این یک دلنوشته است براى همراهان، منتقدان، مشوقان و دوستدارانى که همه این سالها را در کنار هم بودیم و ماندیم و حتى آنهایى که معنى لحظهاى سکوت و تأمل را مىدانند.
غم و شادى دو واژه خاص در خلقت و زندگى آدمیست. مىشود در همه غمها، شادى به دیگران هدیه داد و در شادىها، غم دیگران را کم کرد. واى به روزى که غم را به اجبار به دیگران تحمیل کنیم و شادى آنها را با بددلى و خودخواهى بگیریم. در این روزهاى از دست دادن عزیزانمان، چه خوب است به گفته خود شما همراهان، کارهاى لازم مثل کمکرسانى، دلجویى، دیدن بیماران، شاد کردن و خیلى کارهاى مفید دیگر انجام داد تا در همین روزهاى غمگین هم شادى جریان پیدا کند. زندگى جریان دارد چه بخواهیم چه نخواهیم! مرگ، خوب یا بد، میزبان همه ماست. همه این دلنوشته برگرفته از نوشتههاى تکتک شماست، وقتى بىغرض و صاف با دلهایتان پیشنهاد مىدهید، نقد و حتى تشویق مىکنید. این دلنوشته کپى برابر اصل شما انسانهاى خوب است براى لبخند زدن به زندگى که گاه تلخ و گاه غمگین میشود.
قدرشناس لحظات خوب و بد زندگى باشم و باشیم، تلخى و تلخکام کردن جز تیره نمودن قلب و روحمان چیز دیگرى دربر نخواهد داشت. به احترام تمامى کسانى که دیگر در بین ما نیستند، لحظهاى با احترام سکوت کنیم و بیندیشیم که کجاى این قصه خلقت و زندگى نشستهایم.
روزگارتان به سربلندى.
مهناز افشار
منبع: www.mahnaz-afshar-camp.blogfa.com