قاسم پورحسن استاد فلسفه
بعد از دوره مدرن تعریف متمایزی از جامعه واکنشهای موثر صورت پذیرفت؛ جامعه پویا را باید جامعه واکنشهای موثر دانست. در این تعریف 3 مولفه لزوم پویایی و رسیدن به واکنشهای موثری که عنوان شد، نیاز است. مولفه نخست وجود احزاب، موسسات و نهادهایی بود که منشأ و خاستگاه اجتماعی داشتند نه سیاسی؛ افراد در یک مناسبات معقول دست به کنشهای نظاممند موثر برای پیشبرد اهداف مشترک خود میزدند. هر نقش در بافتهایی که نظام کل را تشکیل میداد، فعالیت داشت و وجود این نهادها افقها را ترسیم میکرد که در آن هر فردی نقشی از یک کل را برعهده دارد و فرد خود را جدا از دیگری نمیدید. مولفه دوم آزادی است؛ جامعه بدون آزادی هیچ نیرویی برای انجام فعل موثر ندارد؛ به عبارت دیگر زمانی میتوانیم از آزادیهای موثر سخن بگوییم که همه افراد انسانی در چارچوبی که از سوی قانون تعریف شده است در حوزههای اجتماعی، سیاسی، فکری، فرهنگی و اقتصادی بتوانند استعدادهای خود را بروز دهند و جامعه و نظام سیاسی مطلعی برای این نقشآفرینی سیاسی باشد. آزادی عنصری است که چنان از درجه اهمیت برخوردار است که شاید بتوانیم بگوییم مهمترین مولفه جامعه واکنشهای موثر، همین مفهوم است. هر جامعهای که فاقد آزادی باشد دچار یأس و سرخوردگی میشود آنچنان که افراد به سوی انفعال و بیتفاوتی پیش میروند؛ به بیان دیگر جامعه بدون آزادی جامعهای سرخورده است و هیچ علایم حیاتی که در آن جامعه به معنای یک مجموعه محسوب شود و انداموار باشد و مثل بدن انسان همه اعضا برای حیات و پویایی فعالیت کنند، دیده نمیشود.
آزادی مفهومی است که دستخوش تغییرات زیادی میشود؛ برخی آزادی را در چارچوبهای موردنظر خود تعریف میکنند. گاهی آزادی را درون محدودیتهایی میکنیم و تصور داریم این همان چیزی است که باید باشد؛ با این حال جامعهای پویاست که در آن هم آزادیهای فراگیر باشد و هم انسانها از آزادیهای معقول برخوردار باشند. هیچ اندیشهای بدون آزادی تحقق پیدا نمیکند و هیچ چیز بدون آزادی رشد نمییابد؛ پویایی جامعه منوط به وجود آزادیهای فردی و اجتماعی است. عنصر سوم عقلانیت است؛ در دوره مدرن اگرچه تعریف متفاوتی از عقلانیت صورت گرفته است ولی در عین حال حیات امروزین جوامع پویا پس از آزادی در پرتو عقلانیت به معنای عقل جمعی و خرد انسانی شکل میگیرد؛ هیچ چیز نباید این عقلانیت را محدود کند؛ عقلانیت به پویایی جامعه جهت میدهد و میتواند در پرتو آزادی و شکلگیری نهادهای مدنی و عقلانیت، یک بافت اجتماعی پویا را شکل داد. باید توجه داشته باشیم که این 3 مولفه با هم میتواند جامعه پویا را شکل دهد. ایران در دوره معاصر گاهی از نبود آزادی رنج میبرد؛ گاهی به عقلانیت و خرد جمعی بیتوجهی میکند و گاهی توجه جدی به وجود احزاب و فعالیتهای مدنی ندارد. کمتر دورهای در تاریخ ایران را میبینیم که توجه دقیق و عمیق به این 3 مولفه مهم وجود داشته باشد. در عین حال راه دیگری نداریم؛ اگر میخواهیم جامعه ایران پویا باشد باید این 3 مولفه را قدر بدانیم و آگاه باشیم که بدون آزادی، عقلانیت و فعالیتهای حزبی و سازمانهای مردمنهاد، پویایی جای خود را به انفعال میدهد و برخوردها و سیاستگذاریهای سلیقهای جایگزین میشود؛ یعنی همهچیز سلیقهای میشود و تابع امیال قدرت؛ هرجا قدرت اوج بگیرد عقلانیت و آزادی از دست میرود. جامعهای که مستقل است قدرت و مناسبات سیاسی و اجتماعی در آن براساس این 3 عنصر اعمال میشود.