شهروند| دیروز سینمای ایران بهیاری سیلزدگان رفت؛ در رخدادی به نام سیل مهربانی که از ظهر تا آخر شب در سینما آزادی برگزار شد. این اتفاق درحالیکه با توجه به رخدادهای اخیر و بهخصوص عیدی میلیاردی ارشاد به سینماگران- که تردیدهای فراوانی بهجای گذاشته- بهنظر میرسید با سردی برگزار شود، اما با حضور گرم چهرههای مطرح سینمای این سرزمین چون علی نصیریان، فاطمه معتمدآریا، امین تارخ، همایون ارشادی، حامد بهداد، امین حیایی، مریلا زارعی، لاله اسکندری، فرشته طائرپور، حسن فتحی، همایون اسعدیان و... یکبار دیگر سینمای ایران نشان داد حساسیتهای اجتماعیاش را نه فقط روی پرده که در قلب تکتک سینماگران دنبال میکند. خبرنگار «شهروند» که دیروز در این جلوه اتحاد ملی حضور داشت، دیدههایش را با خوانندگان به شراکت گذاشته است.
بیشتر از همه صدای جیغ و همهمه است که خودنمایی میکند و آدمهای دوربین بهدست که برای سیل مهربانی آمدهاند؛ مثل همیشه؛ مثل تمام مراسمها و حتی عزاداریهای سینمایی.
سینمای ایران تدارک کاملی برای سیل مهربانی دیده. جلوی سینما چادری که زده شده و میزی که گذاشته شده و البته سینماگرانی که پشت میز نشستهاند، نشان از این دارد که حساب زیادی روی دریافت کمک از علاقهمندان سینما باز شده است. شاهد مثال بستههای فیلمهای ایرانی است که روی میز چیده شده و قرار است به کسانی اهدا شود که برای کمک آمدهاند؛ و البته صندوقهای جمعآوری کمک مالی و دستگاه پوز؛ که یعنی هر کس هرگونه آمده باشد، امکان کمک دارد. با اینکه خیلیها هم اقلامی چون کفش، لباس، اسباببازی، مواد خوراکی و آب همراه آوردهاند.
اینهمه آدم که آمدهاند، باید بهنحوی سازماندهی شوند. برای اینکه اینان سیل نشوند، باید تمهیداتی اندیشیده شود، مثل اهدای کارتهایی با امضای بازیگران- مثلا- که به آنهایی که برای سیل مهربانی آمدهاند، داده میشود. روی کارتها مُهر خانه سینما، هلالاحمر و شهرداری تهران خورده است.
پشت میز فاطمه معتمد آریا، علی نصیریان، لاله اسکندری، شبنم مقدمی و امین تارخ نشستهاند. مردم -چه آنهایی که کمک کردهاند یا نه- یکییکی خود را برای گرفتن عکس و سلفی به پشت میز بازیگران میرسانند. برخی موفق میشوند و برخی هم نه. معتمد آریا به یکی از دخترانی که برای عکس گرفتن آمده میگوید«حالا کمک کردهای یانه؟» دختر گوشیاش را برای گرفتن سلفی جلو میبرد و میگوید نه هنوز. معتمد آریا البته با او عکس میگیرد اما این را هم میگوید که «فکر میکنم بهتر باشد فقط کسانی که کمک کردهاند، عکس بگیرند. ما اینجا برای کمک کردن جمع شدهایم نه عکس گرفتن».
جمعیت از پلههای سینما آزادی بالا و پایین میروند و هر از چند گاهی هم صدای جیغ و هورا بلند میشود و مثلا شایع میشود که محمدرضا گلزار به جمعشان اضافه شده. اینجور مواقع غوغایی است.
اما نه؛ او نیامده! آریا عظیمینژاد است که از میان جمعیت سلفیبگیران با زحمت خود را به پشت میز میرساند. محمد، پسر جوانی که با گیتارش نزدیک جایگاه بازیگران میرود و به محافظان میگوید؛ میخواهم آقای عظیمینژاد گیتارم را امضا کند. بعد از کمی اصرار گیتارش را با یک خودکار روی دست میبرند امضای عظیمینژاد را میگیرد و میرود.
ساعات آخر است. در میان باد تندی که نخلهای کنار سینما آزادی را تکان میدهد، دوباره همهمه بالا میگیرد. مهتاب کرامتی هم میآید و دوباره عکسبگیران اینستاگرامی دورش جمع میشوند و او هم خود را مثل بقیه با سختی به جایگاه بازیگران میرساند.
این حال و هوا همچنان ادامه دارد؛ حتی با بارانی که ناگهان درمیگیرد. این یک مراسم سینمایی است؛ شلوغ و پرهیاهو و البته در برخی مواقع نیز اغراقشده. هنوز معلوم نیست در این سیل مهربانی چهمبلغی جمعآوری شده، اما هرقدر هم باشد، تفاوتی ایجاد نمیشود که این سیل مهربانی سینمای ایران است.