شماره ۴۴۵ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۵ آذر
صفحه را ببند
غواصی خاطرات کودکانه، مکتب‌خانه‌ها، خلق‌وخوی شهریان و همشهریان
بر پیشخوان اندیشه‌ورزان

|  فاطمه رحمدل  |

صدای گریه طفلان
صدای گریه طفلان ز مکتب‌ها کتابی است که با محوریت  درآمدی بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران توسط دکتر کیومرث فلاحی نوشته و منتشر شده است. این کتاب چشم‌اندازی جذاب از مبحث کودک و آموزش در ایران را به تصویر می‌کشد.  کودکان و نوجوانان ازجمله آینده‌سازان هر جامعه‌اند که از اصلی‌ترین سرمایه‌های اجتماعی محسوب می‌شوند. این سرمایه‌های کشور، از دل خانواده یعنی مهم‌ترین ساختار اجتماعی و نخستین و بادوام‌ترین گستره رشد انسان‌ها سربرمی‌آورند.
مدرسه و آموزش و پرورش نیز به منزله دومین عرصه تربیت افراد است و انسان، در سنین نوجوانی بیشترین وقت خود را در آن‌جا می‌گذراند. به همین خاطر این محیط نقش بزرگی در تربیت، آموزش، پرورش، هدایت و یادگیری آموزه‌های اجتماعی و انسانی و... دارد. بنابراین این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است.
 مکتب‌خانه‌ها در ایران از دیرباز وظیفه تربیت نونهالان را برعهده داشته‌اند. به‌گونه‌ای که مردم کودکان خود را برای آموختن به مکتب‌خانه‌ها می‌سپردند. مکتب‌خانه‌ها وظیفه مشخصی داشته‌اند. این وظایف را می‌توان در مرور تاریخچه مکتب‌خانه‌ها بازخوانی کرد. براساس آن چه در تعریف مکتب‌خانه در فرهنگ‌های لغت و دایره‌المعارف‌های ایران آمده است، وظیفه مکتب‌ها به چند بخش تقسیم می‌شده است.
آموزش به مفهوم آشنا ساختن دانش‌آموزان به شکل حروف الفبا و حرکات و اصوات آن، یادگیری تکلیف اجتماعی و یادگیری چگونگی مشارکت کردن با دیگران در امور اجتماعی و...  در آن‌جا دانش‌آموزان سعی می‌کردند که به وظایف خود تا حد امکان به‌خوبی رسیدگی کنند و خوب یاد بگیرند. البته بعضی اوقات مردم در یک خانواده یک فرزند خود را به مکتب می‌فرستادند و همان یک فرزند دیگر کودکان را در خانه آموزش می‌داد. این روند آموزش کودکان به نوبه خود   ارزش یادگیری و آموزش در فرهنگ ایرانی را نشان می‌دهد. ناگفته نماند که بزرگان علم و ادب و فرهنگ در ایران قدیم از همین مکتب‌خانه‌ها و شیوه آموزش برخاسته‌اند. حال بایستی برای درک عمیق‌تر شیوه و شگردهای آموزش در قدیم و تاثیراتی که بر فرزندان گذاشته می‌شد به گذشته‌های دور دست و خاطرات به‌جامانده در آن موارد رجوع کرد. این مبحث در حقیقت رویکرد جامعه‌شناسی به مسائلی است که در جوامع امروزین به‌عنوان ارکان علم جامعه‌شناسی قابل مرور هستند. بازگشت جامعه‌شناسانه به موضوعات آموزشی می‌تواند در تربیت هرچه بهتر و شناختن هرچه بیشتر سرمایه‌های انسانی اجتماعی کشورمان موثر واقع شود.
کتاب صدای گریه طفلان ز مکتب‌ها... به این موضوع بسیار مهم، حیاتی و جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران می‌پردازد. نویسنده این کتاب که خود ازجمله فرهنگیان و دلسوزان حوزه آموزش و تربیت نیروی انسانی است، در این اثر خود نگاهی مقدمه‌گونه بر جامعه‌شناسی آموزش و پرورش در ایران دارد. او با مروری بر شیوه آموزش گذشته و جستاری در ادب پارسی و مقایسه آن با شکل آموزش امروزی در مدارس، سعی دارد تا تأثیر خوبی بر رشد و ترمیم روند آموزش و یادگیری در ایران داشته باشد.
صدای گریه طفلان ز مکتب‌ها... از سه فصل تشکیل شده است. در فصل نخست آن با هدف یافتن دیدگاه نیاکانمان درباره معنی و کارکرد کلمه‌هایی چون معلم، درس و مدرسه، به معنای امروزین این واژه‌ها پرداخته شده تا مقایسه و درک این مفاهیم در نزد پیشینیان و تفاوت آن در جهان امروز و جامعه پیش‌رو ممکن شود.
نویسنده در فصل دوم با عنوان «مولفه‌های آموزش و پرورش سنتی به روایت ادب فارسی» به مخاطب کمک می‌کند تا با دیدی جامعه‌شناختی و روانشناسانه در برخی آثار گذشتگان که آکنده از گریه‌ها و ناله‌های کودکان و نوجوانان مدرسه‌ای است کاوش کند تا به این نکته برسد که مدرسه‌های رسمی ما در طول تاریخ، از نظر تعلیم ارزش‌های اجتماعی و ارتباط انسانی، به نوبه خود از عاملان عدم رشد فرد و جامعه بوده‌اند و برای اصلاح این معضل باید چاره‌ای اساسی اندیشید.
فصل سوم نیز به توضیح و بررسی پاره‌ای از پژوهش‌ها که در سالیان اخیر درخصوص نظام تعلیم و تربیت و کارآیی کتاب‌های درسی به انجام رسیده است، می‌پردازد و به این مسأله اشاره می‌کند که روند آموزش و پرورش کنونی دنباله‌رو همان سنت پیشین، یعنی تعارض مدرسه با جامعه است و سردرگمی دانش‌آموزان و احساس بی‌سرانجامی در میان نوجوانان و جوانان و... را از شاخص‌های این‌گونه پروریدن می‌داند.
ایراد کوچکی که می‌توان برکتاب حاضر وارد کرد حجم کم آن است. زیرا همان‌گونه که در کتاب هم به آن اشاره شده «مدرسه فرهنگستان یک قوم و ملت است، چرا که فرهنگ در این‌جا آموخته می‌شود و از نیاکان به نوباوگان می‌رسد». بنابراین پرداختن به چنین مسأله با اهمیتی توضیح و تفسیر بیشتری می‌طلبد.


تعداد بازدید :  307