شماره ۱۶۶۴ | ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۰ فروردين
صفحه را ببند
فلکه اول

این وصیت‌نامه من است  | آرزو درزی|   از آن‌جایی که احتمالا بعد از مرگم خیلی‌ها مدعی می‌شوند که محرم اسرارم بوده‌اند و پیششان درد دل می‌کرده‌ام و به همین خاطر ‏چندین ورژن شفاهی از وصایایم خلق خواهد شد، تصمیم گرفتم در یک روزنامه‌ کثیرالانتشار وصیت کنم تا همه چیز شفاف باشد ‏و دیگر حرف و حدیثی نماند.‏ ‏1. با درآمد طنزنویسی احتمالا پول و پله‌ای نخواهم داشت و اگر برای آن یک قِران دوزارِ ته حسابم وصیت کنم، خودم را سبک ‏‌ کرده‌ام. بنابراین، این بخش را کلا به قانون واگذار می‌کنم.‏ ‏
2. رمز موبایل و لپ‌تاپم چهارتا یک است. اگر ارور داد، چندبار دیگر امتحان کنید تا
 باز شود. ‏‏3. عکسی که می‌خواهید برای مراسم قاب کنید را از پروفایل پیکچرهایم بردارید. ترجیحا عکسی که در آن متفکر به نظر برسم و ‏از نیمرخ چپم باشد.‏‏4. اگر کسی سرِ مزار گریه‌ فیک می‌کرد و الکی تو سر و کله‌اش می‌زد، از ثلث اموالم یک گلوله حرامش کنید.‏‏5. به اقوام دوری که می‌خواهند در مورد محل دفن، مکان برگزاری مراسم و بقیه مسائل اظهارنظر کنند، اجازه صحبت ندهید. به ‏طور کلی هیچ‌کس در مورد مراسم من حق ندارد حرفی بزند، به جز خواهرم. ‏ ‏6. اگر کسی ادعا کرد که با لباس سفید و در یک جای سرسبز به خوابش آمده‌ام، چرت محض می‌گوید. من اگر هم بخواهم به خواب ‏کسی بروم، آن شخص تام‌هاردی خواهد بود.‏‏7. حواستان باشد در متن‌های اعلامیه، پلاکاردها و نوشته‌های روی سنگ قبر، فاصله‌ بعد از ویرگول رعایت شود و هیچ‌کدام هم ‏غلط کسره نداشته باشد؛ که اگر داشته باشد روحم تا ابد در عذاب خواهد بود.‏ و درنهایت اگر می‌خواهید واقعا شادروان شوم، در مراسم ختمم شیرینی ناپلئونی بدهید که میهمان‌ها را تماشا کنم و‌هارهار بخندم. ‏امیدوارم به وصیت عمل کرده و چهارتا یک را چندبار زده باشید و موبایل و لپ‌تاپم برای همیشه قفل
 شده باشند.‏


تعداد بازدید :  303