شهاب پاکنگر طنزنویس
درست است که حدود یک ماه از شروع سال نو گذشته اما هنوز عیددیدنیهای کاری ادامه دارد. شما الان وارد هر ادارهای شوید، میبینید که عدهای کارمند خدوم، دمپایی قهوهایپوشان با کت و شلوار دارند میروند عیددیدنی مدیرانشان. در این جلسات عیدانه، مدیر زحمتکش در حالی که یک دمپایی رو بسته با جوراب سفید پوشیده است، ضمن تبریک سال نو مطالب مهمی را به سمع و نظر همکارانش میرساند که ما در ادامه بخشی از آنها را منعکس میکنیم.
معمولا جلسه بازدید عید با یک شوخی ناب مثل «آقای احمدی امسال دیگه قراره با زَن نشسته بشی» و بعد هار هار هار خندیدن حضار شروع میشود تا تیم اجرایی اداره نشان بدهند که سال جدید را با انرژی مضاعف شروع کردهاند. کلیدواژه این جلسات «در راستای» است؛ یعنی مدیران عزیز ما کلا یک «در راستای» میگویند، بعد شروع میکنند هر چیزی دلشان میخواهد را به عنوان برنامه سال جدید به خورد کارمندان و درنهایت مردم میدهند. این عبارت «در راستای» آن قدر معجزه میکند که شما میتوانید در راستای سیاستهای کلان کشور، در حوزه فقرزدایی نسبت به ساخت برج سیزده طبقه در جنگل ابرِ شاهرود اقدام کنید. نکته مهم دیگری که در این جلسات مطرح میشود، بحث مردم است. شاید باورتان نشود ولی تمامی مدیران کشور ما اعتقاد دارند که «حق مردم ما بیشتر از ایناست!» و ما بالاخره نفهمیدیم که این حق مردم که بیشتر از ایناست را چه کسی باید کف دستشان بگذارد.
در جلسات تبریک عید، معمولا مدیران یک گزارش از اقدامات سال گذشتهشان ارایه میدهند؛ ولی چون دنبال کیفیت هستند نه کمیت، عدد و رقمی ارایه نمیکنند و با گفتن «در این زمینه اقدامات موثری انجام شده» سر و ته قضیه را هم میآورند. بعد از ارایه گزارش دقیق از عملکرد سال قبل، مدیران ما به گفتن «به مردم این نوید را میدهیم که امسال یک عیدی خوب برایشان داریم!» مردم عزیز را سورپرایز میکنند (تجربه نشان داده هر چقدر شخصی نوید را غلیظتر بیان کند احتمال پیشرفتش خیلی بیشتر است). به عنوان مثال رئیس اداره فاضلاب به مردم نوید میدهد که به عنوان عیدی، امسال با تمام قوا نسبت به جمعآوری فاضلاب شهری اقدام کنند، یا مدیر شرکت برق به مردم عیدی میدهد که امسال تمام تلاششان را بکنند تا مردم قطعی برق کمتری داشته باشند. مردم هم بعد از خواندن اخبار این نشست، معمولا از خوشحالی در پوست خود نمیگنجند که مدیران زحمتکش کشورمان، همان کاری که قرار است انجام دهند و به خاطرش دارند حقوق میگیرند را به عنوان عیدی به مردم میدهند.
در انتهای جلسه هم معمولا مدیران سعی میکنند با مشخص کردن «اصل اول» در اداره مربوطهشان، سیاست کلان سازمانشان را به کارمندان خدوم گوشزد کنند. آنها معمولا میگویند اصل اول ما پاسخگویی است و بلافاصله میگویند اصل اول ما خدمت به مردم است و بعد از اینکه موزشان را خوردند، میگویند اصل اول ما شفافیت است. بر اساس آخرین نظرسنجی دانشگاه مریلند آمریکا، هر چه یک مدیر بیشتر بتواند «اصل اول» برای ادارهاش تعریف بکند، خفنتر است. جلسات عیدانه به طور معمول در اینجا پایان مییابد و مدیر عزیز به کارمندانش نان برنجی اصل تعارف میکند و کارمندان هم در حالی که دارند با زبان و انگشت لای دندانهایشان را تمیز میکنند، با همان دمپایی قهوهای لخ لخکنان به سمت اتاق رئیس بعدی میروند تا عید را به او
تبریک بگویند.