شهروند| انتشار گزارش امضای 100 نماینده مجلس مبنی بر انتقال آب دریای خزر به مشهد در شماره 426 (22 آبان) روزنامه «شهروند» و اظهارات برخی از فعالان سیاسی و زیستمحیطی، واکنشهای متعددی را در بین علاقهمندان به محیطزیست برانگیخت. یکی از این واکنشها مربوط به دکتر پرویز کردوانی بود، یکی از کویرشناسان معروف ایرانی. وی که دکترای عمران کویر از آلمان دارد معتقد است آب دریای خزر برای آبیاری کویر مناسب نیست. او میگوید: حتی در خراسان شمالی و اردبیل هم نمیتوان از آن استفاده کرد. کردوانی با ذکر خاطرهای از چندسال پیش به سمیناری اشاره میکند که درباره آب خزر برگزار شده بود: یکی از دانشجویان دکترای تربیت مدرس گفته بود که چه نعمت بزرگی است برای جمهوری اسلامی؛ زیر کوه البرز را سوراخ و آب را بیاوریم در دشتهای بین تهران تا قم و آنها را آبیاری کنیم و کشاورزی. او میگوید من در همان زمان پاسخ ایشان را دادم که در این صورت دشتها تبدیل به نمکزاری سفید خواهند شد. تنها راهش این است که به مازندرانیها و گیلانیها بگویند شما از آب دریا برای کشاورزی استفاده کنید و آب شیرینتان را اختصاص دهیم به جای دیگر.
کردوانی به طرح مهندس هومان فرزاد که از سال 1345 مطرح شد و ایده اصلی طرحهای کنونی است هم انتقادهایی دارد: طرح فرزاد این بود که میگفت در ایران سه چاله پست داریم، یکی چاله جازموریان است، یکی بیابان لوت است و یکی دشت کویر. آب از خلیجفارس پمپاژ کنیم و بیاوریم در بیابان لوت، جازموریان و دشت کویر خالی کنیم. در این صورت 3 تا دریاچه درمیآید و همانطور که بارندگی شمال از دریای خزر است؛ اینجا هم اینقدر بارندگی میشود که دیگر از تهران میخواهیم برویم قم، لازم نیست با ماشین برویم؛ با کشتی میرویم. گفتم نمیشود. چرا که بارندگی شمال تنها از برکت دریای خزر نیست. اگر فقط به خاطر دریا بود، باید میزان بارندگی دورتادور دریای خزر یکسان باشد. در حالی که بندر انزلی 2000میلیمتر و آن طرف در ترکمنستان کمتر از 100 میلیمتر بارندگی دارد. به دریا نیست، آن کوه البرز است و کوه تالش که رطوبت را میآورد و هوای پرفشار سیبری با آن برخورد میکند، بالا میرود و بارندگی ایجاد میکند. ما چنین کوهی در قسمت مرکزی ایران نداریم که پشت دشت کویر یا بیابان لوت باشد که بخواهد رطوبت را بالا بیاورد و تبدیل به بارندگی شود. امکان این هست که شما کانال درست کنید، آب خلیج را هم در بیابان لوت بیاورید؛ اما آب و هوا عوض نمیشود. اتفاقا اگر این کار انجام شود، دیگر از تهران میخواهید بروید مشهد، دیگر نمیتوانید. باید از جاده دیگری بروید. چرا که همه جاده آبلمبو میشود. حتی تمام قم هم آبلمبو میشود. کویری که الان برای ما قابل استفاده است، میشود باتلاق نمکزار.
کردوانی میگوید: انتقال آب به تهران با این حدت و شدت چه معنایی دارد! با چه آبی میخواهند برای تهران فضای سبز ایجاد کنند؟ با آب مازندران؛ که باید آملی و بابلی با آن برنج بکارد؟ 5سال است یک قطره از آب لتیان را ندادهاند به ورامین که 360 پارچه آبادی دارد، گرفتند برای تهران؛ گفتند پس سد ماملو را لااقل بسازیم بدهیم به ورامین و پاکدشت؛ اما آن را هم دارند میآورند برای تهران و افسریه. باز هم تهرانیها قانع نشدند. رفتند گیلان و مازندران. برنجکاری گیلان دارد تعطیل میشود و از 4سال پیش آبش میآید تهران. تهران دارد روزبهروز گستردهتر میشود در حالی که آبی ندارد. الان میخواهند از تنکابن آب بیاورند. برنجکاری آنجا هم باید تعطیل شود و آبش بیاید تهران. بازهم کم میآید، دیگر میخواهند چهکار کنند؟