زهرا جعفرزاده روزنامهنگار
شاید دیگر وقت آن رسیده که این «ی» تحقیری را که دانسته و ندانسته میچسبانیم به آخر اسم بیماریها و به خیال خودمان آن را مخفف کردهایم و خواندن و نوشتن یا حتی صداکردنش را راحت کردهایم، برای همیشه فراموش کنیم. بیمار یک انسان است و مشکلش، یک بیماری، که قطعا خودش هیچوقت دلش نخواسته به آن مبتلا شود. اینکه بیمار و بیماریاش را یکی میکنیم و مثلا به بیمار مبتلا به سرطان میگوییم، سرطانی یا به بیمار مبتلا به اختلال روان میگوییم، روانی، یا یک فرد مبتلا به اماس را اماسی میخوانیم، یا از همه اینها تحقیرآمیزتر، به افراد مبتلا به ایدز میگوییم ایدزی، نهتنها از نظر پزشکی دچار اشتباه شدهایم، بلکه کرامت انسانی فرد گرفتار بیماری را هم زیرسوال بردهایم. بیماران، بهویژه آنها که درگیر یک بیماری سخت درمان هستند و هر روز با مشقتهای فراوانی برای تهیه داروها و مراجعههای پی درپی به پزشک و انتظارهای طولانی در مطبها، دستوپنجه نرم میکنند، دیگر طاقت تبعیضهای کلامی را ندارند. این موضوع بهویژه برای بیمارانی که دچار بیماری و اختلالاتی هستند که عمدتا بُعد اجتماعی دارد، از حساسیت بیشتری برخوردار است، درست مثل افراد مبتلا به اختلالات روان یا ایدز و اماس و... که اغلب تمایلی به افشاکردن بیماریشان ندارند. چرا؟ چون سطح آگاهی جامعه پایین است و هیچ ابایی ندارد از اینکه به افراد برچسب ناتوانی و انتقال آسان ویروس و... را بزند و روابط اجتماعی و انسانی آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
صحبت از کرامت انسانی بیماران شد. حفظ کرامت انسانی، تنها در انتقال احساس همدردی با بیمار یا رعایت شأن آنها در مراکز درمانی نیست، بیمار که خود رنجور است و هزارویک دغدغه دارد، کرامت انسانی را در خطاب قراردادن بیماریاش از طرف دیگران هم میبیند. شهین طاقی، عضو گروه پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد بیرجند پیش از این در مقالهای با عنوان «مروری بر عوامل موثر بر کرامت انسانی ادراکشده بیماران» برهمین موضوع کرامت انسانی دست گذاشته و در تعریف آن نوشته: «کرامت معانی زیادی دارد، مثل ارزش، حرمت، عزت و شأن. کرامت بیانگر دو ویژگی متمایز انسانی است، مثل جایگاه سیاسی، اجتماعی، دینی و خانوادگی. این کرامتها قابل اکتساب و سلب است و امکان دارد کاهش یا افزایش پیدا کند، اما برخی ویژگیها مثل انسانیت ذاتی بوده و قابل سلب و وضع نیست. همه انسانها از کرامت والای انسانی برخوردارند و باید مورد احترام قرار گیرند اما بیمار کسی است که شایسته توجه و احترام ویژهای است.» او این را هم نوشته: «حفظ شأن بیمار باعث کاهش، استرس، افزایش اعتماد و رضایت، کاهش مدت بستری و افزایش پیامدهای درمانی میشود.» حالا با همه این توضیحات، شاید خوب باشد کمی به این موضوع فکر کنیم که تبدیل «یِ» نسبت به «ی» تحقیر و چسباندن آن به آخر اسم بیماریها و خطاب قراردادن گروه بزرگی با این عنوان، نهتنها باعث انبساط خاطر بیماران نمیشود بلکه احساس انزجارشان نسبت به خودشان و مشکلی که دارند را بیشتر میکند. واقعا سخت نیست که پیش از به کاربردن نام بیماری، یک «مبتلا» به اول آن اضافه کنیم.