امین فرجپور روزنامهنگار
در این روز و روزگاری که رسانههای اجتماعی تا بطن جامعه نفوذ کردهاند، من جزو معدود آدمهایی هستم که هنوز روزنامههای چاپی میخوانم و اخبار را بیشتر از این راه متوجه میشوم. برای همین هم صحبتهای معروف جناب استراتژیست فضای مجازی درباره «بارداری از طریق دو گیگ اینترنت رایگان» را تازه دیروز شنیدم.
در این چند دهه اخیر دیدهایم که اگر دولتمردان تصمیمی بگیرند و بخواهند کاری انجام دهند، اگرهزار دلیل و برهان هم مبنی بر اشتباه بودن آن تصمیم پیشرویشان قرار گیرد، از آن تصمیم برنمیگردند. مردم هم که قربانشان بروم جز شوخی با جدیترین کمبودها راه دیگری بلد نیستند. چنین میشود که ما در تصمیمگیریهای اشتباه رکوردشکن میشویم و بعد هم که میفهمیم اشتباه کردهایم و از تصمیممان برمیگردیم، باز هم درسی نمیگیریم و شروع میکنیم به تکرار همان اشتباهها با سروشکلی دیگر.
آنهایی که سنشان به دهه شصت و هفتاد میرسد، قطعا یادشان است که آن روزها جرم داشتن ویدیو کم از قاچاق مواد نداشت، گیرم فقط در این مورد پای اعدام در بین نبود که در آن یکی صادر میشد. بعدتر این ممنوعیت در مورد ماهواره تکرار شد. بعد از آن ریشه تمام معضلات اجتماعی را در فیسبوک دانستند، اما دیدیم که فیسبوک هم فیلتر شد و از آمار فساد و جرم و جنایت کاسته نشد. بعدتر ماجرای وایبر پیش آمد- که ظاهرا همین جناب استراتژیست آن زمان هم در مورد وایبر چیزکی گفته بودند- و تلگرام. حالا هم که نوبت بدبخت اینستاگرام رسیده که مقصر تمام فسادهای بادلیل و بیدلیل این مرزوبوم شود.
نمیدانم واقعا آنهایی که رسانههای اجتماعی را در فساد و فحشا و مسائل امنیتی و مواردی از این دست مقصر میدانند، به حرفهاشان اعتقاد دارند یا اینکه در جهت اشتغالزایی برای خودشان به حرفه کشف مفاسد این رسانهها مشغول شدهاند. اما این را میدانم که این ادعاها، دقیقا همانگونه که در مورد سینما هم وجود دارد، کاملا موهوم و غیرمنطقی هستند.
یکزمانی مد شده بود که شماری از استراتژیستها در فیلمها و کارتونهایی اروپایی و آمریکایی بگردند و از آنها پیامهای ضد ایرانی یا اهدافی در جهت بههم زدن بنیان خانواده استخراج کنند. آن زمان هم نوشتم که آقایان، دوستان، هیچ فیلمسازی نمیآید با این هدف که زن و شوهرهای یک جامعهای را دههاهزار کیلومتر آنسوتر به فساد و خیانت وادار کند، فیلم بسازد. معمولا جامعه هدف هر فیلمی یا هر اثر هنری دیگری سازنده است و اصولا بازگشت سرمایه در آن محیط است که رخ خواهد داد. بله، یک فیلم میتواند تاثیرات مخرب و منفی داشته باشد، اما اینگونه نیست که آن را بهخاطر این تاثیرات مخرب، آنهم بر ایرانیها ساخته باشند. آن فیلمها اول در اروپا و آمریکا نمایش داده شده و بعد به ایران رسیدهاند. حالا این جملات را درباره رسانههای اجتماعی هم تکرار میکنم.
بله، میدانیم که فضای حاکم بر برخی از پیامرسانها سالم نیست. بر منکرش لعنت. اما نکته در این است که این فضای ناسالم نه به آن پیامرسانها، بلکه به جامعه کاربران آن پیامرسانها مربوط است. جامعهای که اگر آن پیامرسان هم فیلتر شود، بهجایی دیگر کوچ میکنند. مگر در موارد قبلی این اتفاق نیفتاد؟