«در زندگی زخمهایی هست كه مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به كسی اظهار كرد چون عموما عادت دارند كه این دردهای باورنكردنی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و...» 68سال پیش در چنین روزی، برابر 19 فروردین 1330 خورشیدی، صادق هدایت، نویسنده شهیر ایرانی و از پدران داستاننویسی نوین ایران در شهر پاریس با گاز خودکشی کرد. هدایت را شاید بتوان یکی از جنجالیترین چهرههای ادبیات معاصر ایران به شمار آورد که سالها بعد از مرگ خودخواستهاش همچنان محور بحثهای چالشبرانگیز است، کما اینکه همین چندی قبل اظهارنظر بهروز افخمی راجع به او بهانهای شد تا موافقان و مخالفانش بار دیگر مقابل هم صفآرایی کنند. شهرت اصلی هدایت به داستانهایی که نوشته است، برمیگردد، اما شاید بسیاری ندانند که او در ترجمه هم دستی داشت و برخی از آثار سارتر، کافکا و چخوف را به فارسی برگردانده است. بسیاری رمان «بوف کور» هدایت را که جملات آغازین آن در ابتدای این متن آمده است، درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران میدانند.