این روزها بار دیگر لیبی به کانون بحران در شمال آفریقا تبدیل شده است. کشوری که یکی از ۱۰ صادرکننده اصلی نفت در جهان است و تولید ناخالص ملی سرانه آن جزو بالاترینها در آفریقاست، بعد از پشتسرگذاشتن تجربه 4دهه رژیم دیکتاتوری، هنوز نتوانسته است از تبعات انقلاب تابستان 2011 فاصله بگیرد و نقش یک کشور متعادل را، حداقل به همان اندازه که زمان قذافی از آن انتظار میرفت، ایفا کند. بعد از پشتسرگذاشتن غائله گروههای تکفیری و سرکوب عناصر داعش، اینک زیادهخواهیهای یک ژنرال قدیمی ارتش، لیبی را بار دیگر بر لبه یک جنگ داخلی خونبار قرار داده است. ژنرال خلیفه حفتر، رفیق سابق معمر قذافی که البته بعدها مغضوب رهبر لیبی شد و تا انقلاب تابستان 2011 زندگی در خارج از کشور را برگزید، اینک به پشتوانه هواداران مسلح خود و البته پشتیبانی تعدادی از کشورهای خارجی خیال قبضهکردن قدرت را در سر میپروراند و عجیب آنکه جهان هنوز موضع محکم و مشخصی را در قبال اعمال او اتخاذ نکرده است.
لیبی شرقی، لیبی غربی
لیبی از سال 2017 میلادی رسما به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شده است، به این ترتیب که دولت قانونی به نخستوزیری فائز سراج در طرابلس مستقر بوده و بخش غربی کشور را در دست دارد. از آنسو ژنرال خلیفه حفتر و نیروهای وفادار به او نیز نیمهشرقی کشور را در دست داشته و مقر خود را شهر بنغازی قرار دادهاند. تعلل دولت قانونی لیبی در اداره امور داخلی کشور، خصوصا از زمان شورش تکفیریها و سربرآوردن داعش که مصیبتهای فراوانی را برای بخشی از مردم این کشور به بار آورد، امری مسجل است و درست همین بیکفایتی باعث شد تا کسی چون خلیفه حفتر عَلَم مبارزه با تروریسم را در دست گرفته و به قهرمان تبدیل شود، اما این میان مقصود اصلی ژنرال حفتر که جز قبضه تام و تمام قدرت را برنمیتابد نیز، نباید نادیده گرفته شود چه آنکه به عقیده بسیاری از آگاهان به مسائل لیبی این ژنرال قدیمی شبیهترین فرد به دیکتاتور سابق لیبی از لحاظ مرام و مسلک است.
نقش مسکو و ریاض
حمله چند روز پیش نیروهای ژنرال حفتر به جنوب طرابلس پایتخت لیبی، از عزم او برای یکسرهکردن داستان خبر میدهند اما چیزی که این میان بیش از هر چیز دیگری عجیب مینماید، ترکیب حامیان او در بین کشورهای خارجی است که از روسیه تا عربستان، مصر و امارات متحده عربی را در برمیگیرد. مخالفت روسیه با صدور بیانیه تند و تیز بر علیه اقدامات حفتر در شورای امنیت سازمان ملل متحد و همسویی مسکو با عربستانسعودی در قضیه لیبی، آنهم وقتی تضاد منافع این دو کشور در پروندهای چون سوریه را مشاهده میکنیم، از نقشهای عجیب و غریب پرده برمیدارد که فاز نخست آن احتمالا با سقوط دولت فائز سراج در طرابلس و به قدرترسیدن ژنرال شورشی به سرانجام خواهد رسید. لیبی 8سال پس از سقوط قذافی هنوز آبستن حوادث بسیاری است و گویی همه اینها تازه اول ماجراست!