| مهدی بازرگانی |
برخی معتقدند ساخت سدهای بزرگ و کوچک در نقاط مختلف، طرحهای انتقال آب از نقاط پرآب به نقاط خشکتر و طرحهایی از این دست، طرحهایی بودهاند که در روند مطالعات کارشناسی آنها به حفظ اکوسیستم بهطور اعم و به اقتصاد منطقه بهطور اخص بیتوجهی شده است. خلاصهای از این انتقادات به شرح زیر است:
1- وجود ریزگسلهای فوقالعاده فعال و لرزهزا در دامنه شمالی و جنوبی و حتی مرکز رشته کوههای البرز و همچنین گسلهای دامغان، آستانه، مشا و نیز گسلهای البرز شمالی و فیروزکوه و گدوگ، چاشم و دیگر گسلهای فعال موجود که پیامد آنها زلزلههای مستمر و زلزلههای قریب به یقین با بزرگی بالاست که به یقین در آینده، احتمال هرگونه برنامهریزی را در زمینه انتقال آب به شدت تحتتأثیر قرار میدهد. برای نمونه برخی پروژههای اجرا شده در استان سمنان، مانند کانالهای انتقال آب سیمیندشت به گرمسار صدمات بسیاری را در اثر زلزلههای خفیف تا بزرگ در مقیاس ریشتر و نیز حرکات تکتونیکی متحمل شدهاند.
۲- اختلاف ارتفاع بین سطح دریایخزر و سمنان؛ در بعضی ارتفاعات مسیر انتقال آب بیش از 3هزار متر است. دریای مازندران در سمت ایران حدود ۵۹- و در سمنان ۱۱۹۰+ فوت اختلاف سطح دارد. در این چنین شرایط ناهمواری، انتقال آب نیازمند صرف انرژی بالایی است. به راستی با چه الکتروپمپهای قوی و با کدام برق باید این آب را از سلسله جبال البرز شمالی عبور دهند تا به سمنان برسانند؟
۳- بهرغم نزدیکی پروژه به مناطق حساس زیستمحیطی و قرار گرفتن در حاشیه خزر، نقشه مناسبی با مقیاس مناسب که قابلیت بررسی داشته باشد، ارایه نشده و تنها تصویر ماهوارهای از Google earth ارایه شده که نشاندهنده عدموجود دقت در تهیه گزارش است. نقشه طرح باید در برگیرنده موقعیت پروژههای اجرا شده در بندر امیرآباد، طرحهای در دست توسعه در بندر و محدوده طرح انتقال آب، نیروگاه نکا، مراکز جمعیتی موجود در محدوده طرح و غیره باشد. در صورت اجرای این طرح در حقیقت با کماهمیت انگاشتن و در نظر نگرفتن ظرفیت اکولوژیکی منطقه، با وجود صنایع و آلودگیهای متعدد در منطقه، روند نابودی آنجا رقم خواهد خورد، بهخصوص نابودی منطقه میانکاله بهعنوان ذخیرهگاه زیستکره را در پی خواهد داشت، منطقهای که موردتوجه و حمایت سازمانهای بینالمللی است.
۴ -یکی از اهداف طرح، تأمین آب شرب و کشاورزی در استان سمنان اعلام شده که با توجه به شوری آب دریای خزر نیاز به شیرین کردن این آب وجود دارد. شیرین کردن آب شور با روش تقطیر یا فیلتراسیون از گرانترین و خسارتبارترین روشها به محیطزیست قلمداد میشود. مطابق برآوردها هزینه انتقال هر مترمکعب آن- به شرط برخورداری از دانش روز و تیم کارشناسی ماهر- بین۷/ 0 تا۴/۲ دلار برآورد شده است. آیا آبی با چنین قیمت برای کشاورزی ما مقرون بهصرفه است؟ (میزان تورم در سال جاری به این مبلغ باید اضافه شود)
۵- اجرای طرح انتقال آب از دریای مازندران به سمنان، حجمی عظیم از نمک و دیگر پسماندهای خطرناک را تولید خواهد کرد و سالانه حدود 6میلیون تن نمک وارد دریای مازندران خواهد شد، چراکه غلظت خروجی آب شیرینکنها،۵۰گرم بر لیتر یعنی بیش از ۴برابر شوری معمولی دریای خزر است. با توجه به حساسیت منطقه دریایی طرح و وجود گونههای بومی (۲۴درصد گونههای موجود در محدوده طرح بومی منطقه هستند.)، وجود گونههای متعدد فیتوپلانکتون و زئوپلانکتون در منطقه که حلقه اول زنجیره غذایی هستند که در نهایت به فک خزری بهعنوان گونهای به معرض خطر انقراض میرسد و نابودی کامل گونههای منطقه، حیات جانوری و گیاهی منطقه و آسیبهای جدی به محیطزیست فیزیکی و زیستگاههای دریایی و ساحلی را دربر خواهد داشت. توجیهاتی از قبیل رهاسازی پساب در عمق زیاد به هیچ وجه اثربخش نیست.
۶- در مسیر انتقال، شبکه انتقال طرح با رودخانههایی تقاطع دارد که محل تردد و تخمریزی ماهیان هستند، در نتیجه باعث قطع سیکل زیستی گونهها و در نهایت منجر به کاهش تولیدمثل و نابودی گونههای رودخانهای در طول مسیر انتقال میشود. برای نمونه وجود ماهیسفید، گاوماهیان و ماهیان خاویاری که ارزش زیستی و تجاری دارند باید مدنظر قرار گیرد. با توجه به اینکه اکثر مردم این مناطق به شغل صیادی مشغولند، از بین رفتن منبع درآمد مردم بومی منطقه و همچنین اثرات جانبی ناشی از آن مانند: مهاجرت، بیکاری و... را به دنبال خواهد داشت. مسائلی که در محاسبات پروژه متاسفانه اصلا به آن پرداخته نشده است.
۷- در طول مسیر بیش از ۱۲۰هکتار اراضی کشاورزی آبی، ۲۱هکتار باغات، ۱۰هکتار دیم و ۹۴هکتار منابع طبیعی و جنگل از بین خواهد رفت که مورد محاسبه قرار نگرفته است. به این موارد باید هزینههای اکولوژیکی و اقتصادی ناشی از نابود شدن گونههای اقتصادی و صیادی و همچنین سایر گونههای موجود در محل آب شیرینکن را نیز اضافه کرد.
۸- نزدیکی به مناطق حفاظتشده خیبوس و انجیل سی و عبور ۳کیلومتر از خط انتقال از داخل منطقه حفاظتشده، تهدیدی جدی برای گونههای شمشاد خزری، ارس، آزاد و زربین و سایر گونههای جنگلی حفاظتشده است و همچنین حیات جانوران منطقه به دلیل از بین رفتن زیستگاهشان در فرآیند اجرای پروژه، جزو نکات بااهمیتی است که در طرح نادیده گرفته شدهاند. این گونههای نادر گیاهی براساس ماده یک قانون حفظ حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی مورخ ۵/۷/۷۱ جزو ذخایر جنگلی محسوب میشوند و قطع آنها ممنوع است. مساحت و تعداد و نوع گونههایی که در مسیر قطع میشوند، مشخص نیست. همچنین این طرح با بند ۳ماده ۶ برنامه جامع حفاظت از جنگلهای شمال کشور مصوب ۲۴/۶/۸۲ به شماره ۱۶۲۷۶ت۲۶۲۳۹ه مبنی بر حذف فعالیتهای عمرانی ناسازگار و مخرب جنگلهای کشور هم آشکارا مغایرت دارد.