مهتاب جودکی| سیل دوباره برخی از خوزستانیها را به فکر رفتن انداخته؛ رفتنی شاید موقتی و شاید برای همیشه. این رفتن اگر همیشگی باشد، بعد از جنگ هشت ساله و ریزگردهایی که نفس اهالی این استان را بریده بود، سومین موج مهاجرت خواهد بود. سیل گستردهای که پیش از بهار در ایران روان شد و 21 استان را درگیر کرد، هنوز پایان نگرفته. اوضاع آرامتر شده اما مردم خوزستان گوش به زنگاند و مدام خبرها را چک میکنند؛ اگرچه باوجود دستور تخلیه خانههای بعضی نقاط، بسیاری به سختی حاضر به انجام این کار شدند، موج سیلاب بعضی اهالی آبادان، خرمشهر و اهواز را چنان نگران کرده که بار سفر بستهاند به تهران، هرمزگان و مناطقِ دور از سیلابِ استان. در آبادان حتی آفتابیشدن آسمان هم نگرانیها را کم نکرده. مردم به قید «فوری» حساس شدهاند و همین چهارشنبه که رودهای کرخه و دز در منطقه الهایی اهواز به هم پیوستند و به سمت اهواز سرازیر شدند، برخیها به رفتن مصممتر شدند. گفتند چرا بمانیم در آوارگی و سختی. اسناد شخصی و مدارک املاک و طلاها و همه داشتههای مهم را برداشتند، تا اگر سیلاب بالادست به محلهشان رسید و اوضاع بحرانی شد، خانه را بگذارند و بروند.
با ادامه بارندگی و طغیان رودخانهها، ظرفیت سد کرخه هم به تراز نهایی نزدیک شد و بیشتر از یک هفته پیش دستور داده شد که سوسنگرد، بستان، رفیع، کوت سیدنعیم، ابوحمیضه و حمیدیه تخلیه شوند. ظهر چهارشنبه هم منطقه کیانشهر در حالت آمادهباش قرار گرفت و دستور تخلیه فوری پنج منطقه شهر اهواز صادر شد: عینِ دو، گلدشت، سیاحی، سادات و سلیمآباد.
گول ظاهر آرام رود را نمیخوریم
روز چهارشنبه وقتی نسرین با بچه دو سالهاش سوار هواپیما شد و به تهران آمد، هوا در آبادان آفتابی بود، اما صدها خبر آمیخته به شایعه نگذاشت او در آبادان بماند. «کرخه پر شده و همه میترسند بشکند. میگویند چیزی به پر شدن سدهای عراق هم نمانده و اگر آنها هم آب سد را رها کنند، حتما به آبادان میرسد. از سد دز هم میترسیم. شهر خشک و آفتابی است، اما اروندرود بالا آمده و بهمنشیر هم. شبِ چهارشنبه گفته بودند که ممکن است بارندگی بیشتر شود و سد دیگر نتواند مقاومت کند. اگر برای سد اتفاقی بیفتد و سیل جاری شود، 8-7 ساعت طول میکشد تا آب به آبادان برسد.» هفته پیش که بار دیگر در خوزستان سیل آمده و به آبادان رسیده بود، با اعلام وضع اضطراری در بعضی نقاط، خیلیها باکهای بنزین خودرویشان را پر کردند و وسایل مهمشان را جمع کردند و به حال آمادهباش منتظر شدند. در روزهای گذشته هم خیلیها با اعلام هشدارهایی برای اهواز، بار سفر بستند.
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران چند روز پیش نسبت به بروز بیماریهای عفونی بعد از سیلاب هشدار داد: «شیوع بیماریهای گوارشی، پوستی و انگلی در مناطق سیلابی مردم را تهدید میکند. استفاده از آبهای آلوده میتواند منجر به شایعشدن این قبیل بیماریها شود. توصیه میکنیم هموطنان مناطق سیلزده به هیچ عنوان از آبهای روان و آلوده حتی در شرایط خیلی سخت استفاده نکنند.» نسرین هم این هشدارها را شنیده. او که ساکن محله امیری آبادان است، درباره نگرانیاش به «شهروند» میگوید: «دلواپس سلامت بچهها هستیم. بعد از سیل اول اهواز گفته شد که اسهال خونی بین بچهها گزارش شده است. در آبادان موردی گزارش نشد، اما من برای اطمینان از آبمعدنی استفاده کردم. سیستم فاضلاب آبادان از مدتها پیش دچار مشکل شده و همین که یک باران معمولی در آبادان میآید، فاضلاب بالا میزند، حالا چه رسد به سیلاب. اگر سیل بیاید حتما آبها آلوده میشود و باید مراقب بیماریها بود. در کمپهای اهواز هم بیماری عفونی گزارش شده و این اتفاقی است که در مواقع سیل میافتد. سهشنبه در کیانپارس اهواز وقتی فاضلابها بالا زد، گفتند باید خیلی مراقب باشیم، چون در این شرایط بیماری حصبه و وبا شایع میشود. در خیلی از محلههای اهواز این مشکل و نگرانی هست. سیل به آبادان نرسیده، اما گول ظاهر آرام رودخانهها را نمیخوریم.» اینها همه او را واداشت به اینکه طلاها و مدارکش را بردارد و به تهران بیاید، تا زمانی که آبها از آسیا بیفتد.
