شهروند| پیوستن یانپیوستن ایران به FATF همچنان یکی از موضوعات پرچالش و بحث برانگیز میان دو جریان سیاسی اصلی کشور در درون و بیرون از مجلس است؛ موافقان معتقدند که هزینه عدم پیوستن ایران به FATF را مردم میدهند و مخالفان آن به نوعی در راستای خود تحریمی گام برمیدارند. از سویی مخالفان هم این استدلال را محور قرار دادهاند که هزینههای سازش و صلح بیشتر از هزینههای مقاومت و ایستادگی است. سخنان صبح دیروز رئیس جمهوری در دیدار با وزیر و مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی که در آن اظهار کرده «عدهای شعار میدهند و هزینهها را از جیب مردم میپردازند» یا «اگر با برجام یا FATF مخالفید، لااقل به مردم بگویید هزینهاش برای آنها چقدر است»، درواقع راهبرد دولت در پیشبرد سیاستهایش و همچنین پاسخی به منتقدان و مخالفان این سیاستها بود. در ادامه و در گفتوگو با کارشناسان سیاسی، هزینههای پیوستن یا نپیوستن ایران به FATF را بررسی کردهایم که از نظر میگذرد.
خود تحریمی مهمترین هزینهای است که کشور و مردم باید بپردازند
داریوش قنبری، نماینده ادوار مجلس| مخالفان پروپاقرص این لوایح همه توان خود را بسیج کردند تا جلوی الحاق ایران به FATF را بگیرند. این مخالفان گرچه به ظاهر داعیه انقلابیگری دارند و میخواهند نزد افکارعمومی قهرمان جلوه کنند، اما به یک سوال مهم حاضر نیستند پاسخ دهند و آن اینکه مسئول نپیوستن به FATF کیست و چه مرجعی باید تبعات این اتفاق را پاسخ گوید. مخالفان FATF امروز حرفی میزنند و توجه هم به تبعات نمیکنند. حتی شاید هدف از کارشکنی و سنگاندازی مقابل الحاق به FATF این باشد که دولت به مشکل بیفتد بنابراین معتقدم به هیچ وجه آنها تبعات عدم الحاق به FATF را نخواهند پذیرفت. چه فاجعهای بالاتر از این مسأله میتواند باشد که مراودات بانکی ما با دنیا قطع شود. منتقدان متوجه نیستند که ما با دست خودمان شرایط خودتحریمی را به وجود میآوریم. خود تحریمی از مهمترین هزینههایی است که کشور و مردم باید بپردازند. منتقدان در بیان مخالفت خود با کنوانسیونهای بینالمللی یک هدف را دنبال میکنند و آن مخالفت با سیاستهای دولت روحانی است. مسأله دیگر اینکه آنها واقعا چه جایگزینی برای همه اموری که با آن به مخالفت میپردازند، دارند؟ برخی نقدها دیگر نقد نیست بلکه نق زدن است. آنها باید بدانند که آثار زیانبار نپیوستن ایران به FATF چگونه مردم را در تنگنای اقتصادی و مالی شدید قرار خواهد داد.
هزینه مقاومت و ایستادگی از هزینه سازش و تسلیم کمتر است
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا| موضوع پیوستن ایران، درواقع مانعی بر سر راه جمهوری اسلامی است که آن را باید در چارچوب همان جنگ اقتصادی تحلیل کرد. طبیعتا هزینههای سازش بیشتر از هزینههای تهدید و تحریم است. مردم ایران آگاهانه مسیر ایستادگی و مقاومت را انتخاب کردهاند؛ ما 40سال است که با سختیهای مضاعف شهید، ایثارگر و جانباز داده و در تحریم بودهایم، اما از حرکت باز نایستادهایم. به همین دلیل این ادبیات رئیس جمهوری را نمیپذیرم. نباید مردم را از راهی که به آن ایمان دارند، بترسانیم. امام حسین (ع) در مسیر حرکت به سوی کربلا به آن دسته از افرادی که میگفتند این راه به شهادت همه ما ختم میشود، گفت: رهبران نباید به مردم دروغ بگویند و از طرفی نباید حقیقت را کتمان کرد. اینکه مردم را از راهی که میروند، بترسانیم و بگوییم که چنانچه این مسیر را بروید ضرر میکنید، درست نیست. هزینههای مقاومت و ایستادگی به مراتب کمتر از هزینههای سازش و تسلیم است. در تاریخ ما کشورهایی را داشتهایم که فرش قرمز زیر پای قدرتهای بزرگ پهن کردهاند و فرجام آن شکست و ذلت بوده است. تسلط دشمن با همین ابزارهاست که عملی میشود. ما اگر به اقتصاد مقاومتی تکیه کنیم و خودمان را از وابستگی نفتی رها کنیم، میتوانیم مسیر پیشرفت و تعالی را طی کنیم.
دنیا نمیتواند با بانکهای ما مراوده داشته باشد
جلال جلالی زاده، عضو حزب اتحاد ملت ایران| زمانی که ایران خود را با این راهکارهای ضد پولشویی روبهرو دید عدهای سروصدا به راهانداختند که چون میخواهند در برابر ایران بایستند چنین اتفاقاتی افتاده است. موضوع اصلی این بود که القاعده نخستین بار از سیستم مالی دنیا و از طریق عربستان، امارات و تا حدی بحرین و کویت استفاده میکرد بدون آنکه جهان بتواند جلوی آنها را بگیرد و از همین رو راهکارهایی برای مقابله با آن ترتیب داده شد. نخستین اثر عدم پیوستن ایران به FATF این است که جهان به ایران میگوید بانکهای شما شفاف نیست و ما نمیتوانیم با بانکهایی که شفاف نیستند مراوده داشته باشیم. در این شفافیت عملکرد بانک هم مطرح است. مثلا اینکه آیا این بانک از تراز مثبتی برخوردار هست یا نه؟ ورشکست شده یا نه؟! اتفاقا برای هر بانک مرکزی در دنیا این موضوعات مهم و مثبت است. مطمئنا بانک مرکزی ایران هم میخواهد مطمئن باشد که بانکهای یک کشور ورشکسته نباشند یا مشتریان نامناسبی نداشته باشند. از همین رو بود که بانک مرکزی کشورمان نیز از این موضوع استقبال کرد و به این سمت رفت که بانکها شفاف شوند و وضع مالی و سودآوریشان بررسی شود.