چونک وقت مرگ آن جرعه صفا زین کلوخ تن به مردن شد جدا
آنچ میماند کنی دفنش تو زود این چنین زشتی بدان چون
جان چو بی این جیفه بنماید جمال من نتانم گفت لطف آن وصال