| علیرضا سعیدی | موسس تیم نجات موج پیشرو|
امروزه در شرایطی به سر میبریم که همه روزه اخباری مبنی بر وقوع حوادث کوچک و بزرگ به گوش میرسد. با مرور حوادثی که در همین یکی دوسال اخیر رخ دادهاند، میتوان به شرایط بسیار ناایمن در بسیاری از بخشهای جامعه پی برد. از ناایمنیهای موجود در صنایع گرفته تا هزاران کشته تصادفهای جادهای، آتشسوزیهای بزرگ و کوچکی که فروریزش ساختمان پلاسکو یک نمونه واضح آن است، حادثه اخیر سقوط هواپیما در کرج، حادثه آتشسوزی کشتی سانچی، آتشسوزیهای پیدرپی در پتروشیمی بوعلی ماهشهر و حوادثی که منجر به مرگ هموطنانمان در حوادث گازگرفتگی ناشی از منوکسیدکربن میشود و حریقهایی که موجب سوختن همین تعداد معدود جنگلهای باقی مانده در اقلیم کشور میشوند، همه و همه یک نکته را یادآور میشوند که حوادث همیشه و همه جا انسان و جوامع انسانی را مورد تهدید قرار میدهند. اما این مسأله که چرا این حوادث با این ضریب تکرار بالا رخ میدهند فقط یک سوی ماجرا است که باید آن را در روش اجرای استانداردهای ایمنی در بخشهای مختلف جستوجو کرد. اما این سکه روی دیگری نیز دارد و آن راه و روش مقابله با حوادث است. اصولا رویکرد همه کشورهای جهان پیشگیری از وقوع حادثه، بهویژه حوادثی است که منشأ آنها خطاهای انسانی و نواقص تجهیزاتی است که برای انجام این کار میتوان رویکردهای پیشگیرانه را مدنظر قرار داد، اما رویکرد دیگری نیز وجود دارد که نباید از آن غافل بود و آن توجه به روشهای مقابله و کنترل حوادث است. در رویکرد کنترل حوادث مسائل زیادی دخیلاند که برای نمونه میتوان به سازماندهی، تجهیزات، آمادگی، بودجه، برنامهریزی و از همه مهمتر منابع انسانی کارآمد اشاره کرد. این منابع انسانی کارآمد هستند که تجهیزات را بهکار میگیرند، آنها را سازماندهی و برای کنترل یک حادثه برنامهریزی و اقدام میکنند. در بسیاری از حوادثی که در بالا ذکر شد، تعداد بسیاری آتشنشان و امدادگر که برای آموزش آنها هزینههای زیادی صرف شده است جان خود را از دست دادهاند. اگر بهطور اجمالی این حوادث را مرور کنیم، به آمارهای ناراحت کنندهای برخواهیم خورد. مرگ 16 آتشنشان در حادثه دلخراش پلاسکوی تهران مهمترین نمونه اینگونه حوادث بوده است، اما این آمار فقط محدود به پلاسکو نمیشود. کشته شدن آتشنشان مشهدی در حین اجرای عملیات امدادی در جریان یک حادثه بزرگراهی در سال 1397، شهادت سید احسان جامعی آتشنشان تهرانی که در دی ماهسال جاری پس از اتمام عملیات امدادی به دلیل برق گرفتگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و نیز آتش نشانانی که در جریان حادثه انفجار قطار نیشابور جان باختند و همچنین سایر شهدای عزیز امدادگری که ذکر آنها در این مقال نمیگنجد، نشان از این دارد که ما حتی در فاز کنترل حوادث نیز شاید آنگونه که باید درست عمل نکردهایم. یکی از مصادیق عملکرد صحیح در کنترل حوادث، حفاظت و صیانت از جان پرسنل امدادگر و آتشنشان است. بررسی حوادثی که منجر به مرگ یا آسیب شدید به آتشنشانان و امدادگران شده است بیانگر این موضوع است که ما میتوانستیم با توجه بیشتر به بحث ایمنی پرسنل عملیاتی در جریان کنترل حوادث بهتر عمل کنیم. متن استانداردهایی که در مورد عملیات امدادی وجود دارد مبین این موضوع است که تیمهای امدادی و آتشنشانی باید دارای یک افسر ایمنی در کنار فرمانده حادثه باشند. وظایف و تکالیف افسر ایمنی حادثه در یک نکته بسیار مهم خلاصه میشود و آن حفاظت از جان کارکنان تیمهای امدادی است. باید بپذیریم که ایمنی در کار اتفاقی به دست نخواهد آمد. سازمانهای امدادی ما باید بپذیرند که برای حصول ایمنی باید تغییر کنند. امروزه درحالیکه به دهه 1400 نزدیک میشویم باید توجه بالاتری به حفاظت از منابع خود معطوف کنیم. برای حفاظت از منابع ملی و سرمایههای اجتماعی این مرز و بوم، نیروهای امدادی سالم و سرحال نیاز داریم و این مسأله لزوم ارتقای وضع ایمنی امدادگران و آتشنشانان را به ما یادآور میشود.