شماره ۴۴۶ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۶ آذر
صفحه را ببند
بیش از نصف مهاجران غیرقانونی به استرالیا را ایرانیان تشکیل می‌دهند
باید به کجا برسی؟

|  طرح نو  | سپتامبر ۲۰۱۳ بود که حزب کارگر شکست خود را در برابر محافظه‌کاران پذیرفت و ائتلاف لیبرال- ملی‌گرا رهبری را در استرالیا به دست گرفت. ائتلافی که نه‌تنها سرنوشت مردم این کشور، بلکه سرنوشت هزاران متقاضی مهاجرت به آن‌جا را نیز دگرگون ساخت و با به کار بستن قوانین دشوار برای مهاجران غیرقانونی، راه را برای ورود آنان دشوار ساخت.
 سفر غيرقانوني به استراليا اما برای بسیاری از کسانی که این راه را انتخاب می‌کنند از اندونزی آغاز می‌شود. جایی که بسیاری از پناهندگان از آن به‌عنوان «دروازه بهشت» نام می‌برند. دروازه‌ای که آنان را از طریق آب‌های اقیانوس هند و توسط قاچاقچیان به سرزمین رویاهایشان می‌رساند. تا پيش از تغییر سیاست‌های مهاجرتی دولت استرالیا، افرادي که از اين طريق به صورت غيرقانوني به استراليا سفر مي‌کردند، به دليل بعد مسافت دريايي بين استراليا و آسياي جنوبي ازجمله اندونزي، بازگردانده نمي‌شدند و در استراليا بازداشت مي‌شدند تا به درخواست آنها رسيدگي شود و به همين دليل پناهجويان غيرقانوني، اميد داشتند تا در استراليا بمانند. اما با تغيير قوانين مهاجرتي استراليا و براساس اعلام سفارت استرالیا در ایران، این کشور تقاضای اسکان مجدد پناهجویانی را که از تاریخ اول جولای 2014، (10 تیر 1393)، در دفتر سازمان ملل در امور پناهندگان و آوارگان مستقر در اندونزی ثبت‌نام کرده باشند را بررسی نخواهد کرد و به این ترتیب پناهجويان غيرقانوني، حتي يک روز هم در استراليا نگه داشته نمي‌شوند و براساس توافق بين استراليا و کشور کوچک «پاپوآ گينه نو» اين افراد به اين کشور فرستاده مي‌شوند تا در آن‌جا تحت بازداشت قرار گيرند.
 پاپوآ، برای این مهاجران اما نه برزخ که به دوزخ بدل شده است. دوزخی که سختی زندگی و بلاتکلیفی در آن عرصه را بر آنان چنان تنگ کرد که بسیاری از آنان مجبور به بازگشت شدند و از سویی این سختگیری‌ها عاملی شد تا از روند مهاجرت‌های غیرقانونی تا حد بسیاری کاسته شود و براساس اعلام دفتر سازمان‌ملل در اندونزی، ثبت‌نام پناهجویان در این کشور به شدت کاهش یابد و تعداد پناهجویان ثبت‌نام شده از حدود 100 نفر در روز به 100 نفر در هفته کاسته شود.
 همچنین براساس اخبار غیررسمی از حدود 30‌هزار مهاجری که در یک‌سال گذشته به‌صورت غیرقانونی مهاجرت کرده‌اند، در حدود 6 تا 7‌هزار نفرشان به کشورهایشان بازگشته‌اند. با این وجود همچنان ایرانی‌ها ازجمله اصلی‌ترین مهاجران به استرالیا بوده‌اند.
«پائول فولي» سفير استراليا در تهران، بزرگترين گروه پناهجويان غيرقانوني به استراليا را ايراني‌ها می‌داند و می‌گوید: «طی آخرين آماري که در این خصوص داريم، در ‌سال 2013 تا سوم سپتامبر، 7430 ايراني تلاش کردند تا با قايق و به صورت غيرقانوني خود را به استراليا برسانند و اين تعداد از مجموع 18916 نفري است که خواستند از اين طريق به استراليا برسند. پس مي‌بينيم که تعداد مهاجران ايراني غيرقانوني به استراليا، حتي بيشتر از يک‌سوم کل مهاجران است. گروه بعد جمعيتشان حدود 2000 نفر است که شامل افغاني‌ها هستند و پس از آن از کشورهاي ديگر ازجمله پاکستان و سريلانکا. پس تا اينجا در ‌سال جاري، ايران بزرگترين کشور فرستنده مهاجران بوده است.» قوانین سخت‌تر شده است اما همچنان بسیاری جانشان را به دست قاچاقچیان انسان و دریای طوفانی می‌سپارند. بسیاری که دغدغه‌شان داشتن زندگی بهتر است اما نه زندگی در دوزخ پاپوآ.
باز هم می‌رفتم!
