درنگ شهروند| خاطرات دوران دانشجویی بالاخص آنان که دستی بر آتش نوشتن دارند میتواند جذاب باشد. برای ما ایرانیان پرسهگردی در خاطرات یکی از کارهای شیرین و چه بسا پرفایده است. خاطره اتفاقی است که ما را به گذشته میبرد و در گذشته به جستوجوی چیزی این سو و آن سو میکشاند. در این جستوجوها اما ذهن خواننده به پستوهایی سرک میکشد که پیش از این امکان گشایش آنها وجود نداشته است. برخی هنرمندان بزرگ امروز اما از دوران دانشجویی نخستین آثار خود را آفریدهاند. استاد احمدرضا دالوند، نقاش و گرافیست معاصر ما مجموعهای از خاطرات جان شکار خود را آماده انتشار دارد. از ایشان درخواست کردم تا به مناسبت فرارسیدن روز دانشجو، نقبی به خاطرات آن روزها بزند. اتفاقا خاطرهای جذاب و حیرتانگیز را به «شهروند» هدیه دادند. خاطرهای که ضمن مرور روزهای رفته، جذابیت ارتباط هنرمندان معاصرمان با یکدیگر را نشان میدهد. آن روزها هرچه که بود اکنون در قاب کلمات و خاطرات باقی ماندهاند. روزگار دانشجویی فراز و فرودهای بسیاری دارد. درس خواندن، به فکر معاش بودن، آیندهنگری، جدال با سختیها و عبور از تنگناهایی که پیش روی دانشجو عرض اندام میکنند همه از مواردی است که وقتی با کلمات همخانه میشوند جذابیت و معصومیتی نگفتنی مییابند. بسیاری از نویسندگان، شاعران، منتقدان و مترجمان، نخستین آثار خود را در چنین فضایی نوشتهاند و از دل این فضا، به عرصه نویسندگی و هنر رسیدهاند. شاید بازخوانی برخی خاطرات از بزرگان هنر و نویسندگی بتواند چراغ صاعقه آفرینشگری در عرصه اندیشهنو را بیفروزد. شاید ...