ریما محمدزاده| «گفتم هواي ميكده غم ميبرد زدل/ گفتا خوش آن كسان كه دلي شادمان كنند»؛ صحبتهایش را با این بیت از حافظ شروع میکند. «ما بینهایتیم» را بهعنوان شعار گروهشان انتخاب کرده. البته فقط به شعار اکتفا نمیکند. وقتش که برسد، اهل عمل است. درباره «رضا کریمی» و گروه دوستداشتنیاش حرف میزنم؛ اهالی محترم خانه هلال غدیر اردکان که داوطلبانه هزارکیلومتر از خانههایشان دور شدند تا گرما را به کلاسهای درس بچههای سیستانوبلوچستان برسانند. او با جمعی از مهندسهای قلب کویر مرکزی ایران به سرزمین ناشناختهها (سیستانوبلوچستان) رفت تا پیام امید را تکثیر کند. کریمی، رئیس خانه هلال غدیر اردکان در ادامه با «شهروند» همراه شده و از فعالیتهای داوطلبانه و سفرِ هزارکیلومتریاش گفته.
«رضا کریمی» چطور با هلالاحمر گره خورد؟
شهريور ١٣٨٠ از سفر مشهد مقدس برميگشتيم كه پدرم را در سانحه تصادف از دست دادم. بقيه اعضای حانواده هم با جراحتهای زيادی در بيمارستان بستری شدند. يكسال قبل از تصادف به عضويت هلالاحمر درآمده بودم؛ اما پس از اين اتفاقِ تلخ، حضورم برای شركت در فعاليتهای عامالمنفعه بيشتر و بيشتر شد. مديرانِ وقت هم كه شرايط و انگيزه و اصرار من برای حضور در پايگاه امدادونجات سيدنورالدين را میدیدند، رايزنی كردند و من امدادگر شدم. به خودم قول دادم تا آخرين توان برای نجات جان انسانها تلاش كنم. البته سن من برای حضور در پايگاه امدادونجات بينشهري خيلي كم بود.
یعنی ابتدا در فعالیتهای جوانان شرکت میکردید؟
بله، و در ادامه به امدادونجات آمدم و درجه ايثار را کسب کردم.
از چه زمانی روی فعالیت داوطلبانه متمرکز شدید؟
از سال 88 تمركزم را بر فعاليتهاي داوطلبانه و انساندوستانه جهت كمك به انسانهاي محروم گذاشتم.
و «خانه هلال غدیر»...
خانه هلال غدير پس از تأسيس با تمركز بر فعاليتهاي داوطلبانه در حوزه صنعت بهعنوان اولين خانه تأسيسشده و فعال در صنعت ايران به شمار میآید. همكاري مديرعامل محترم شركت با اين خانه هلال و رفتار انساندوستانه ايشان درتمام برنامههاي اين خانه هلال پشتوانه محكمي براي ادامه مسير داوطلبي بوده است. خانه هلال غدیر حالا 6سال است که هست.
این خانه هلال چه طرحهایی را دنبال کرده؟
پس از وقوع زلزله كرمانشاه تيمهاي فني، مهندسي و پزشكي اين خانه با حضورِ ٧٠روزه در مناطق زلزلهزده سرپل ذهاب و با همكاري اداره كل بهزيستي كرمانشاه و سرپل ذهاب و همچنین همكاري مستقيم با انجمن اماس ايران در منطقه کارهای مختلفی انجام داد: اهدای كانكس، ارایه لوازم بهداشتي فردي، اهدای لوازم بستري نظير تشکهاي طبي، تخت بستري، واكر و... . همچنین انجام كمكهاي خدماتي و كمك به ايجاد يك كارگاه توليدي خياطي براي بانوان با همكاري شركت بن ريل و انجمن اماس ايران از دیگر فعالیتهای خانه هلال غدیر است.
اعضای داوطلب در«خانه هلال غدیر» چه ویژگیهایی دارند؟
اعضاي داوطلب عضو خانه هلال متشكل از نيروهاي مختصص مهندسي، خدماتي و... هستند .بهطور كلي با توجه به استقرار خانه هلال غدير در شركت آهن و فولاد غدير ايرانيان در تمامي حوزههاي مديريتي و خدماتي عضو داوطلب داريم .اين خانه هلال داراي دو تيم دوچرخهسواري و كوهنوردي است. داوطلبان خانه هلال غدير با روحيه انساندوستي و داوطلبانه در برنامههاي اين خانه همكاري خوبي دارند.
به سفر اخیر شما به سیستانوبلوچستان برسیم. این سفر با چه هدفی انجام شد؟
بعد از ديدن تصاوير دلخراش دو دانشآموز سيستاني تصميم گرفتم براي آموزش هرچه بيشتر اين بچهها و تجهيز كلاسهاي دانشآموزان مناطق محروم سيستانوبلوچستان به اين ديار كهن سفر كنيم. پس از بررسي كامل منطقه بخش بزمان با همكاري مسئولان سازمان داوطلبان و انجام كارهاي مقدماتي و ارتباط با مديريت آموزش و پرورش بزمان راهی منطقه شدیم.
چه کسانی همراه شما بودند؟
آقايان كيوان وحدت، وحيد سيفي، ابوالفضل ميرجاني، مهدي حاجي باقري و رسول سليماني دهنوي. این تیم متشكل از يك عكاس و يك نويسنده جهت انعكاس محروميت منطقه، كارشناسي فرماندهي حريق و دو مهندس جهت نصب سيستمهاي گرمايشي بود.
