شهروند| حسین علیزاه در حاشیه کنسرت جدید خود در شهر لیون درباره سیل در شهرهای ایران با یورونیوز صحبت کرده است. او در صحبتهای خود از تفاوت وضع آب و هوایی ایران و شهرهای اروپایی گفته است: «وقتی میگویم ایرانی هستم، خودم را نه فقط اهل تهران بلکه اهل همه جای ایران میدانم. در سفرهایم به اروپا میدیدم که وقتی باران میبارد، اروپاییها ناراحت میشوند، چون منتظر آفتاب هستند، اما ما که از ایران میآمدیم، خوشحال میشدیم که باران میآمد. بهار امسال پرباران بود اما مسأله این است که ما که تا این حد از طبیعت انتظار و به آن اعتقاد داریم و از آن صحبت میکنیم، چقدر لیاقت استفاده از آن را داریم؟ وقتی طبیعت به انسان لطف میکند، آدمی باید ظرفیت استفاده از آن را داشته باشد.» علیزاده در بخش دیگری از حرفهای خود درباره خواننده محوربودن موسیقی ایرانی و چگونگی آشتیدادن مخاطب عام با اینگونه از موسیقی توضیح داده است: «مسأله فقط توجهکردن یا نکردن به خواننده محوری نیست. باید دید چه نوعی موسیقی به وجود میآوریم و این موسیقی باید بتواند بیان خودش را داشته باشد. هرچقدر شنونده آشناتر با موسیقی داشته باشیم، کمتر نیاز داریم موسیقی خود را با چیزی ترکیب کنیم. موسیقی ما باید خود را از خواننده و شعر مستقل میکرده تا زبان خود را داشته باشد. یکی از مسائلی که باید روی آن کار بشود و البته میشود، آن است که هر هنری تا چه حد میتواند به شکل مستقل خود را بیان کند. در زمانهای مختلف جامعه ایرانی با بالا و پایینرفتن بار فرهنگ، این نکته نیز در نوسان بوده است. الان دوباره به خواننده محوری بازگشتهایم و در بسیاری از کشورهایی که موسیقی در آنها به صورت مستقل توسعه پیدا نکرده، بیشتر در بند ترانه، شعر و خواننده است، حال آنکه این بخشی از موسیقی است و همه آن نیست. در دنیایی که موسیقی در آن بلوغ پیدا کرده، هر دو گونه موسیقیسازی و آوازی به شکل برابر و متوازن حضور دارند.» آنطور که او گفته، موسیقی ایرانی در دنیا اهمیت زیادی پیدا کرده است: «امروز جشنواره مهمی نیست که موسیقی ایرانی در آن اجرا نشود و در چهار پنج دهه اخیر موسیقی ما در منطقه خودمان از همه فعالتر بوده است. جالب است که غربیها هم در این زمینه متحول شدهاند و اگر میخواهند موسیقی جامعه دیگری را تجربه کنند، به طرف آن میآیند و به آن سر میزنند. حال آنکه همیشه این رابطه یکطرفه بوده، یعنی اگر با هندیها یا غربیها کار کردیم، موسیقی ما بود که شکل موسیقی آنها را به خود میگرفت و آن موسیقی غالب بود. اخیرا تجربه خوبی با گروه موسیقی «تریوی رامبراند» در هلند داشتم. گروهی که موسیقی جاز و کلاسیک را همزمان کار کردهاند. آنها وقتی بناست موسیقی ایرانی کار کنند، حتی پیانیستشان کوکساز خود را به ربع پرده تغییر میدهد و آنها تمهای ایرانی را کار میکنند.»