امیر عبودزاده| یکی از کارگزاریهای فروش خودرو که مدعی است خودروهایش را به قیمت کارخانه و به صورت اقساطی عرضه میکند، دفتری در حوالی خیابان کریمخان دارد. یکی دو باری که برای پرسوجو به این دفتر سر زدم، با برخورد خوب دختران جوانی مواجه شدم که برای صحبت با مشتریها پشت کانتر نشسته بودند. معلوم است دفتر تازه به این مکان منتقل شده و همه چیز بوی نویی میدهد. در دفعات قبلی همیشه پسر جوانی را میدیدم که در پیادهرو میچرخید و معمولا مشغول سیگارکشیدن بود. غیرعادی نبود. بالاخره میشد فکر کرد که برای رعایت منع دخانیات در دفتر پایین آمده و البته به کسی هم پاسخگو نبود و اگر سوال میکردی تو را به دفتر فروش در طبقات بالا حواله میداد. بار آخری که به شرکت «پ» سر زدم، قصدم این بود بپرسم که تحویل خودرو به چه شکلی انجام میشود و همکاران شرکت میتوانند خریداران قبلی را که با موفقیت خودروهایشان را تحویل گرفتهاند، معرفی کنند، تا با آنها درباره تاخیر یا خوشقولی شرکت مشورت کنم یا نه. دفتر نسبتا شلوغ بود و عدهای درحال پرسوجو درباره شرایط شرکت بودند و چند نفری هم داشتند قرارداد خرید خودرو میبستند. درخواستم را به دوستان پشت کانتر گفتم و گفتند نمیشود کسی را معرفی کنیم. به نظر عجیب بود. بالاخره شرکتی که میخواهد خودروهایش را بفروشد، باید اعتماد مشتریانش را جلب کند. در راه برگشت از دو سه نفر که ثبتنام کرده و درحال ترک شرکت بودند، پرسیدم چه اطمینانی داشتهاند که خودرو تحویل داده میشود و پولشان برمیگردد. کسی را میشناسند که خودرویی به این شکل خریده باشد؟ خودشان قبلا چنین تجربهای داشتهاند؟ مرد میانسالی که ظاهرا به همراه دو دخترش، سه خودرو ثبتنام کرده بودند، با اطمینان گفت مشکلی نیست، چون شرکت خیلی رسمی به نظر میرسد و خانمهای فروشنده خوشبرخورد بودهاند! گفت قبلا خودرو خریده، البته از نمایندگیها و از چنین شرکتهایی خودروی قسطی نگرفته ولی جای نگرانی نیست. حین صحبت با آنها پسر سیگارکش جلوی ساختمان به سمتمان آمد و با لحنی ناراضی گفت برای چی سوال میپرسی؟ اگر سوالی داری برو توی دفتر بپرس. گفتم میخواهم از مشتریها اطلاعات بگیرم. گفت بیخود میخواهی اطلاعات بگیری! مشتری نیستی اینجا را شلوغ نکن و سریعتر برو. گفتم اینجا دیگر پیادهرو است و ربطی به شرکت ندارد. در همین حین متوجه چند نفری شدیم که ظاهرا از شرکت شاکی بودند و داشتند به 110 زنگ میزدند. مردی که گویا قرارداد خودرویی بسته و بعد از چند ماه سر دواندن خودرویی تحویل نگرفته بود، میگفت چند روز است میآید و او را دست به سر میکنند و حالا داشت ماموری میگرفت تا ماجرا را بگوید. پسر سیگارکش سریع به همکارانش زنگ زد و دو تا جوان قلچماق سریع خودشان را به خیابان رساندند. یکیشان مشغول صحبت با خریدار شاکی شد، تا او را به داخل ساختمان دعوت کند و آن یکی که هیکل بسیار درشت و رفتار زنندهای داشت، شروع کرد پرخاشکردن به من که چرا گورت رو گم نمیکنی؟! که اینجا محل دخل است و غلط میکنی جلوی دفتر ما میایستی و از مردم سوال میکنی! بعد هم شروع کرد به فیلمگرفتن از من که مثلا دارد مدرک جمع میکند و مدام تکرار میکرد که اینجا اگر به ... وصل نبود که عمرا نمیتوانست کار مردم را راه بیندازد و تهدید و توهین.
این تازه ماجرای یکی از دفاتر است. در این چند روز به دفاتر فروش دیگری هم سر زدهام. همه جا بسیار خوشبرخوردند و خود را کاملا قابل اعتماد معرفی میکنند و میگویند سرمایهگذاران شرکت با ارتباطاتی که با خودروسازها دارند، هیچ مشکلی در انتقال و تحویل خودرو ندارند. یکی از این شرکتها یعنی «آ» خودرو در حوالی غرب تهران، شرایط بسیار مناسبی برای فروش داشت و همه چیز مرتب به نظر میرسید. کسی هم جلوی در کشیک نمیداد. اما وقتی از کسبه محل درباره کارشان پرسیدم، توصیه کردند که خرید نکن، چون هر چند وقت این شرکت پلمپ میشود و دوباره با کارکنان جدید راه میافتد. موسسه «س» خودرو در شمال غرب تهران که شعب مختلفی دارد را هم میتوانم به این فهرست اضافه کنم. جایی که همسایههایش میگفتند مدام با مشتریانی مواجهند که به دلیل خلف وعده شرکت میآیند و سروصدایی میکنند و معلوم نیست بالاخره موفق میشوند خودرویی بگیرند یا نه. همچنان با این سوال مواجهم که اگر این موسسات اینطور تخلف میکنند و همه هم شماره ثبت مورد تایید دارند، چطور کسی جلویشان را نمیگیرد. اگر شاکی دارند چطور میتوانند به کارشان ادامه دهند. بعد، تکلیف مردم بیخبر از همه جا چیست که به راحتی پولشان را دست این از خدا بیخبرها میدهند و به خاک سیاه مینشینند. از کجا باید دربارهشان پرسید؟ به کجا باید مراجعه کرد؟ کاش یکی پیدا میشد جوابی میداد.