آیدین سیارسریع طنزنویس
یک جوک قدیمی بود که میگفت مردی به پزشک مراجعه میکند و پزشک برای درمان بیماریاش یک شیاف مینویسد. مرد که تا به حال اسم شیاف به گوشش نخورده بود، از چیستی و چرایی این دارو از پزشک سوال میپرسد و پزشک نحوه استفاده را برای بیمار توضیح میدهد.
مرد که از این همه خشونت شوکه شده بود، میگوید آقای دکتر شما فعلا عصبانی هستی، من میرم یه دور میزنم بعدا مزاحمتون میشم. بنده سیارسریع هم مثل همان بیمار با مشاهده عصبانیت جامعه، تصمیم گرفته بودم که مدتی ننویسم تا جامعه آرام شود و بعد با خیال راحت برگردم و برای شما بذله بگویم و مزه بریزم. مدتی صبر کردم تا این مهم (یعنی آرامش جامعه) محقق شود، اما هر چه میگذشت این مهم هم عصبانیتر میشد.
لذا مثل بقیه مقاطع زندگیام فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم تا اینکه بدترین تصمیم ممکن را گرفتم. تصمیم گرفتم به میادین برگردم و ستوننویسی طنز را در عصبانیترین مقطع ممکن شروع کنم.
لذا درحال حاضر مثل شوهرعمهای هستم که وسط ختم باجناقش برای تلطیف فضا از یک کانال تلگرام جوک میخواند.
بازماندگان مرحوم میخواهند بزنندش ولی به دلیل نیاز به حضور وی برای ضمانت وام کظم غیظ میکنند. با این تفاوت که من اصولا در هیچ کجای زندگی به درد شما نمیخورم و میتوانید با خیال راحت کتکم بزنید.
عرض میکردم که جامعه بسیار عصبانی است و با هیچکس شوخی ندارد.
سیلزدگان از مسئولین عصبانیاند و حق هم دارند. ما هم با اینکه آخر نفهمیدیم این واژه مبهم «مسئولین» دقیقا شامل چه کسانی میشوند، از دستشان عصبانیایم که پرواضح است حق نداریم.
اتفاقا مسئولین هم از مردم عصبانیاند و شما این عصبانیت را در ویدیویی که استاندار خوزستان به یک شهروند سیلزده میگوید بیتربیت! میتوانید به وضوح مشاهده کنید. البته ما کمی فکر کردیم و دیدیم مردم ما واقعا بیتربیت شدهاند.
شاید بگویید تو با آن سابقه درخشانت لازم نکرده فکر کنی که باید بگویم واقعا بیتربیت هستید. شهروند به جای اینکه مسئول ببیند تا کمر خم شود، پرسشگری میکند.
بچه به جای اینکه از ترس پدر اوریک اسید جاری کند، میرود توی اتاق به کارهای زشتش فکر میکند. واقعا ما به کجا داریم میرویم؟ از طرف دیگر در محافل هنری، هنرمندان از مخاطبان سینما عصبانیاند که تربیت ندارید و به جای تختی میروید رحمان 1400 نگاه میکنید.
قرار شده هنرمندان متعهد بین سینماها تقسیم نیرو کنند و با اجرای فنون برات کولندون و اشکل گربه ضمن زنده نگه داشتن یاد جهان پهلوان، مخاطبان بقیه فیلمها را به سزای اعمالشان برسانند.
از قضا وزیر کشور هم در هفتهای که گذشت از صداوسیما عصبانی بود و باعث عصبانیت رئیس صداوسیما از مدیر شبکه نسیم و عصبانیت مدیر شبکه نسیم از تهیهکننده دورهمی و عصبانیت تهیهکننده دورهمی از مهران مدیری و عصبانیت مهران مدیری از نویسنده و عصبانیت نویسنده از دستمزد پایین نویسندگان و عصبانیت دستمزد پایین نویسندگان از خودش شد که درحال حاضر نویسندگان برای نمردن از گرسنگی ضمن دادن ماساژ و آرامش روانی به این عضو شریف زحمتکش عرصه هنر و ادبیات درحال راضی کردن او به برگشتن هستند.
در این شرایط و با این میزان عصبانیت و با این دیپرشن حادی که دستمزد نویسندگان دارد، راستش یک مقدار شک کردم که آیا شروع مجدد ستوننویسی کار درستی بود یا نه! فعلا من میروم یک دوری میزنم ببینم صلاح است که بعدا مزاحم شوم یا نه.