سیما فراهانی روزنامهنگار
خبر به اندازه کافی تکاندهنده و دردناک بود. تجاوز شرور سابقهدار به پسران نوجوان شوشتری؛ اما دیدن تصاویر و لحظه لحظه التماسهای این کودکان وحشتناکتر بود.
فیلمهایی که سریع دستبهدست شد، چرخید و چرخید و حالا بیشتر کاربران فضای مجاز شاهد این اتفاق تلخ بودند؛ شاهد گریهها و التماسهای پسربچههایی که در اسارتگاه مردان متجاوز قربانی شدند.
شرور متجاوز این فیلمها را برای تهدید خانوادهها تهیه کرده بود تا اگر پای پلیس به ماجرا کشیده شود، آنها را منتشر کند.
اما حالا این تهدید خود به خود عملی شده است؛ مردان شرور دستگیر شدهاند اما صحنه تجاوز دستبهدست میچرخد و تمام مردم در هر گوشه و کنار تنها با یک کلیک میتوانند این تصاویر تلخ و دردناک را ببینند. چیزی دردناکتر از این نیست که وحشتناکترین لحظه زندگیات بین مردم جامعه دستبهدست شود.
وقتی به آن کودکان قربانی فکر میکنم، از تصور تأثیرات این اتفاق و پخش این فیلمها و عکسها دلم به درد میآید. خیلی وقت است که از این دست فیلمها در فضای مجازی منتشر میشود، مردم آن را میبینند، لحظه لحظهاش را در ذهنشان حک میکنند و شاهد درد و رنج قربانیان کوچک میشوند.
اما تماشای این فیلمها و تصاویر نه تنها کمکی به این قربانیان نمیکند بلکه لحظههای خشن زندگی کاربران بیشتر میشود، جامعه ملتهب میشود، خانوادهها آسیب میبینند، احساسات مردم جریحهدار و ترس و وحشت در جامعه حکمفرما میشود. از طرف دیگر طعمههای این فیلمهای سیاه هم وقتی تلخترین لحظه زندگیشان را در معرض دید همگان میبینند، سرخوردهتر میشوند. شاید دیگر نتوانند به زندگی عادیشان برگردند، به راحتی در جامعهشان زندگی کنند، هر لحظه به این فکر میکنند که صحنههای سیاه و وحشتناک زندگیشان را همه دیدهاند و همین افکار آنها را قربانیتر میکند و زندگیشان را تحتالشعاع
قرار میدهد.
سخت است برگشتن این قربانیان به زندگی عادی گذشتهشان؛ کاش در جامعهمان این فرهنگسازی آنقدر قوی و محکم شود که به جای آسیب بیشتر و جریحهدارکردن افکار عمومی، به قربانیان این اتفاقات تلخ کمک کنیم.
باید از انتشار این دست فیلمها و آسیبرساندن بیشتر به قربانیان این فیلمها جلوگیری کنیم و اجازه دهیم پلیس خودش وارد ماجرا شود.