سفرتان چندروزه بود و چه کار کردید؟
در طول هشت روز حضور در منطقه بزمان، آموزش ٤٨٠دانشآموز در مقاطع مختلف تحصيلي در روستاهاي محروم و دور از دسترس اين منطقه در ارتباط با شناخت و اطفاي حريق و همچنين اقدامات اوليه در برخورد با سوختگي را دنبال کردیم. همچنین توانستیم ٢٠كلاس درسي را به سيستمهاي استاندارد گرمايشي مجهز کنیم. شرايط بارندگي و تخريب راههاي دسترسي به بعضي از روستاها اجازه بررسي و آموزش و نصب سيستمهاي گرمايشي بیشتر را به ما نداد و اميدواريم بتوانيم در مرحله دوم سفرمان به اين منطقه زيبا، از اين روستاها بازديد و مدارس آنها را تجهیز كنيم.
چه بازخوردهایی از مسئولان و افراد محلی گرفتید؟
مسئولان اين بخش در تمامي برنامههاي خانه هلال همراه و همدل بودند. تصور ما از اين منطقه قبل و بعد از حضورمان به كل فرق كرد. دوست دارم تقدير و تشكر ويژهاي داشته باشم از مدیریت آموزشوپرورش بخش بزمان جناب آقاي دكتر سجادي و همچنين رياست محترم هلالاحمر شهر بزمان آقاي اسماعيل كردنسب و مسئول محترم ترابري آموزشوپرورش جناب آقاي اسلامسميع كه در طي روزهاي حضور تيم فني مهندسي شبانهروز با ما همكاري داشتند.
منطقه بزمان چه نیازهای دیگری دارد؟
دانشآموزان اين منطقه به پوشاك و كفش و سيستمهاي الكترونيك نياز دارند. سيستمهايي كه ممکن است در شهرها مورد استقاده قرار نگیرد را میتوان در اين روستاها و برای دانشآموزان به کار گرفت. مدارس به كپسولهاي آتشنشاني و اطفایحريق مجهز نيستند و هيچ کدام آموزش اطفا نديده بودند.
دوباره برای طرح «ققنوس» به این استان سفر میکنید؟
ماموريت ما در اين منطقه تمام نشده و براي ٦٨كلاس درسي ديگر و ٢٥٠٠دانشآموز جهت تجهیز و آموزش نياز به همكاري و همياري خيرين عزيز داريم.
هزینه وسایلها را از چه طریق تامین میکنید؟ ارتباطتان با خیران چطور است؟
با توجه به شفافيت مالي خانه هلال و گزارش لحظهاي و انتشار آن در كانالهاي رسمي خانه هلال، اين خانه توانسته اعتماد خيرين بهخصوص مديرعامل محترم شركت را جذب كند.
تا به حال به سیستانوبلوچستان رفته بودید؟
خیر. الان افتخار ميكنم به اينكه روزهايي از زندگيام را دركنار مردمان غيور این استان سپري کردم.
چه تصوری از این استان داشتید؟
استاني با جاذبههاي توريستي و گردشگري، غني از مواد معدني نظير آهن و شيشه و موادمعدني با دارا بودن چشمههاي معدني آبگرم و كمتر شناختهشده؛ منطقهاي با آبوهوای بسيار عالي در ٣٥٠كيلومتري چابهار؛ بخش بزمان با داشتن خرماهايي مرغوب از نظر كشاورزي نيز مستعد همكاري و كمك است.
چیزی که از نزدیک دیدید، با تصورتان مطابقت داشت؟
تصورمان از اين شهر و مسئولانش فراتر از حد انتظار بود. آنها فوقالعاده بودند .
گویا 6 نهال زیتون هم در بزمان توسط گروهتان کاشته شد. ماجرایش چه بود؟
هر ساله و به مناسبت روز درختكاري، نهال غرس ميكنيم. امسال هم افتخار داشتيم با رسيدن به ششمين سالروز تاسيس خانه هلال غدير تعداد 6 نهال زيتون را به نشانه صلح و دوستي در كنار مزار شهداي گمنام پايگاه امدادونجات و بخشداري بزمان غرس كنيم.
بهیادماندنیترین تصویری که از سفر به سیستانوبلوچستان همراه شما مانده چیست؟
تصور خيلي از ماها از سيستانوبلوچستان ناامني و محروميت شديد منطقهاي است، در حالي كه اصلا اينگونه نبود. احساس امنيت ما در اين شهر بسيار خوب بود. اهالي بخش همكاري خوبي با ما داشتند. دلسوزي بيش از اندازه آنها نسبت به شهر و بخششان ما را بر آن داشت تا با عزم بيشتري مجددا به منطقه برگردیم.
چیزی هست که دوست داشته باشید بگویید و من نپرسیده باشم؟
در پايان از جناب آقاي مهندس اسدالله فرشاد، مدير عامل محترم شركت آهن و فولاد غدير ايرانيان، رياست محترم سازمان داوطلبان جناب آقاي دكتر نصيری، مدير محترم شركت آهن و فولاد غدير ايرانيان جناب آقاي مهندس پاك سيما، رياست محترم جمعيت هلالاحمر اردكان و معاون داوطلبي استان يزد كه همواره ما را حمايت كردند، كمال تشكر و قدرداني را دارم. همچنين از آقاي حسن اكبري و وحيد شفيعي نيز سپاسگزارم.