یاسر نوروزی روزنامهنگار
گوینده پشت میکروفن برنامه ادبی نشست و بعد از شنیدن تیتراژ زنده به شکل تیتروار گفت: «ریالیسم جادو!» من سردبیر برنامه را میدیدم که ناراحت و عصبی دست روی دکمه اتاق کنترل میگذارد برای ارتباط با گوینده. گوینده دست روی هدفون گذاشت و از اینسو صدای سردبیر را شنیدم که گفت: «شما رئال جادو نشنیدید خانم، باشه، قبول! یعنی حتی تو عمرتون رئالمادرید هم نشنیدید؟!» در واقع اشاره داشت به اشتباه وحشتناک مجری که «رئال» را «ریال» تلفظ کرده بود. سردبیر همزمان به شوخی گفت: «خوب شد نگفت تومن!» این نوع اشتباهات، گافهای غیرقابل باور و کمرنگشدن مسائل حرفهای در گویندگی، اجرا و نمایشهای رادیویی روزبهروز بیشتر میشود، چندانکه اگر دقت کنید، قدرت صدا در «صدا و سیما» همچنان بر دوش صداهای گذشته و ماندگار است. تجربیات اینچنینی باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود اما در این سالها چقدر توانستهایم به جمع صداهای قدرتمند و ماندگار اضافه کنیم؟ کدام صدای جدید در دودهه اخیر به گوشمان نشسته و کاراکتر درخور خود را پیدا کرده؟ چه کسی در این حوزه تبدیل به چهره شده است؟ اینها همه پرسشهایی است که برای آنها پاسخی نداریم و ناگهان میشنویم که صداهای ماندگار زیر تیغ قانون رفتهاند، آنهم درشرایطی که به نظر میرسد برخی ابعاد قانونی ماجرای منع بکارگیری بازنشستگان درحال اجرا به شکل سلیقهای یا بدون درنظرگرفتن الزامات حرفهای است، چون امور هنری در بحث اجرایی قاعدتا مشمول بازنشستگی قرار میگیرند اما هنر هنرمند اتفاقا از قاعدهای معکوس تبعیت میکند و هرچه در این عرصه سن بالاتر میرود، قدر و قیمت چهرههای اینچنینی بیشتر میشود. به همین دلیل هم هست که کمکردن ساعات کاری برخی صداهای نوستالژیک و قدیمی به بهانه اجرای چنین قانونی چندان حرفهای به نظر نمیرسد، آنهم زمانی که میبینی که صداوسیما در ارایه چنین چهرههایی در دودهه اخیر ناتوان بوده است. به هرحال وقتی گوینده یکی از برنامههای خبری را میبینی که سین را «ث» تلفظ میکند، همزمان فکر میکنی به اینکه این گوینده برای رسیدن به میکروفن برنامه چه سازوکار نظارتی را پشتسر گذاشته است؟ نه اینکه صداهای جوان هیچکدام شاخصههای کیفی لازم را ندارند اما وقتی شاخصهها را تغییر میدهیم، اوضاع به شکلی میشود که میبینیم. جزیرههای سیاسی در صداوسیما گویا به قاعده دورزدن برخی الزامات حرفهای ناگهان سر از آب برمیآوردند و تو گویندهها یا مجریانی را میبینی که فاقد سواد لازم و حتی کمترین استعداد ذاتی برای تلفظ صحیح و اجرا هستند. در این اوضاع و شرایط بازنشستهکردن چهرههای دوبلاژ، کمکردن ساعات کاری آنها به بهانه استفاده از نیروهای جوان یا کنارگذاشتنشان چه توجیهی دارد؟