مصطفی در ‌سال 1392، تنها 26‌سال داشت که خطر مهاجرت غیرقانونی را به جان خرید و از راه دریا روانه استرالیا شد. داستان او اما فرق داشت. کسی که با داشتن مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی و همچنین اتمام خدمت سربازی، باز هم خطر مهاجرت غیرقانونی را پذیرفت تا به گفته خودش راه آسان‌تری را برای رفتن در پیش گرفته باشد. راهی کم هزینه‌تر و با صرف زمانی کمتر. او اما تنها دلیل رفتنش به این شیوه را هزینه و زمان کمتر نمی‌داند و به «شهروند» می‌گوید: «دلایل متعددی برای رفتن داشتم و از آن جمله این بود که با وجود تحصیلات به آینده امیدوار نبودم و از سویی از وضع اقتصادی، معیشتی و... کشور هراس داشتم. فقط می‌خواستم بروم و شاید به همین دلیل هم راه غیرقانونی را برای رفتن انتخاب کردم که زمان و هزینه کمتری می‌برد و در حقیقت آسان‌تر بود هرچند پرخطرتر.» خطری که به قیمت جان بسیاری از مهاجران غیرقانونی تمام شد. مصطفی که خود 4 روز را سرگردان میان آب‌ها سپری کرده دراین‌باره می‌گوید: «کسی که در این راه قدم می‌گذارد باید بداند که شاید راهش بی‌بازگشت باشد. من خود 4 روز در دریا بودم و سختی‌های بسیاری کشیدم. بسیاری از گروه‌ها غرق شدند و هرگز پایشان هم به استرالیا نرسید. با این حال زمانی‌که وارد استرالیا شدم هرگز با رفتار بدی توسط پلیس این کشور مواجه نشدم. چون آنها می‌دانستند که ما از نظر روحی و جسمی در شرایط بحرانی قرار داریم و به همین دلیل هم با ما مدارا کردند و ما را به کمپ فرستادند اما واقعیت اینجاست که قصه مهاجران غیرقانونی تازه از زمانی آغاز می‌شود که از کمپ‌ها خارج می‌شوند. من 3 ماه در کمپ بودم و بعد وارد کشور شدم اما به ثبات رسیدن، سیتی‌زن شدن، پیدا کردن کار و ... تازه این‌جا آغاز ماجراست.» ماجرایی که برای هر کدام از مهاجران ماجرای جداگانه‌ای است. افرادی که هر یک به دلیلی رخت سفر بستند. برخی نرسیدند و برخی دیگر هم عطایش را به لقایش بخشیدند و بازگشتند. مصطفی اما تعداد افرادی که مانند او با شرایطی مشابه دست به چنین کاری بزنند را اندک می‌داند و درخصوص همسفران راه دشوارش می‌گوید:  «در این مدت آدم‌های متفاوتی دیدم که هرکدام برای خودشان قصه‌ای داشتند اما بیشتر افراد به دلیل نارضایتی از شرایط زندگیشان به سمت مهاجرت، آن هم به این شکل روی آورده بودند. گروهی که با آنها همسفر بودم هم بیشتر ایرانی تبار بودند و افراد تحصیلکرده
هم میان آنها انگشت شمار بود. بیشتر کسانی بودند که دارای کسب و کار بودند یا دارای سواد اندک یا از افراد طبقه پایین جامعه بودند که بسیاری از آنها به دلیل سختی زندگی و دیدن شرایط که با ایده‌آل آنها متفاوت بود، تصمیم به بازگشت گرفتند که تعدادی از افرادی که با آنها همسفر بودم هم جزو این گروه قرار دارند و حالا دیگر به ایران بازگشته‌اند. من هم همچنان پس از 2‌سال نتوانسته‌ام به ثبات در این کشور برسم درحالی‌که چنانچه قوانین و سختگیری‌ها مانند گذشته نبود، من تاکنون باید شهروند استرالیا می‌شدم.» او اما پرسش آخر را قاطع‌تر از تمامی پرسش‌ها پاسخ می‌گوید. وقتی می‌پرسم اگر امروز در ایران بودی، با شرایط دشواری که دولت استرالیا درحال حاضر ایجاد کرده است، باز هم حاضر بودی که این خطر را به جان بخری؟ او تنها یک جمله می‌گوید: «بله. شک ندارم که باز هم می‌رفتم!»
تکمله: تردید نمی‌توان کرد که کسی باید مهاجر باشد تا بتواند گزارشی دقیق از یک مهاجرت بنویسد، گزارش دقیق یعنی این‌که دردهای مهاجرت هم باید در آن گزارش روی کاغذ ریخته شوند. بگذارید سوالی بپرسیم: آدم باید به کجا برسد که رفتن را به ماندن ترجیح دهد؟ پاسخ به این پرسش بی‌تردید مبین دردهای آشکار و نهفته اجتماعی خواهد بود. پرسشی که پاسخ‌هایی مشابه دارد و حالا چندی است که در سینه بعضی مهاجران در اعماق اقیانوس‌ها مدفون می‌شود.


تعداد بازدید :  302