بارمان را بستهایم و میرویم بندر لنگه
خانواده امید بارشان را بستهاند تا به بندر لنگه سفر کنند. سفر آنها هم به دلیل سیل است. وقتی هشدارها درباره اهواز جدی شد، امید به اهواز رفت و خانواده عمویش را هم به آبادان آورد که اوضاعش آرامتر بود. «ما چند خانوادهایم و سر جمع 20 نفر میشویم. قرار شده بنشینیم خانوادگی صحبت کنیم و به تفاهم برسیم تا اگر وضع بارش شدیدتر شد، برویم. شایعه شده اگر کرخه بشکند، جان 6میلیون نفر به خطر میافتد. این سد 10 برابر سد کرج است و آبش تا عراق و حتی کویت هم خواهد رفت. با اینهمه هشداری هم که دادهاند، منطقی است که آماده باشیم.» او هم بارش را بسته و برای یک هفته مرخصی گرفته. «مدارک را برداشتهایم. وسایل خانه را که کاری نمیتوانیم بکنیم. میرویم بندر لنگه تا وضع هوا به پایداری برگردد. از طرف فرمانداری و مدیران شهری البته وضع اضطرار برای آبادان اعلام نشده است، اما ما نخواستیم ریسک کنیم تا در لحظه آخر توی سیل بمانیم. خیلی از مردم هم منتظرند تا وضع خوب بشود و من امیدوارم اینطور باشد. من به همه دوستان و آشنایانم هم توصیه کردهام که در این وضعیت نمانند.»
اقوام او از اهواز به آبادان آمدهاند که فعلا وضعیتش خوب است، اما موج تازه بارندگی همه را نگران کرده است. امید از مسیری که تا اهواز رفته و برگشته هم اینطور میگوید: «راه یکساعته آبادان تا اهواز چندین ساعت طول کشید. در این وضعِ بستهشدن جادهها ترافیک هم سنگین شده و مردم در شهر مدام در حال جابهجا شدن هستند.» در روزهای پیش رئیس پلیس راهور خبر داد که در نزدیکی اهواز، سیلاب بخشهایی از آزادراه اهواز- آبادان، در لاین آبادان به اهواز را تخریب کرد و آبادانیها برای رفتن به اهواز از جاده قدیمی خرمشهر- اهواز تردد میکنند. صبح چهارشنبه با اینکه رئیس پلیس راه آبادان گفته بود که جاده آبادان - اهواز برای تردد خودروهای سواری و سبک بازگشایی شده اما به ظهر نرسیده، با آمدن موج تازه سیل، جاده آبادان - اهواز دوباره بسته شد و روز جمعه جاده هم زیر آب رفت.
بار دیگر خانهبهدوشی
خانه معصومه در منطقه زیتون است؛ یکی از محلههای اهواز که در بلندی است و سیل تا امروز به آن نرسیده. او هم یک هفتهای است که با همسر و بچههایش به کرج آمده. او میگوید بعد از جنگ، این تجربه یک خانهبهدوشی دیگر است. اقوام او در سالهای جنگ به شهر ازنا در لرستان مهاجرت کردند و حالا آنجا هم درگیر سیل است. «با آمدن سیل، چندین و چند شهر و روستا در خوزستان تخلیه شده. تعداد شهرها شاید به 11 تا میرسد؛ از دارخووین تا بستان و دشت آزادگان. یکسری سوله و پناهگاه برای سیلزدگان از پیش آماده کرده بودند، اما مگر جواب چه تعداد آدم را خواهد داد این امکانات؟ این همه آدم کجا بروند. ما که از پیش میتوانستیم به خانه اقواممان بیاییم، این کار را کردیم. فکر میکردیم وضع بهتر میشود و همین روزها قصد برگشتن داشتیم، اما گویا قرار نیست باران بند بیاید.»
او سه بچه مدرسهای دارد که در تمام این مدت مدرسههایشان به دلیل سیل تعطیل بوده است. هفته پیش مدیرکل آموزش و پرورش هم گفت که احتمالا سال تحصیلی را پایان خواهند داد، چون در اهواز وضع رفتوآمد و فاضلاب مناسب نیست و بنابراین شاید آموزش و پرورش ناچار شود از همین حجم کتابی که تاکنون درس دادهاند، از دانشآموزان امتحان بگیرد و جبران عقبماندگیها را بگذارند برای سال تحصیلی بعدی.
معصومه اما میگوید حتی اگر مدرسهها باز شود، با وجود سیلابی که به راه افتاده، برق و آب شهر مدام قطع است و زندگی کردن بدون این امکانات چندان آسان نیست. «اخباری به گوشمان رسیده که اضطراب به جانمان انداخته. برخیها در آبادان زندگیشان را جمع کردهاند که بیایند تهران و شهرهای دیگر. اما خیلی سخت است. مشکل فقط آبگرفتگی نیست. قطعی برق و آب هم زندگی را سخت میکند. نبود امکانات مردم را ترسانده است. برای همین است که مردم ترجیح میدهند موقتا بروند به شهرهای دیگر.»
همه به هشدارها گوش نمیکنند
مجتبی گهستونی، فعال رسانهای خوزستان چند روز پیش به روستاهای سوسنگرد رفته و دیده بود چقدر مردم از سیلاب وحشت کردهاند، هرچند گروههای بسیاری برای کمک به روستاهای سوسنگرد رفتهاند و لحظهای بیکار نبودهاند. «سیلاب در سوسنگرد انگار روزهای جنگ را تداعی میکند؛ سیل، ماشینهای نظامی، نفربر و جنبوجوش نیروهای نظامی و پاسدارها. همه درگیر سیلاب هستند و هر روز موج خبر از یکی از نقاط خوزستان میآید؛ یک روز از سوسنگرد و یک روز از اهواز. دورتادور اهواز را آب گرفته و هراس شکستن سیلبندها و بارانهای آخر فروردین خیلیها را نگران کرده. آنها که نگران هستند، در محدوده استان جابهجا شدهاند، اما خیلیها هم هشدارها را جدی نمیگیرند و منتظر میمانند تا وضع
بحرانی شود.»