استعداد درخشان دیگر است با تواناییهای دیگر. کافی است او را با یک میکروفن به صحرا بفرستید و سوژه پیدا کند. گزارشهای روسیه را با گزارشهای جام ملتها مقایسه کنید. در شبکه سه زمان جام ملتها، بیش از اینکه جای عادل روی صندلی خالی باشد، جای میثاقی در امارات خالی بود. یادتان رفته؟ او در تایمی که نوبت سازمانیاش بود، چنان به دست و پای کاروان المپیکی پیچید و گزارش از هیأت ژوری وزنهبرداری و اعتراضهای کشتی داد که تنها المپیکی را ساخت که مردم نزدیکترین حالت به کاروان را داشتند، شاید حتی بهتر از عادل. استعداد میثاقی آنجاست. پسر باهوش با زبان کامل و ایدههای بامزه که شاید اگر در سازمانی مثل سیانان بود، پلههای آموزش و ترقی را جوری میرفت که تا چند سال دیگر تواناییاش فقط ورزش نباشد و بتواند خبرنگار اول سازمانی به همان بزرگی باشد. مقایسه فردوسیپور و میثاقی به واسطه کاری که در کنارشان کردهام، مثل هیچ مقایسهای نیست. فقط اشتباه است، فردوسیپور بعد از ۲۰سال حالا به پختگیای رسیده که تحتتاثیر برنامهاش فوتبال مثل یک برلیان شفاف است. حالا نود نیست و میثاقی پرچ میز شده. این روزها قضاوتهای زیادی در مورد رفتار میثاقی شده، اما قصد ورود به آن را ندارم. فقط میبینم که صداوسیما رونالدو را بیرون گذاشته و محمدصلاح را دفاع آخر بازی گرفته. استعدادهای میثاقی پشت میز نابود میشوند و صداوسیما بیعادل ریزش بیننده ثابت ۲۰ساله دارد. اینها اولین ضربه را به صداوسیما میزند و چون رقیب ندارد، آتشش دامن جای دیگر را هم میگیرد. کسی دلش میسوزد باید اینجا کاری کند، بعد دودش به چشم فوتبال میرود که نود پایین نیامده صدای فسادش درآمده، حتما مخاطبان عادتکرده تلویزیون متضرران بعدی هستند و دست آخر فردوسیپور و میثاقی. این بازی هیچ برندهای ندارد، حتی مدیران تصمیمگیرنده، یک بازی همه سر باخت است، با نابودی دوستاره. ستارههایی که میشد و میشود با ادامه درخشش در جای خودشان همه معادلات بالا را معکوس کنند.