داریوش مصطفوی رئیس اسبق فدراسیون فوتبال
همه ما در زندگی خود اشتباهات ریز و درشتی انجام دادهایم. با این وجود برخی از اشتباهات آنقدر فاحش هستند که ممکن است آدم تا آخر عمر، حسرتشان را بخورد. انتقاد از دورهای که ریاست فدراسیون فوتبال را به عهده داشتم شامل دو بخش اصلی است. یکی از این بخشها مربوط به کارهایی است که مدیران بالادستی باید انجام میدادند تا ما بتوانیم اهدافمان را پیادهسازی کنیم و دیگری وظایفی است که مدیران بالادستی به عهده ما میگذاشتند اما ما نمیتوانستیم به نحو مطلوب، از پس انجام آنها برآییم. شرایط اجتماعی به صورتی بود که امکان انجام این کارها وجود نداشت. یکی از اصلیترین عوامل تاثیرگذار بر نحوه انجام فعالیتها، بودجه است که در اختیار يك مدير قرار میدهند. هر مدیری که وارد کارزار فعالیتهای مدیریتی میشود باید امکانات موردنیاز را در اختیار داشته باشد. زمانی که مسئولیت ریاست فدراسیون فوتبال یا باشگاه پرسپولیس را بهعهده داشتم، مشکلات مالی وجود داشت البته همیشه مشکلات مالی وجود داشته است. بنابراین اصولا امکان فعالیت بهصورت حرفهای وجود نداشت. جریان حرفهای نباید منتظر کمک دیگران باشد، باید بهنحوی اسپانسر و حامی مالی را جذب سازمان یا مجموعه خود کند که نیازمند کمک دیگران نباشد. در آن دوره ارگانهای مرتبط امکان همکاری با ما برای جذب کردن اسپانسر را نداشتند. همه میدانند فوتبال با تبلیغاتش زنده است. وقتی وضع بهصورتی است که تلویزیون نمیتواند هزینه تبلیغات فوتبال را تأمین کند، چطور میشود از مدیری که دست و پایش برای انجام فعالیت بسته است، انتظارهای عجیب و غریب داشت. مرحله دوم مربوط به کارهایی بود که باید خودمان آنها را انجام میدادیم اما بهدلیل کمبود سواد و مدیریت درمورد آنها بهصورت ناقص عمل میکردیم. بهعنوان مثال برخی مواقع اختلافاتی را که بین باشگاهها و فدراسیون وجود داشت به نحوی که لازم بود رفع نکردیم. در چنین شرایطی اصلا نیازی به پول نبود. آنچه موردنیاز بود مدیریت قوی بود که باید از سوی مدیر ارشد اعمال میشد. بهعنوان مثال اختلاف بین علی دایی و محمد مایلیکهن ازجمله آن اختلافهایی است که میشد با مدیریت و دانش جلویش را گرفت. در زمان مدیریتم، باید بعد از 20سال تیمملی ایران را به جامجهانی میبردم، هماهنگیهای لازم را با دولت انجام میدادم و زیرساختهای موردنیاز برای بهبود وضع باشگاههای فوتبال را مهیا میکردم. من این کار را نکردم. افسوس همیشگی من این است که چرا وقتی 4میلیارد تومان از طرف فیفا به فدراسیون فوتبال ایران دادند، آن مبلغ را به باشگاهها ندادم. من با قدرتی که در فیفا داشتم، میتوانستم پول را از فیفا بگیریم و به باشگاهها تزریق کنم، اما این کار را نکردم. میشد با هماهنگی بانکها، وامهای بلندمدت و ارزان در اختیار باشگاهها قرار داد اما این کار را هم نکردم. افسوسم آن است که چرا در دورهای که از دستم برمیآمد پایه فعالیت حرفهای در فوتبال را ایجاد کنم، کوتاهی کردم. به واسطه فقدان برنامهای درست و کلان نتوانستم فوتبال را از راه و روش درست وارد جریانات حرفهای کنم. این اشتباهات بزرگ باعث میشود حسرت همیشگی با من همراه باشد. امروز فوتبال ما اصلا باشگاه ندارد. فقط چند تیم داریم که در کنار هم دارند لیگ را برگزار میکنند و بس.